فاطمه پهلواني، سرپرست اداره تشكيلات شهرداري تهران:
اعمال تبعيض مثبت به جاي ايجاد صندلي كاذب در كار
ثمر فاطمي
هنوز كارها تق و لق بود و همه از تعطيلات عيد برنگشته بودند كه مشخص شد عدهاي از زنان شاغل در شهرداري تهران، كارشان را از دست دادهاند. 18 فروردين ماه براساس صورتجلسه 23 اسفند 96 شوراي اداري شهرداري تهران، 22 سمت مديريتي رتبه 5 مشاور شهرداران مناطق تهران در امور زنان حذف و به بانك پست اداره تشكيلات منتقل شد. همچنين پستهاي مديريتي رتبه 6 مشاور شهردار تهران در امور زنان و رييس ستاد توانمندسازي زنان سرپرست خانوار هم به طور كامل حذف شد. «فاطمه پهلواني»، سرپرست اداره كل تشكيلات و بهبود روشهاي شهرداري تهران درباره اين تصميم با «اعتماد» گفت و گو كرد. او مدرك كارشناسي مهندسي صنايع را از دانشگاه صنعتي اميركبير و كارشناسي ارشد مديريت اجرايي را از دانشگاه تهران دريافت كرده است. اين مدير شهرداري تهران كه خودش از فعالان حقوق زنان است، ميگويد اين تصميم نه تنها به ضرر زنان جامعه نيست، كه به آنها كمك ميكند در مناصبي قانوني مشغول به كار شوند. پهلواني، معتقد است صرف سر كار بودن زنان براي آنها امتيازي نيست، بايد زنان در پستهاي اصولي و قانوني و در رشتههاي تخصصي خودشان مشغول به كار شوند تا بتوان براي استفاده از ظرفيت آنها ابراز خوشحالي كرد. او ميگويد به پيشنهاد معاونت برنامهريزي شهرداري تهران بخشنامهاي صادر شده كه طي آن قرار است از زنان در پستهاي مديريتي استفاده مناسب شود و هر شهرداري ملزم به رعايت اين موضوع است. البته اين اولينبار نيست كه وعده حضور زنان در پستهاي مديريتي داده ميشود. روحاني، رييسجمهور همزمان با آغاز دولت دوازدهم گفت: «به همه وزرا دستور دادم هر وزيري حداقل دو جوان را به عنوان معاون، مشاور يا دستيار بگمارد و حتما از يكي از خانمها در اين سمتها استفاده كنند. » وعدهاي كه تا پايان سال گذشته فقط در 12 وزارتخانه محقق شده بود. حالا بايد ديد كه آيا اين بخشنامه ميتواند زنان را در جايگاههاي به حقشان در شهرداري تهران بنشاند، يا اين بخشنامه صرفا براي آرام كردن افكار عمومي و ساكت كردن معترضان به حذف زنان از پستهاي مديريتي است.
