• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4073 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۵ ارديبهشت

ميزباني يا بهره‌برداري؟

امير پوريا

حتما به خاطر مي‌آوريد حجم عظيم و هميشگي گله از «جهت دار»ي جوايز جشنواره فيلم فجر را. يك جواب ساده اين گلايه‌ها كه البته به ندرت خود مديران با روراستي آن را مطرح مي‌كنند، مي‌تواند اين باشد كه خب بله؛ البته كه يك جشنواره دولتي اين همه هزينه مي‌كند تا خواسته‌ها و ديدگاه‌هاي خود را اعمال كند. اين جواب مي‌تواند هر جايزه عجيب و غريب و خارج از معيارهاي هنري را اگر نه پذيرفتني، دست كم توجيه كند.

اما انجام اين عمل «مصادره به مطلوب» در مورد انسان‌ها، طبعا چندان انساني نيست. اينكه در جشنواره بين‌المللي فجر كسي و كساني را به عنوان ميهمان دعوت كنيم و به جاي تلاش براي شناخت و شناساندن دنياي اين سينماگران جهاني، يكسره در پي نسبت دادن گرايش‌هاي مطلوب خودمان به آنها باشيم. اتفاقي كه تقريبا هميشه در جشنواره فجر روي داده و امسال هم بوي ناخوشايندي از آن، به مشام مي‌رسد؛ هرچند هنوز همه‌جا را فرانگرفته است.‌ اي. آر. رحمان موزيسين ستايش شده بين‌المللي را به جاي آنكه با دو فيلم اسكاري كارنامه آهنگسازي‌اش «ميليونر زاغه نشين» و «127 ساعت» بشناسانيم، پيوسته با عبارت «سازنده موسيقي متن فيلم محمد‌رسول‌ا...(ص)» معرفي مي‌كنيم؛ غافل از آنكه براي مردم ما تا هميشه اسم «محمد‌رسول‌ا...» يادآور فيلم خاطره‌انگيز مصطفي عقاد با موسيقي جاودانه موريس ژار خواهد بود؛ نه فيلم مجيد مجيدي.

در مثالي ديگر، اليور استون را در تنها حضور تلويزيوني‌اش طي روزهاي سي و ششمين جشنواره جهاني فجر، رو به روي نادر طالب‌زاده مي‌نشانيم كه انگيزه و رويكردش صرفا سياسي است و بعيد است لحظه‌اي از «سينما»ي استون، او را به وجد بياورد. وقتي به خود سينما و كيفيات ساختاري و تكنيكي آن نظر بيندازيم، آن گاه بسياري از گرايش‌هاي طبيعي ديگر را هم در كارنامه كارگرداني چون استون تشخيص مي‌دهيم كه با تبليغات و شعارهاي ما همخوان نيست. از جمله اينكه شماري از خشونت بارترين فيلم‌هاي تاريخ سينما را او ساخته (در راس آنها به لحاظ شدت خشونت، «قاتلين بالفطره») و حتي «خشن ساز» قهاري چون كوئنتين تارانتينو هم بابت اينكه داستان اصلي نوشته او در همين فيلم استون به خشونتي بي‌حد و مرز رسيده، از او گله‌مند بوده است. يا فيلم «جوخه نظامي» او در زمان خودش، ركورد ميزان ناسزاهاي به كار رفته در باند ديالوگ فيلم‌هاي امريكايي را كه پيش از آن متعلق به «خيابان‌هاي پايين شهر» اسكورسيزي بود، شكست. پيش از دو اسكار كارگرداني براي همين «جوخه» و «متولد چهارم جولاي»، او اولين اسكارش را بابت نگارش فيلمنامه فيلم نفس گير «قطار سريع السير نيمه شب» ساخته آلن پاركر گرفت كه از مشرق زمين و به‌طور مشخص، از تركيه تصويري به غايت كابوس‌وار و جهنمي خلق مي‌كند. حتي اگر به جاي ذوق‌زدگي نسبت به ديدگاه‌هاي ظاهرا ضد كاخ سفيد او، به رگ و ريشه‌اش در تمايل به حزب دموكرات توجه كنيم، خواهيم دانست كه فيلم درخشان «جي. اف. كي» را در ستايش جان فيتزجرالد كندي و عملكرد او ساخت و مانند بسياري از هم نسلان خود، از وودي آلن تا رابرت زمه كيس، هنوز سوگوار ترور او بود و هست. يا در فيلم «دبليو/ W»، تمام مسير انتقادي عليه جورج بوش پسر را بابت گرايش‌هاي افراطي جمهوريخواهانه او طي كرد و همچنان به پرچم و تماميت كشورش احترام گذاشت.

به اين تعبير، استون اساسا صاحب تفكر اصلاح‌طلبانه و گرايش چپ است و با نگرش اصولگراي تلويزيون و ديدگاه رسمي ما و نماينده شعارپرداز اين نگرش كه نادر طالب‌زاده باشد، تقابل و تضاد دارد. اما سوال‌هاي طالب‌زاده به دليل تصور قالبي از مخالفت استون با دولت كنوني دانلد ترامپ، حول محور نظرگاه ضدامريكايي او مي‌گردد. درحالي كه روشنگري و يادآوري پيوند استون با سينماي جريان اصلي هاليوود، بسيار ضروري‌تر از اين بهره‌برداري سياسي/ژورناليستي است. اگر اين پيوند به درستي تشريح شده بود، اهالي سينما در ايران اين همه از تعجب استون نسبت به جوايز جهاني سينماي ايران در جشنواره‌ها، تعجب نمي‌كردند: هر فيلمسازي با ضرباهنگ و روايت پرتعليق جريان اصلي سينماي امريكا، بديهي است كه نمي‌تواند مخاطب علاقه‌مند فيلمي از – مثلا- آقاي عباس كيارستمي باشد. سينماشناسي همه جانبه مارتين اسكورسيزي را از همه توقع نداشته باشيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون