• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4107 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۱ خرداد

مهنا محمدي، شهردار اسپكه در سيستان و بلوچستان از دردسرهاي يك شهرداري ورشكسته مي‌گويد

درآمدي نيست، فقط بايد كمك بگيريم

ثمر فاطمي

 

 

در كارنامه دولت يازدهم مديريت و انتصاب زنان در سيستان و بلوچستان زبانزد شد و از اين موضوع به عنوان نقطه قوتي در عملكرد دولت يازدهم ياد شد. انتصاب معاون استاندار از ميان زنان در سيستان و بلوچستان يكي از بارزترين‌هاي اين اتفاقات بود. زنان سيستان و بلوچستان در فاصله سال‌هاي 92 (شروع كار دولت يازدهم) تا حالا در انتخابات شوراهاي شهر پيشتاز بوده‌اند؛ به شكلي كه در انتخابات شوراي سال 96، تمام منتخبان يك منطقه در خاش زن بودند. در دوره چهارم شوراها هم يك زن شهردار شد. همه اينها نشان مي‌دهد كه مردم اين خطه جور ديگري به زنان اعتماد دارند و پذيرفته‌اند كه زنان هم مي‌توانند پا به پاي مردان در مديريت و بهبود اوضاع گام بردارند و شايد در برخي موارد حتي جلوتر از مردان باشند. حالا هم زني ديگر در سيستان و بلوچستان بر صندلي مديريت نشسته‌ و مديريت شهرداري اسپكه يكي از شهرهاي جنوب استان سيستان و بلوچستان را به عهده گرفته است. اما اين پايان راه براي اين شهردار زن نيست. او علاوه بر اينكه موفق شده بر صندلي شهرداري بنشيند، بايد بتواند در اداره امور هم موفق باشد و كارنامه درخشاني از عملكرد زنان در بخش‌هاي مديريتي از خود به جاي بگذارد. «مهنا محمدي»، 30 ساله شهردار اسپكه است كه از كمبود امكانات همه‌جانبه در اين شهر گلايه دارد. او كه در حال حاضر دانشجوي دكتراي منابع طبيعي در گرگان است و مدرك ليسانس و ارشدش را هم درهمين رشته گرفته، به «اعتماد» مي‌گويد: «من از دل اين محروميت هستم. براي فهميدن ميزان كم‌برخورداري از امكانات بايد به سيستان و بلوچستان و به شهر من بياييد و از نزديك وضعيت را ببينيد.» او كه با 4 راي مثبت از 5 راي بر صندلي شهرداري اسپكه نشسته، معتقد است به جز كمك مالي به شهرداري‌اي مثل شهرداري اسپكه هيچ راه‌حلي براي حل مشكلات‌شان وجود ندارد.

 

ظاهرا نخلستاني در اسپكه آتش گرفته است، تا آنجايي كه ما مي‌دانيم آتش‌نشاني شهر شما امكانات خوبي ندارد. با توجه به اين نكته ميزان آسيب و تلفات اين آتش‌سوزي چه بود؟

در سيستان و بلوچستان اين مساله خيلي تشديد مي‌شود. همه مي‌دانند كه سيستان و بلوچستان محروم است. من از دل اين محروميت هستم. براي فهميدن كم‌برخوردار بودن از امكانات بايد به سيستان و بلوچستان و به شهر من بياييد و از نزديك وضعيت را ببينيد. طبق آمار، جمعيت شهر ما در سال 95، چهار هزار و پانصد نفر بوده است ولي اين جمعيت ثابت است. جمعيت شناور شهر خيلي بيشتر از اين است. تقريبا 36 روستا اطراف شهر اسپكه وجود دارد كه ساكنان آنها در ساعات اداري وارد شهر شده و شب‌ها خارج مي‌شوند. اين چيزي است كه متاسفانه در امكانات و بودجه در نظر نمي‌گيرند؛ اينكه چقدر اسپكه مي‌تواند به حوزه‌هاي ديگر خدمات‌رساني كند. درمورد آتش‌نشاني هم بايد بگويم كه من يك دستگاه آتش‌نشاني نيمه‌سنگين فرسوده دارم كه تعميرگاه است. يك تانكر كوچك است كه چيزي حدود هزار و 500 تا 2 هزار ليتر بيشتر آب نمي‌گيرد و حتي در حد مهار آتش‌سوزي يك خانه هم نيست.