خبري آمده مبني بر كنار گذاشتن 22 زن از پست مشاوره در شهرداري تهران. ميتوانيد توضيح دهيد علت بركناري اين افراد چه بوده است؟
طبق ضوابط تشكيلاتي دولت و دستگاههاي اجرايي كه شامل حال شهرداري تهران هم ميشود، «مشاور» پستي است كه نهايتا رييس دستگاه و مشاورانش ميتوانند داشته باشند؛ يعني در سنوات گذشته اينكه در شهرداري تهران مشاور در حوزه شهرداران مناطق تعريف شده (حالا چه مشاور زنان و چه هر مشاور ديگري) در واقع خلاف ضوابط تشكيلاتي بوده است. اين نكته اول بود. نكته دوم اينكه آقاي نجفي در بدو ورود به شهرداري تهران متوجه عدم هماهنگي و يكپارچگي در ساختار حوزه زنان در شهرداري شدند و از اينكه چند نقطه فرماندهي و كنترل در حوزه زنان در شهرداري وجود داشت و بعضا موازيكاري و اختلاف نظر بين اين عزيزان بود، شهردار تهران دستور دادند كه اداره كل تشكيلات و بهبود روشها كه مسوول بررسيهاي ساختار تشكيلاتي سازمان شهرداري تهران است، به موضوع ورود كرده و آن را مطالعه كند. در حقيقت مساله از ابعاد مختلفش بررسي شد و از اين منظر كه اصلا داشتن ساختار زنان براي شهرداري لازم است يا نه، را هم بررسي كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه با توجه به جو مردانهاي كه در شهرداري و به خصوص در لايههاي مديريتي آن است، خيلي لازم است كه در حوزه زنان ساختار مستقلي وجود داشته باشد. نكته بعدي كه ضرورت اين مساله را ايجاد ميكرد، اين بود كه شهرداري تهران بايد برنامههاي متناسبي را براي شهروندان زن ساكن شهر تهران كه بالغ بر پنجاه درصد جمعيت شهر را در برگرفتهاند، داشته باشد و وجود مديران زن است كه ميتواند اين مساله را تسهيل كند. بنابراين بحث ساختار زنان قطعي بود اما اينكه به چه شكل و شمايلي باشد طبيعتا بايد تابع ضوابط تشكيلاتي و اصول طراحي ساختار است. اين مطالعات در نهايت جمعبندي و در قالب 6 سناريو تدوين شد، نظر ذينفعان مختلف گرفته شد و نظر شهردار تهران هم در دو نوبت گرفته شد. در نهايت يك مرجع قانوني براي تسهيل ساختار سازماني در شهرداري تهران وجود دارد كه بعد از اينكه اين تصميمها در شهرداري تهران تصويب ميشود، مرجع بالادست آن شوراي شهر است كه بايد آنجا هم مصوب شود. منتها در مرحلهاي كه ما الان در آن هستيم و فقط تعارضات ساختاري را بررسي ميكنيم و رفع تعارض ميكنيم، اينها را براي شورا نميفرستيم و قرار است آن ساختار نهايي را براي شورا بفرستيم كه تصويب كند. با اين تعريف كه عرض كردم اين 6 سناريو به شوراي اداري شهرداري تهران رفت و با توجه به اصول و ضوابط تشكيلاتي، چون نماينده سازمان اداره استخدامي كشور هم به عنوان ناظر بيروني عضو داراي حق راي اين شورا هستند، نكات مختلفي مطرح و در نهايت بر اساس اصول و ضوابط تشكيلاتي مقرر شد كه پست مشاور شهردار مناطق در امور بانوان حذف شود، ساختار حوزه بانوان در مناطق و افزايش نيروي كارشناسي تقويت و ستاد توانمندسازي زنان سرپرست خانواده (كه آن همزماني برخلاف ضوابط تشكيلاتي ذيل شهردار تهران شكل گرفته بود) ذيل سازمان خدمات و رفاه اجتماعي قرار گيرد. مهمترين مساله يكپارچهسازي سيستم كنترلي و مديريتي و حذف سطوح زائد مديريتي در اين حوزه بود تا فرماندهي واحد وجود داشته باشد و برنامهريزيها حسب يك وحدت رويهاي پيش برود و از تداخلات و مسائل بعدي جلوگيري شود. اين اتفاقي است كه در شهرداري تهران افتاده است. منتها روي ديگر سكه اين است كه 22 زني كه در پستهاي مديريتي تحت عنوان مشاور شهردار منطقه بودند، الان مساله پيدا كردند و بيكار شده و پستشان را از دست دادهاند. البته بيكار نشدهاند، همه آنها نيروهاي رسمي شهرداري هستند و ميتوانند در مجموعه ديگري خدمت كنند، حتي ميتوانند كانديداي پستهاي ديگري در مجموعه شهرداري تهران باشند. ولي به هرحال الان چون اين پستها از بين رفته، اين افراد مقداري معترض بودند كه با ايجاد فضاي گفتوگوي عقلاني كه شكل گرفته كه اين كار بر اساس استدلالي منطقي و علمي انجام شده، دوستان هم پذيرفتند. خانم راكعي، مشاور شهردار در امور بانوان عزمشان را جزم كردهاند كه از اين نيروهاي توانمند استفاده شود و آنها را براي به كارگيري در پستهاي مديريتي ساير حوزهها معرفي كنند.
