كوربيني به جاي واقعگرايي
بنفشه سامگيس
به دنبال حضور يك بيمار در برنامه تلويزيوني «ماه عسل» و درخواست براي توليد داخلي واكسن HPV (زگيل تناسلي) و تسهيل آموزشهاي جنسي به گروه سني كودك و نوجوان به عنوان يكي از مهارتهاي زندگي و اقدامي پيشگيرانه براي كاهش واقعيت پنهان و آشكار تعرض و آزار جنسي به كودكان، برخي رسانهها با گمراه كردن عامدانه اذهان عمومي، معضل شيوع بيماري زگيل تناسلي و لزوم ترويج آموزشهاي پيشگيرانه را به جوامع غربي منتسب كرده و در مقابل درخواست براي توليد اين واكسن با ارزش اما گرانقيمت و همچنين برنامهريزي براي آگاهسازي گروه كودك و نوجوان موضعگيري كردند. اقدام اين رسانهها كه با ادعاهاي غيرمنطقي و افراطي برخي «پزشكان» همراه بوده، موضعگيريهاي غير قابل توجيه و شكست خورده دهه 70 در مقابل بيماري ايدز را تداعي ميكند. سالهايي كه حتي به زبان آوردن واژه «ايدز»، يك تابوي غيرقابل نفوذ بود و حتي به دنبال تعديل تدريجي اين موضع غيرعلمي، كماهميت جلوه دادن اين بيماري به بهانه «تبري فرهنگ و عرف مردم ايران از روابط جنسي خارج از كانون خانواده»، تا نيمه دهه 80 هم ادامه داشت و جمله به ياد ماندني وزير بهداشت دولت نهم «ايدز مشكل كشور ما نيست» هم، در تاريخ رسانه و چه بسا، تاريخ پزشكي ايران ثبت و ماندگار شده است. واكنش اخير «پزشكان» و رسانههاي معترض به آگاهسازي در مورد يكي از مهمترين بيماريهاي مقاربتي ناشي از تعدد روابط جنسي با شركاي متعدد، بيشباهت به دگمانديشيهاي دهه 70 و اظهارات وزير بهداشت سابق نيست و دو روز قبل، جمعي از «پزشكان و متخصصان علوم انساني» كشور با صدور بيانيهاي نسبت به درخواست يك شهروند براي توليد واكسن زگيل تناسلي، همان واكنش 22 سال قبل متوليان وقت حوزه سلامت و 12 سال قبل وزير بهداشت سابق را نشان دادند و در بيانيهشان نوشتند: «آيا جامعهاي كه اساس و بنياد آن بر پايه تعاليم ارزشمند الهي بنا شده، نيازمند دستورالعمل نظام منحط و فاسد غربي است؟ وقتي شارع مقدس براي مخلوق خويش، درتمام ابعاد روحي و جسمي، فردي و اجتماعي در جزييات و كليات، برنامه آموزشي و تربيتي دقيق وضع كرده، چه نيازي است به نسخههاي آسيبزا و ويرانگر جوامعي كه آنچنان غرق در فساد، تباهي و بيبند و باريهاي جنسي شدهاند كه براساس آمار و گزارشات رسمي، دچار بحران بيماريهاي مقاربتي، كودكآزاري، سقط جنين، حاملگيهاي غيرمشروع درسنين پايين و... هستند؟ انتساب آمار كشورهاي غربي در زمينه اپيدميويروس HPV، كه محصول سبك زندگي فساد و آزادي و بيبندوباري جنسي در آن جوامع است، به جامعه ايران، و قريبالوقوع دانستن شيوع بيماريهاي جنسي در كشور، باچه مبنا وبا چه هدفي صورت ميگيرد؟»
ظاهرا بعد از حضور اين فرد در برنامه تلويزيوني ماه عسل، وزير بهداشت هم از اقدام براي تامين نيمي از بودجه توليد داخلي اين واكسن گرانقيمت خبر داده كه به دنبال اين اعلام، برخي «پزشكان» نامه ديگري به وزير بهداشت نوشتهاند و مضمون اين نامه دوم، ميتواند علت اصلي برآشفتگي برخي افراد را آشكار كند. مهمان كذايي برنامه ماه عسل، از تعهدات بينالمللي ايران نسبت به كاهش بروز بيماري ايدز و انتقال بيماري و شناسايي مبتلايان جديد تا سال 2030 و تاثير مثبت اقدامات پيشگيرانه براي دستيابي به اين تعهدات گفته است. معترضان، با اندك دانشي ميتوانستند مطلع شوند از اينكه تعهدات بينالمللي براي كاهش بار بيماريها، بازيچه نگرشهاي افراطي و غيرعلمي و متعصبانه نيست و امضاي نمايندگان دولت جمهوري اسلامي ايران بر هر تعهد و تفاهم جهاني، با كسب مجوز از قواي مقننه و مجريه محقق ميشود. اما حتي بدتر از كمسوادي مدعيان معترض، اينكه برخي «پزشكان» چشم خود را بر واقعيتهاي جامعه ايران بستهاند واقعا جاي تعجب دارد. اينكه «پزشك» كه قرار است با اقدامات و توصيههاي پيشگيرانه به درمان و بهبود بيماريها كمك كند، اينچنين در مقابل روشهاي پيشگيري از افزايش بار بيماريهاي عفوني صف ميبندد، جاي تعجب دارد. «پزشكان» مدعي اينكه بيماري زگيل تناسلي، معضل جامعه ايران نيست و مشكل جامعه فاسد و منحط غربي است، ميتوانستند با اندك جستوجو در صفحات رسانههاي واقع گرا و حتي با مراجعه به مطب چند متخصص عفوني، بخوانند و بشنوند كه روابط جنسي محافظت نشده با شركاي جنسي متعدد، امروز تا چه حد نگرانكنندهاي در گروه سني جوانان ما «فراگير» شده و كاش اين واقعيت را باور ميكردند كه امروز، بسياري از پسران و دختران جوان ما، در حالي در اولين برخورد و اولين آشنايي، تن به رابطه جنسي پر خطر ميدهند كه حتي درباره سادهترين خصوصيات اخلاقي طرف مقابلشان كمترين اطلاعي ندارند.
اينكه فردي كه عينك «كوربيني» به چشم زده، خود را «پزشك» مينامد، واقعا جاي تاسف دارد. احتمالا اين «پزشك» در طول سه سال گذشته در جزيرهاي خالي از امكان اتصال به تلويزيون و راديو زندگي كرده كه خبر ندارد مساله آسيبهاي اجتماعي (كه روابط جنسي غير ايمن، يكي از شاخههاي بسيار قطور آن هم هست) تا آن حد رشد نگرانكنندهاي پيدا كرده كه رهبري، پاييز سال 94 شوراي اجتماعي كشور را فراخواند تا چارهاي براي كنترل اين رشد فزاينده داشته باشند و شوراي اجتماعي كشور هم در گزارشي كه براي رهبري تهيه كرده بودند، 5 آسيب اعتياد، طلاق، فساد اخلاقي و اجتماعي، بيكاري و بزهكاري را در صدر فهرست آسيبهاي اجتماعي كشور قرار داده بودند. اگر امروز، حداقل 120 هزار بيمار ناشناخته آلوده به ويروس اچآيوي در كشور داريم، يكي از دلايل آن هم كوربيني دهه 70 است و يكي از دلايل آن، همان جمله تاريخي آن وزير بهداشت كذايي است: «ايدز مشكل كشور ما نيست.»