مرتضي مكي، تحليلگر مسائل اروپا در گفتوگو با «اعتماد»:
امريكا از برجام خارج شود، اروپا مشوقهاي بيشتري به ايران ميدهد
فرانسه نميتواند جاي انگليس را براي واشنگتن بگيرد
شهاب شهسواري
امانوئل ماكرون، رييسجمهور فرانسه سهشنبه به واشنگتن رفت تا در ديداري رسمي با دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا گفتوگو كند. ماكرون، يك هفته پيش در يك گفتوگوي تلويزيوني، تا جايي كه ميتوانست اثر خود را بر تصميمهاي ترامپ بزرگنمايي كردهبود و حتي ادعا كرد كه رييسجمهور امريكا را قانع كرده است تا امريكا از سوريه خارج نشود و حمله به سوريه را به شكل محدود انجام دهد. او در آخرين مصاحبهاش پيش از سفر به امريكا هم در گفتوگو با خبرنگار شبكه خبري فاكس نيوز ادعا كردهبود كه قصد دارد ترامپ را قانع كند كه هيچ راهحل جايگزيني بهتر از برجام براي مواجهه با برنامه هستهاي ايران وجود ندارد و مادامي كه هيچ برنامه جايگزيني وجود ندارد، ترامپ بايد در توافق هستهاي با ايران باقي بماند. مرتضي مكي، تحليلگر مسائل اروپا معتقد است كه موضعگيريها و اظهارات تند ماكرون هر چند ميتواند روي روابط تهران و پاريس تاثير منفي بگذارد، اما نميتواند مستقيما روي تصميم ترامپ براي خروج از برجام موثر باشد. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» با مرتضي مكي، تحليلگر مسائل اروپا را مطالعه ميكنيد:
امانوئل ماكرون رييسجمهور فرانسه ميگويد كه با تصميم دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا براي خروج از برجام مخالف است؛ فكر ميكنيد او در سفر جارياش به امريكا تا چه اندازه در قانع كردن رييسجمهور امريكا براي ماندن در برجام موفق باشد؟
هم امانوئل ماكرون در سفرش به امريكا و هم آنگلا مركل كه پس از او به واشنگتن سفر ميكند، قصد دارند تلاشهاي بيشتري براي متقاعد كردن دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا براي ماندن در توافق هستهاي با ايران انجام دهند. مواضع و ديدگاههايي كه آقاي ماكرون مطرح ميكند و آوانسها و مشوقهايي كه در اظهاراتش براي امريكا در نظر ميگيرد، به ويژه ادعاي توافق تكميلي با تهران و وضع تحريمهاي جديد عليه ايران، بيشتر در حد لفظ و شعار است و با هدف متقاعد كردن دونالد ترامپ بيان ميشود. هم مواضع محكم جمهوري اسلامي ايران نشان داده است و هم امانوئل ماكرون شخصا ميداند كه عملا امكاني براي رسيدن به اين اهداف وجود ندارد. چه خانم مركل و چه آقاي ماكرون در مصاحبههاي اخيرشان تاكيد كردهاند كه از نظر آنها هيچ جايگزيني براي برجام وجود ندارد. اما فرانسه شايد با اين هدف كه مواضع دونالد ترامپ را در برابر برجام تعديل كند، سياستهاي متناقضي در پيش گرفته است و تلاش ميكند از طريق يك رفتار دوگانه نتيجه مطلوبي به دست بياورد. بعيد ميدانم كه دونالد ترامپ تحت تاثير مواضع و اظهارنظرهاي امانوئل ماكرون قرار گيرد و بيشتر تصور ميكنم كه اگر قرار باشد تغيير يا تعديلي در مواضع ترامپ صورت بگيرد، تحت تاثير جريانهاي سياسي داخلي ايالات متحده امريكا است. ديدگاهها و اظهارنظرهاي مقامهاي اروپايي، به خصوص آنگلا مركل و امانوئل ماكرون، شايد بتواند موج فشار جريانهاي سياسي داخلي امريكا به كاخ سفيد را تقويت كند.
