هاشمي به روايت هاشمي (56)
اگر از خوانندگان ثابت روزنامه باشيد ميدانيد كه از ماههاي پاياني سال گذشته بهصورت دنبالهدار، خاطرات آيتالله هاشمي را در اين ستون چاپ كردهايم و چاپ و انتشار قسمتهاي بعدياش ادامه دارد. آيتالله هاشميرفسنجاني در شماره قبلي در مورد بازجوييهايش در زندان ساواك صحبت كرد. او در اين بخش از مصاحبه در مورد معدوم كردن پرونده هاي زندانيان از طرف ساواك ميگويد كه در اين شماره ميخوانيم:
جريان بازجويي شما در مورد كتابهايتان در سال 45 بود؟
آن موقع او گويا به شخص شاه يا نصيري و اينها گفته بود و آنها قول مساعد داده بودند البته منّت زيادي گذاشته و قول مساعد داده بودند كه پرونده را يكطوري تمام كنند. اين خبر هم به ما رسيده بود. بالاخره هم همين طور تمام شد. به هر حال من فكر ميكنم براي آخر بار باز آمدند يك بازجويي از من كردند براي اينكه پرونده را روبهراه كنند كه دادند به آنجا و آنها هم ما را آزاد كردند با قيد عدم خروج از حوزه قضايي.
[ممكن است] بازجويي اوليه را از بين برده باشند.
نه. من هنوز پرونده را نديدم.
احتمالا آنها هم دليلي دارند، بازجوييهايي كه خونين مالين بوده از بين ببرند.
بله. من ميگويم چون آقاي حكيم اينها، در جريان آمدند اينها احتمال ميدادند ما كه بيرون بياييم بگوييم آن پرونده را بياوريد ببينيم، حرفهايمان را بزنيم بعد هم كه من را ميخواستند آزاد كنند خيلي نصيحت كردند، عذرخواهي كردند كه نگو آن بازجو را ما تنبيه كرديم و اشتباه كرده بود. يك كس ديگري را دنبالش بودند. از اين حرفهاي اينطوري خيلي زدند كه دلمان را بخرند. قاعدتا با شرايطي كه پيش آمده بود بعيد است كه آن اوراق را، - خيلي نشان ميداد وضع را- در پرونده گذاشته باشند. حالا من اصلا نميدانم روش ساواك چطوري بوده آيا اين طور چيزها را معدوم ميكردند يا جاي ديگري بود.تا آن جايي كه ما از پروندهها آشنايي داريم نگه نميدارند سعي ميكنند كه طرف را صاف و صوف كنند بعد يك بازجويي كه ظاهرش...
دادگاه پسند باشد.
بله.
به هرحال من به شما توصيه ميكنم شما يك بار ببينيد اين پرونده را كه چه هست؛ چيز بيشتري استفاده ميشود يا نه. خب، در اين مدت آنجا يك راديويي هم بود در زندان كه اخبار و اينها را، موسيقي پخش ميكرد. اخبار پخش ميكردند. كه اين قضيه ترور شاه پيش آمد، آره اين را هم من يادم هست كه از راديو شنيدم. يادم هست آن خاطره روشني كه در ذهن من است اين است كه تا اينكه از راديو شنيدم ديگر بعدش فكر ميكنم كه راديو را قطع كردند. آنها را آوردند همانجا پيش ما.