نگاهي به هزينههاي نهادهاي دولتي در فروردينماه
فرهنگ، بچه نامادري است
انتشار فهرست هزينههاي تعدادي از نهادها در سايت وزارت امور اقتصاد و دارايي بار ديگر اين نكته را يادآوري ميكند كه واقعا چه نيازي به اين همه نهاد؟
هرچند معمولا نهادهاي دولتي و حتي جشنوارههايي كه از سوي بخش دولتي برگزار ميشوند، تمايلي به اعلام رقم بودجه يا فهرست هزينههاي خود ندارند، با اين حال هرازگاهي تلاشهايي صورت ميگيرد تا ليستهايي در اختيار رسانهها قرار بگيرد و در پي آن اين شك و شبهه هميشگي كه در نزد افكار عمومي وجود دارد، كمرنگ شود. با اين حال حتي انتشار همين اخبار و اعلام فهرست هزينه نهادهاي گوناگون هم توفيق چنداني در جذب اعتماد مردم ندارد چراكه بسياري از مخاطبان، اين آمار و ارقام را باور ندارند و تصورشان بر اين است كه اين آمار تنها بخشي از واقعيت است و هرگز تمام آن نيست. اين وضعيت از دو جهت حايز اهميت است؛ اول اينكه مردم به نهادهاي دولتي اعتماد ندارند و ديگر اينكه بيطرفي رسانههاي داخلي را نيز باور ندارند و همه اينها سبب ميشود تا اين آمار و ارقام را چندان جدي تلقي نكنند.
در هر حال به تازگي آماري رسمي از سايت وزارت اقتصاد و دارايي منتشر شده است كه دربردارنده آمار هزينههاي مربوط به چندين نهاد دولتي در فروردين ماه امسال است.
اين فهرست از سوي سايت اعتمادآنلاين به صورت اينوگرافي منتشر شده است. حتي اگر خوشبين باشيم و تصور كنيم كه اين آمار مورد پذيرش مخاطبان قرار ميگيرد، باز هم اين نكته براي هزارمين بار به چشم ميآيد كه واقعا چه نيازي به اين همه هزينه بيهوده؟! آن هم در كشوري كه مدام درگير نوسانات ارزي است و وضعيت اقتصادي متلاطمي دارد.
ديگر موضوع جالب در اين آمار، فهرستي از نهادهاي پژوهشي است، در كشوري كه همواره از فقر پژوهش داد سخن ميرانيم، وجود اين همه نهاد پژوهشي جالب توجه است. آن هم نهادهايي كه همه دولتي يا زيرنظر دولت هستند و جالبتر اينكه حتي اگر نيمي از اين نهادها كارايي داشتند، وضعيت پژوهش در كشور ما اينچنين اسفبار نبود. اگر هم حوزه تحقيق و پژوهش دلسوزاني دارد، بهتر آن است كه اين هزينهها به جاي تزريق به بخش دولتي، در اختيار پژوهشگراني قرار بگيرد كه واقعا دغدغهمند هستند و نگاه كارمندي به اين مقوله ندارند.
در هر حال اگر نگاهي گذرا به آمار منتشر شده بيندازيم، به سرعت متوجه ميشويم كه در بخشهاي فرهنگي همچنان شاهد نوعي بيعدالتي هستيم و اين بخشها كمترين هزينهها را دارند. سازمان صدا و سيما كه در سالهاي اخير با كمبود شديد بودجه روبهرو بوده اما همچنان با ساخت يكسري برنامههاي كممايه، همان بودجه اندك را هم به بدترين شكل ممكن هزينه ميكند، در فروردين امسال هزينهاي برابر با 110 ميليارد تومان داشته است كه بالاترين رقم را در اين ليست شامل ميشود. در شرايطي كه كل هزينه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با همه مراكز زير پوشش 21 ميليارد تومان بوده است، مركز خدمات حوزه علميه 60 ميليارد تومان هزينه داشته است كه تقريبا سه برابر هزينههاي وزارت فرهنگ است و جالبتر اينكه شواري عالي حوزههاي علميه نيز هزينهاي برابر با 23 ميليارد تومان داشته است. جامعهالمصطفي العالميه نيز 8 ميليارد تومان هزينه داشته و دفتر تبليغات اسلامي قم نيز 9 ميليارد تومان. نهاد كتابخانههاي كشور كه در اين مدت تعداد قابل توجهي از آثار ناشران را براي ارسال به كتابخانههاي سراسر كشور خريداري كرده است، نيز همين ميزان هزينه (9 ميليارد تومان) را داشته است. در وضعيتي كه سازمان تبليغات اسلامي 7 ميليارد تومان هزينه داشته است، كتابخانه ملي 5 ميليارد، خبرگزاري ايرنا 4 و سازمان سينمايي 3 ميليارد تومان هزينه داشتهاند. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي 2 ميليارد تومان هزينه داشته است.
در اين بين حتي اگر نگاه فمينيستي نداشته باشيم، باز هم از آمار غمانگيزي كه براي هزينههاي شوراي اجتماعي- فرهنگي زنان اعلام شده، دردمان ميآيد چراكه هزينهاي كه براي اين شورا در نظر گرفته شده، 27 ميليون تومان است كه براي نيمي از جامعه 80 ميليوني ايران عجيب و اندوهناك است.