همزمان ماكرون مواضع تندي عليه ايران مطرح ميكند، تصور ميكنيد كه دولت فرانسه قصد دارد سياستهاي خصمانهاي در برابر تهران در پيش بگيرد؟
بديهي است كه اظهارنظرها امانوئل ماكرون عليه سياستهاي جمهوري اسلامي ايران، دست كم به لحاظ سياسي و تبليغاتي اثر منفي در روابط دوجانبه برجاي خواهد گذاشت. ولي اظهارنظرهاي امانوئل ماكرون در مورد ايران، معمولا بيشتر از لفاظي و ژستهاي سياسي نيست، بايد بين سياستهاي اعمالي و سياستهاي اعلاني دولت فرانسه تمايز قائل شد. سياستي كه ماكرون در پيش گرفته و مواضع تندي كه عليه ايران به خصوص در زمينه برنامه موشكي و نفوذ منطقهاي ايران مطرح ميكند، بيش از هر چيز حربهاي براي متقاعد و راضي كردن دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا است، وگرنه ماكرون به خوبي با محدوديتهاي سياست خارجي فرانسه براي اعمال فشار بر جمهوري اسلامي ايران آشنا است. واقعيت اين است كه در توان فرانسه و حتي در توان اتحاديه اروپا نيست كه بتواند ديدگاههاي خودش را در مورد برنامه موشكي و نفوذ منطقهاي ايران عملي بكند. عملا ميدانيم كه پاي ميز مذاكره واقعي، ماكرون و فرانسه در مورد نفوذ منطقهاي ايران حرفي براي گفتن ندارند، چرا كه فرانسه خودش يكي از اصليترين حاميان و تقويتكنندگان گروههاي مسلح و افراطي در خاك سوريه بود و از سال 2011 با همراهي و همسويي عربستان و تركيه، گروههاي تكفيري و تروريستي را در خاك سوريه پايهگذاري و حمايت كردند و هيچ اقدام عملي موثري به جز يكسري اقدام نمايشي براي شكست داعش در سوريه انجام ندادند. اگر پافشاري و كنشهاي ايران، روسيه و حزبالله لبنان نبود، قطعا امروز به جاي شكست داعش، شاهد وضعيت متفاوتي در منطقه بوديم. در مورد توان موشكي جمهوري اسلامي ايران نيز قطعا فرانسه حرفي براي گفتن ندارد. اگر بحث توان موشكي ايران كه ماهيت بازدارندگي دارد در گفتوگوي مستقيم از سوي فرانسه با تهران مطرح شود قطعا ايران مساله وجود كشورهايي مانند عربستان را در منطقه مطرح خواهد كرد كه توان موشكي پيشرفتهاي دارند و از سوي كشورهاي غربي حمايت و تجهيز ميشوند. قطعا خلع سلاح ايران در برابر ديگر كشورهايي در منطقه كه با سلاحهاي پيشرفته از سوي فرانسه و ديگر قدرتهاي جهاني تامين ميشود، در عمل بيمعنا خواهد بود.