يعني معتقديد آن زناني كه حذف شدهاند، مشكلي ندارند و شرايط را پذيرفتهاند؟
فقط اين حوزه نيست. طبق دستور شوراي شهر تهران كليه ساختارهاي غير مصوب يعني آنهايي كه مصوبه قانوني ندارند و در شهرداري ايجاد شدهاند را موظفيم منحل كنيم. اين موضوع فقط به حوزه زنان برنميگردد. در همين شوراي اداري، اداره كلي را منحل و اداره كل ديگري را ايجاد كرديم؛ يعني تصميمات بزرگ ديگري گرفته شد. فقط اين حوزه بود كه به نوعي سر و صدا كرد كه به نظر من شايد دلايل غير سازماني دارد. اين مصوبه نه تنها خدشهاي به جايگاه زنان در شهرداري تهران وارد نميكند، بلكه با رفع مسائل تداخلي و چهره بدي كه از مديريت زنان داشت حتي در بين مردان به وجود ميآمد، به جايگاه مديريتي زنان كمك ميكند. با ايجاد پستهاي موازي در حوزه زنان براي زنان، كاري براي آنها نميكنيم.
ولي با حذف آنها، همان جاي كوچكي هم كه زنان دارند را از آنها ميگيريد.
بخشنامهاي كه الان آقاي دكتر حسينيمكارم دادهاند و حتي شهردار بعدي هم بايد به آن پايبند باشد، اين است كه پستهاي موجود شهرداري تهران را براي زنان موقعيتسازي كردهايم. الان هر معاون شهردار موظف است مديركل زن داشته باشد، هر مديركل موظف است يك معاون و هر شهردار موظف است يك معاون زن داشته باشد و همه سازمانها و شركتها بايد در هياتمديرههايشان عضويت زنان وجود داشته باشد. اين خيلي منطقيتر و معقولتر است تا اينكه 10 پوزيشن مديريت امور بانوان ايجاد كنيم بعد براي اين ظرفيت ايجاد شده ابراز خوشحالي كنيم، حتي اگر اين ظرفيتها غيرقانوني ايجاد شده باشد. در واقع اين موضوع داشته ارزشمندي نبوده و خلاف قانون بوده است. اگر قرار است زنان در سيستمي رشد كنند، بايد تبعيض مثبت در سيستم تخصصي برايشان ايجاد شود نه ايجاد صندليهاي كاذب در حوزه زنان. خود من يك فعال حوزه زنان هستم و فكر ميكنم تا زماني كه نگاه و نگرش خود ما زنان به مديريت زنان درست نشود، نميتوانيم به آن هدف درست دست پيدا كنيم. من يك زن هستم، در حوزه تخصصي فعاليت ميكنم، فعاليت حوزه زنانم را هم داشتهام اما نميشود چون من يك زن هستم، اگر توانمندم براي من نوعي يا هر عزيز ديگري يك امور زنان ايجاد كنيم و بگوييم برو آنجا بشين. از هر كسي بايد در حوزه تخصصي خودش استفاده شود. زنان هم از اين قاعده مستثني نيستند. رويكردي كه مديريت شهري جديد براي استفاده از اين زنان در مديريتهاي تخصصي دارد، نه تنها اين كاستي (حذف 22 زن از پستهاي مديريتي) را جبران ميكند كه حتي ميتواند تقويتش هم بكند.
6 سناريو به شوراي اداري شهرداري تهران رفت و با توجه به اصول و ضوابط تشكيلاتي، نكات مختلفي مطرح و در نهايت بر اساس ضوابط تشكيلاتي مقرر شد كه پست مشاور شهردار مناطق در امور بانوان حذف شود.