Nike را تحريم كنيم!
نيوشا طبيبي
تحريم شركت Nike عليه فوتبال ايران تمام دروغهاي غربيها درباره «فوتبال براي صلح» را عيان ساخت. فوتبال حرفهاي امروز فقط دامي است كه سرمايهداري جهاني براي كسب سود از جيب مردم جهان تنيده. آفريدن فضاهاي غير واقعي و بيهوده كه نقشي در زندگي واقعي بشر ندارند و گشودن بازارهاي جديد مرتبط با اين فضاها، تدبير گروههاي مالي و بانكي و سرمايهگذاران بينالمللي بنگاههاي غول آساي جهاني براي كسب سود و درآمد بيشتر است. يكي از اين فضاها، فوتبال است كه بازاري عظيم را گشوده و ميلياردها نفر را تبديل به مصرفكننده خاص اين بازار كرده است. اگر نيك بنگريم و شعارهاي توخالي «فوتبال براي صلح» و افسانهدوستي ملتها در جام جهاني را كنار بگذاريم، فوتبال حرفهاي، ليگها و جامهاي ملي و جهاني به وجود آمده تا تجارت و صنعتي عظيم برپايه موهومات شكل بگيرد، كالايي از هيچ ميسازند و به قيمتي هنگفت به مصرفكنندگانش ميفروشند. قهرماناني پوشالي و دروغين ميسازند كه فضيلتشان روپايي زدن و احاطه بر فن ضربه زدن به توپ است تا با محبوبيت اين قهرمانان ميلياردها ميليارد سود ببرند.
فرانسويها در مذاكرات برجام به عنوان كارگزار كشورهاي رقيب و دشمن ايران عمل كردند و به محض برپايي برجام براي گرفتن سهمي از بازار ايران به پيش دويدند و ما ايرانيان هم بديهاي آنها را فراموش كرديم و دوباره با پژو- سيتروئن قرارداد بستيم و… شركت اپل ايران را تحريم كرد، مدتها زبان فارسي را در توليداتش به رسميت نميشناخت، اپل استور را روي اپليكيشنهاي ايراني بست، ما همچنان گوشيهاي چند ميليوني اپل را با عطش سيريناپذيري ميخريم.
اما بياييد اينبار كاري بكنيم، بياييد از نايكي خريد نكنيم، آنها را تحريم كنيم، پاسخ توهين آنها را با غيرت ايراني و وطنخواهي بدهيم. چرا بايد به شركتي كه بدون دليل ايرانيان را تحريم ميكند سود برسانيم؟
تسلط خواستهها بر نيازهاي واقعي مردم جهان و فروكاهيدن آنها از مقام «شهروندي» به «مصرفكنندگان»، شيوهاي است كه سرمايهداري جهاني برگزيده تا بر زندگي انسانها حاكم شود و از اين رهگذر ثروت بيندوزد و او فربهتر و «هيچ» نصيب مردمان شود. تسلط خواستهها بر نيازها يعني آنكه مردم را تشويق به خريد چيزهايي كنند كه به كارشان نميآيند. چطور؟ براي تداوم چرخه توليد-فروش، در قالب سبك زندگي، دنياي موهومي آفريده شد تا شهروندان را در مسير ناگزيري قرار دهد كه ابتدا و انتهاي آن مصرف و مصرف و مصرف است و ديگر هيچ. با ابزار رسانه و تبليغات بر پايه علم روانشناسي اجتماعي، ناخودآگاه انسانها را به بازي گرفتند و هدايت كردند. انسانها را به «متمدن» و «غيرمتمدن» بر اساس ميزان انطباقشان با ارزشهاي فرهنگي خودساختهشان تقسيم كردند. آنگاه راه «متمدن شدن» را به آنها نشان دادند: پذيرفتن سبك زندگي غربي.
در اين مسير ملتهاي غربي و مشخصا ملت امريكا بزرگترين قرباني دستگاه عظيم سرمايهداري جهاني هستند. مردمي كه معيارهاي موهومي به عنوان «رفاه» و «روياي امريكايي» به آنها تحميل شد تا در چرخه بيپايان استقراض - مصرف- كار براي پرداخت هزينهها، زندگي را به پايان برند. شاهكار سيستم تبليغاتي آنها اين بوده كه بيشتر مردم اين اسارت را نميبينند و آن را به عنوان شيوه برتر و متمدنانه زندگي (امريكايي) پذيرفتهاند.
اگر نيك بنگريم الگويي كه آنها جعل كرده و به نام شيوه برتر و متمدنانه زندگي با فشار رسانهها و به ويژه سينماي هاليوود به ملتهاي ديگر تحميل ميكنند، نه برتر است و نه متمدنانه و نه واقعا الگويي است كه انسان را سعادتمند و مرفه ميسازد. چنانكه امروز بعضي از حقايق بيرون افتاده كه چگونه سرمايهداري جهاني و مشخصا امريكاييها صرفا جهت كسب سود بيشتر دست به هر كاري زدهاند و ميزنند. از دروغگويي و تبليغات پوچ براي فروختن كالاهايي مضر به حال سلامت مردم تا كودتا در كشوري ضعيف مثل گواتمالا براي تجارت موز! فقط گوشهاي از حقايقي است كه بيرون افتاده.
جهانيان مرتكب مظالمي دهشتناك عليه مردم ايران ميشوند، از تحريم كفشهاي فوتبال در جام جهاني تا تحريم ناجوانمردانه و ضدانساني صنعت هوايي ايران. اين تحريمها هيچ توجيهي ندارند جز آنكه رقباي منطقهاي و قدرتهاي جهاني با ايراني آباد و آزاد و پيشرفته سر سازش ندارند و از هر راهي ميخواهند راه را بر او سد كنند. در خريد توليدات مادي و معنوي اين دشمنان بايد جانب احتياط را سخت رعايت كرد. تحريم نايكي و نخريدن كفش و تي شرت و شورت ورزشي و ديگر اقلام توليدي آنها ضرورتي ندارد، اما سودهاي ميلياردي از جيب ملت ايران به تحريمكنندگان ميرساند.