طي هفتههاي گذشته محمد بن سلمان، وليعهد عربستان به فرانسه سفر كرد و در آنجا با رييسجمهور فرانسه ديدار و گفتوگو كرد، تصور ميكنيد آيا عزم و ارادهاي از سوي پاريس براي ايجاد توازن در روابط پاريس با تهران و رياض وجود دارد؟
قطعا برقراري توازن ميان رابطه پاريس با تهران و رياض بسيار مشكل است؛ فرانسه نميتواند به اهداف دوگانهاش كه هم نزديكي با عربستان و هم نزديكي با ايران در چارچوب توافق برجام است، برسد. سخنان تندي كه گزارش شده است در سفر امانوئل ماكرون به رياض از سوي او با وليعهد عربستان رد و بدل شد، در ملاقاتي رخ داد كه با هدف خارج كردن سعد حريري، نخستوزير لبنان و در شرايط اضطراري روابط ميان رياض و پاريس بيان شدهبود. اما بعد از چند ماه در سفر محمد بن سلمان به پاريس و امضاي توافقهاي همكاري دوجانبه و تفاهمهاي نظامي جديد ميان دو طرف، كه 18 ميليارد دلار ارزش داشت، در واقع به نوعي دلجويي نسبت به گفتوگوهاي سرد و تلخ گذشته انجام شد. وليعهد عربستان تلاش ميكند كه با استفاده از مشوقهاي مالي و اقتصادي، اروپا را براي همراهي با عربستان عليه جمهوري اسلامي ايران، تحريك كند. به گمان من رسيدن به هدف رابطه متوازن با ايران و عربستان، بسيار مشكل است، اما ميدانيم كه حفظ برجام براي اروپا و فرانسه يك اولويت مهم و ضروري محسوب ميشود، از آنجا كه اروپاييها به خوبي واقف هستند كه اين توافق چه دستاورد بزرگي براي اروپا محسوب ميشود. به همين دليل با وجود تمام لابيهايي كه عربستان و اسراييل براي لغو برجام و كنار گذاشتن توافق هستهاي انجام ميدهند، اروپاييها همچنان تلاش ميكنند برجام را حفظ كنند، چرا كه به خوبي ميدانند بدون برجام چالشهاي بسيار بزرگي براي سياست منطقهاي فرانسه و كليت اتحاديه اروپا در خاورميانه به وجود خواهد آمد. به اعتقاد من حتي اگر امريكا هم از برجام خارج شود، اروپاييها تلاش ميكنند گزينههاي مشوقي را براي ايران مطرح كنند تا دستكم بتوانند ايران را در اين توافق نگه دارند.
رسانهها روابط ترامپ و ماكرون را «عشق برادرانه» مينامند و برخي تحليلگران معتقدند كه ماكرون علاقهمند است جاي بريتانيا را به عنوان مهمترين متحد امريكا در اروپا بگيرد، فكر ميكنيد رييسجمهور فرانسه ميتواند در رسيدن به چنين هدفي موفق باشد؟
اگر به تاريخ فرانسه نگاه كنيم و جايگاه و نقشي كه فرانسه همواره علاقهمند بود در اروپا، به ويژه پس از ايجاد اتحاديه اروپا بازي كند، متوجه ميشويم كه سياست خارجي فرانسه به لحاظ تاريخي و عملي با سياستهاي و تفكرات دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا تفاوت زيادي دارد. ترامپ بيش از هر چيزي به دنبال تضعيف اتحاديه اروپا است و حمايتهاي رييسجمهور امريكا از برگزيت و جريانهاي راست افراطي به هيچ عنوان همراستا با سياستهاي خارجي فرانسه نيست و حتي سياستهاي امريكا در خاورميانه هم همسويي زيادي با فرانسه ندارد. سفرهاي ديپلماتيك و ظواهر تشريفات كه چه در سفر دونالد ترامپ به پاريس و پذيرايي ويژه ماكرون از او شاهد بوديم و استقبال ويژهاي كه ترامپ از ماكرون انجام داد، تا حدود زيادي حركتهاي سياسي و تبليغاتي است. با شكافهايي كه در سياست خارجي و امنيتي اروپا و امريكا وجود دارد، به نظر نميرسد كه فرانسه به عنوان يك عنصر مهم در اتحاديه اروپا بتواند جايگاه انگليس را به عنوان بزرگترين متحد اروپايي واشنگتن بگيرد، به خصوص در دوراني كه بريتانيا در حال خروج از اتحاديه اروپاست و تلاش ميكند پيوندهاي سياسي، امنيتي و اقتصادي خود را با امريكا بيش از گذشته نزديك كند. در نتيجه من تصور نميكنم اين صميميت ظاهري بين ترامپ و ماكرون بتواند جانشين رابطه قدرتمند و تاريخي ميان بريتانيا و امريكا شود.