در آتش‌سوزي اخير هم از اين ماشين استفاده كرديد؟

هر بار كه در نخلستان آتش‌سوزي مي‌شود، از اين ماشين چيزي باقي نمي‌ماند. مثلا در اين آتش‌سوزي ديسك و صفحه آن كامل خراب شد و اگر در 24 ساعت آينده اتفاقي بيفتد من هيچ ماشيني ندارم.

براي رفع اين مشكل چه كرديد؟

به تهران آمدم و به سازمان همياري درخواست دادم اما گفتند ماشين به شما تعلق نمي‌گيرد چرا كه شما سه سال پيش يك ماشين آتش‌نشاني گرفته‌ايد. اين را در نظر نمي‌گيرند مسيرهايي كه ما در آن رفت‌وآمد مي‌كنيم، مسيرهاي شهري نيستند. مسير نخلستان خيلي با خيابان‌هاي شهرهاي معمولي فرق مي‌كند. هر بار استفاده از ماشين آتش‌نشاني در نخلستان به اندازه مدت‌ها استفاده از آن در داخل شهر، براي ماشين استهلاك ايجاد مي‌كند. اينها را در نظر نمي‌گيرند. توجه نمي‌كنند كه شيلنگ‌هاي ماشين آتش‌نشاني ما هر بار به طور كامل سوراخ مي‌شوند. اين آيتم‌هايي است كه در نظر گرفته نمي‌شود. در شهري كه 36 روستا اطراف آن است و آنها را هم خودمان ساپورت مي‌كنيم، فقط چهار آتش‌نشان داريم كه آنها هم دوبه‌دو در هر شيفت جابه‌جا مي‌شوند؛ يعني هر شيفت تنها 2 آتش‌نشان دارد.

با توجه به همه اينها تلفات اين حادثه چقدر بود؟

تلفات جاني نداشتيم ولي بخش زيادي از نخلستان را از دست داديم كه آمار آن را بايد اداره جهاد كشاورزي اعلام كند. ما حق اظهارنظر كارشناسي روي اصله درخت نداريم.

گويا شما شهرداري‌اي ورشكسته را تحويل گرفته‌ايد؛ بدهي دستمزد داريد و بودجه عمراني نداريد و طبق گفته خودتان هم با وجود مراجعه به تهران هم كسي به شما كمك نكرده است، به نظرتان چه كاري بايد انجام دهيد تا بتوانيد يك مقداري به اوضاع كمك كنيد؟

شهر من از لحاظ درآمدزايي صفر است.

يعني فكر مي‌كنيد هيچ راهي براي درآمدزايي نداريد؟

من با اطمينان و قاطعيت مي‌گويم نه. كمك ماشين‌آلات چيزي است كه خيلي ضروري است. من الان در داخل شهرداري كمپرسي ندارم. يعني حتي يك عدد كمپرسي ندارم كه بخواهم با آن كار عمراني انجام دهم.

خب تمام اين واقعيت‌ها وجود دارد. راه‌حل شما براي حل اين مشكلات چيست؟

خيلي بد است كه اين را مي‌گويم اما واقعيت اين است كه جز كمك مالي به شهرداري‌اي مثل شهرداري من هيچ راه‌حلي وجود ندارد. مي‌گويند درآمدزايي كنيد، در شهري كه مردم آن درگير فقر هستند چگونه مي‌توان درآمدزايي كرد؟

اين كمك مالي را چه كسي بايد بكند؟

جز سازمان همياري‌ها و شهرداري جاي ديگري نيست.

شما براي دريافت اين كمك اقدامي كرده‌ايد؟

من براي وام بلاعوض اقدام كردم و براي ماشين‌آلات هم درخواست داده‌ام.

نتيجه؟

الان فقط توانسته‌ام يك لودر براي كارهاي عمراني بگيرم.

تلاش‌تان را ادامه مي‌دهيد براي افزايش امكانات؟ اصلا بودجه شهرداري شما چقدر است؟

من امسال بودجه را 2 ميليارد و پانصد ميليون تومان بستم اما پارسال يك ميليارد و هفتصد ميليون تومان بوده است. در حال حاضر شهرداري يك ميليارد تومان بدهي دارد. دو ماه حقوق معوقه دارد كه پرداخت نشده است. اينجا حتي يك پارك ندارد. من به عنوان يك شهروند خودم را مسوول مي‌دانم كه يك پارك براي بچه‌ها درست كنم. هرچقدر شرايط سخت و بد هم باشد. من از شوراي شهر تهران و شوراي شهر مشهد هم درخواست كمك كرده‌ام. حداقل مي‌توانند وسايل بازي و مبلمان شهري و چيزهايي كه در حد توان‌شان است را در اختيار ما قرار بدهند اما هيچ‌كس آنقدر كمك نكرد.

الان براي بهبود اوضاع در آينده با چه شخص يا نهادهايي مي‌خواهيد مذاكره كنيد؟

با «زهرا بهرام‌نژاد» در شوراي شهر تهران صحبت كرده‌ام و از ايشان قول مساعدت گرفته‌ام. هفته گذشته تهران بودم و مكاتبات باقي مانده است. ايشان قول داده‌اند به من كمك كنند. شهرداري‌هاي ديگر هم حتي اگر نتوانند كمك مالي كنند، مي‌توانند ماشين‌آلاتي كه به مزايده مي‌گذارند را به ما اختصاص دهند. آن ماشين‌ها ممكن است كه براي آنها كارايي نداشته باشد اما براي ما دارد.

با استاندار صحبتي نكرده‌ايد؟

با استانداري هم صحبت كرده‌ام و گفته‌اند كه ما را براي كمك در اولويت مي‌گذارند. «ارزش افزوده» كه چيزي است كه من از طريق آن حقوق پرداخت مي‌كردم، از طرف سازمان قطع شده است و اگر آن را ندهند ما همچنان از پس پرداخت حقوق هم برنمي‌آييم. حالا مي‌گويند ارزش‌افزوده از قالب ديگري به صورت استاني پرداخت مي‌شود اما ما هنوز چيزي مشاهده نكرده‌ايم.

در مدتي كه شهردار شده‌ايد با خانم ابتكار تماسي داشته‌ايد؟

نه متاسفانه اصلا نتوانسته‌ام با خانم ابتكار مكاتبه‌اي داشته باشم.

برنامه‌اي نداريد كه براي وضعيت زنان شهرتان با او ارتباط برقرار كنيد؟

چرا، اگر اين اتفاق بيفتد بسيار خوشحال مي‌شوم.

اينكه يك زن در چنين منطقه‌اي شهردار شود، مشكلات خاص خودش را دارد. به هرحال شما در اين سمت هستيد و همه انتظار دارند كه موفق شويد.

از 1200 شهر ايران ، فقط 4 شهر، شهردار زن دارند. واقعيت اين است كه من از آقايان انتظار حمايت ندارم. من از خانم‌ها مي‌خواهم حمايتم كنند؛ خانم ابتكار، خانم بهرام‌نژاد. كساني كه پست مديريتي دارند و مي‌دانند هر خانم براي اينكه خودش را اثبات كند دو برابر يك مرد تلاش مي‌كند.

براي اين موفقيت به چيزي نياز داريد؟ اين موفقيت به چه چيزي بستگي دارد؟

صددرصد تلاش و برنامه‌ريزي من را مي‌طلبد و همچنين كمك زنان ديگر و مرداني كه حامي هستند.

 


واقعيت اين است كه جز كمك مالي به شهرداري‌اي مثل شهرداري من هيچ راه‌حلي وجود ندارد. مي‌گويند درآمدزايي كنيد، در شهري كه مردم آن درگير فقر هستند چگونه مي‌توان درآمدزايي كرد؟ چه كاري انجام دهم كه اينها بتوانند از پس آن بربيايند؟

اينجا حتي يك پارك ندارد. من به عنوان يك شهروند خودم را مسوول مي‌دانم كه يك پارك براي بچه‌ها درست كنم. هرچقدر شرايط سخت و بد هم باشد. من از شوراي شهر تهران و شوراي شهر مشهد هم درخواست كمك كرده‌ام.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون