بليت گرانبهاي جام جهاني در سينما
علي ولياللهي
قرار است شش بازي جام جهاني در سالنهاي سينما پخش شود. هرچند به نظر ميرسد كه اين تعداد ميتوانست بيشتر باشد، اما باز هم نقطه شروع خوبي است. در جلسه روز يكشنبه شوراي عالي اكران اين طرح بعد از نزديك دو ماه گمانهزني و شنيدن نظرات مخالفين و موافقين تصويب شد. مخالفيني كه ميگفتند سينما براي فيلم است و استاديوم جاي فوتبال، خوشبختانه نتوانستند حرفشان را به كرسي بنشانند. در واقع اين دوستان مثل علي هيربد (مدير سينما فرهنگ) يا مصطفي كيايي و چند نفر ديگر دليل چندان موجهي براي رد كردن طرح نداشتند. امكان آسيبرسيدن به اموال سينما يا تاثير در فروش فيلمها بيشتر حالت نقزدن دارد تا اعتراض مستدل؛ چراكه آسيب در شرايطي است كه گروههاي مخالف در كنار هم باشند. مثل تماشاچيان استقلال و پرسپوليس كه طبيعتا تقابلشان هنگام پخش بازيهاي ايران موضوعيت ندارد. در مورد تاثير بر فروش فيلمها هم بايد گفت كه تمام سانسهايي كه قرار است به پخش بازيهاي جام جهاني اختصاص يابند، اندازه يك روز هم وقت سينما را نميگيرند. اما از آن طرف پخش بازيها روي پرده نقرهاي ويژگيهاي مثبت فراواني دارد. علاوه بر شور و هيجاني كه اين طرح در جامعه ايجاد ميكند، ميتوان موارد ديگري را نيز برشمرد. شكستن تابوهاي جنسيتي هنگام تماشاي يك مسابقه فوتبال، آشتي دادن قشر زيادي از مردم با رفتن به سينما و رونق سالنها از جمله مزيتهاي طرح مورد بحث است. برخي از دوستان هم اعلام كردند كه به جاي سينما كافهها بايد محل پخش بازيها باشد كه البته طبق گفته نيروي انتظامي مشكلي در اين زمينه هم وجود ندارد و حالا ميتوان خوشحال بود كه جاهاي متفاوتي است كه مردم ميتوانند دسته جمعي آنجا فوتبال ببينند. البته هميشه بايد نگران گروههاي خودسري باشيم كه بدون توجه به مصوبات نهادهاي قانوني كار خودشان را ميكنند. نمونههاي زيادي در اين چند سال ديدهايم؛ از لغو كنسرتهاي قانوني و به هم ريختن تجمعات بگيريد تا پايين كشيدن بنر فيلمها از سر در سينما. اما گويا امسال با هماهنگيهاي صورت گرفته ميتوانيم به انجام بدون دردسر اين تصميم اميدوار باشيم.
نقطه تاريك ماجرا
هرچند اعلام تصويب طرح پخش بازيهاي جام جهاني خوشحالكننده است، اما جزييات مالياش چندان دلگرمكننده نيست. كلا وقتي پاي پول وسط ميآيد داستان كمي پيچيده ميشود. اجازه بدهيد كمي به عقب برگرديم. در روزهاي ابتدايي سال جديد خبر افزايش قيمت بليت سينماهاي پرديس از 12هزارتومان به 15هزار تومان موج اعتراضات مخاطبين سينما را در پي داشت. هيچ كس هم نتوانست درست و منطقي مردم را قانع كند كه دليل افزايش بيست درصدي قيمتها چيست. سالنها مجهزتر شدهاند؟ كيفيت فيلمها بيشتر شده؟ امكانات بهتري براي تماشاي فيلم در اختيار مخاطب قرار ميگيرد؟ هيچ چي! فقط گفتند قيمت بليت شده 15هزار تومان. اين در حالي است كه همه از وضع معيشتي مردم اطلاع دارند. همه مخصوصا سياستگذاران سينما ميدانند كه در روز سينما كه بليت رايگان است مردم چه هجومي ميآوردند. همه ميدانند روزهاي سهشنبه كه بليت نيم بهاست مردم جاي خالي در پرديسها باقي نميگذارند. همه اينها يعني چه؟ يعني مردم دوست دارند بروند سينما اما پول ندارند. يك خانواده پنج نفري براي تماشاي يك فيلم بايد فقط 75هزار تومان پول بليت بدهد. تازه جدا از خرجهاي اضافي و البته منطقي الصاقشده به يك روز سينما رفتن. مثل خريد تنقلات يا احتمالا شام و نهار يا هزينه اياب و ذهاب. طبيعي است اگر پدري در ماه فقط يك بار خانوادهاش را ببرد سينما. طبيعي است كه خيلي از خانوادهها اصلا سمت سينما آفتابي نشوند.
از آن طرف در فوتبال هم داستان به همين منوال است. كافي است مقايسهاي داشته باشيم بين تعداد تماشاچيهاي بازيهايي كه بليتش رايگان يا نيمبهاست با بازيهايي كه قيمت بليت ثابت است، تا بفهميم مخاطب فوتبال اگر از مخاطب سينما جيبش خاليتر نباشد، پُرتر هم نيست. هر سال تماشاچيها نسبت به افزايش بيدليل قيمت بليت بازيها اعتراض ميكنند. هر سال ميگويند لااقل اگر اينقدر غيرمنطقي بليتها را گران ميكنيد، كمي به سر و وضع استاديومها برسيد. چهار تا آبخوري درست و حسابي بگذاريد. چهار تا دستشويي تميز. گيتهاي ورودي را سامان دهيد و ما را از شر داربستهاي بدقواره نجات دهيد. اما هيچ خبري نيست. قيمتها افرايش پيدا ميكنند بدون تغييري در وضع موجود.
حالا در شرايطي كه قرار است مخاطبان فوتبال و سينما در يك محل گرد هم بيايند و اتفاقي ويژه را رقم بزنند، معلوم نيست بر چه اساسي به يكباره قيمت بليت تماشاي بازيهاي جام جهاني در سينما 20هزار تومان اعلام ميشود. معلوم نيست كه اين قيمت براي چه مخاطبي در نظر گرفته شده. براي چه قشري. مخاطبان فوتبال و سينما كه تكليفشان مشخص است و سطح درآمدشان اظهر من الشمس. آدمهايي كه از يك طرف دوست دارند بازيها را در سينما با دوستان و خانوادهشان ببينند و از آن طرف وضع ماليشان اجازه نميدهد. واقعا تصور كنيد همان خانواده پنج نفره بخواهد برود فوتبال ببيند. يعني بايد 100هزار تومان براي تماشاي يك بازي پياده شود. واقعا نامردي است. كلي آدم را اميدوار كنند و بعد اين طور بزنند توي ذوقش. شايد گفته شود كه هزينه اجاره سالن و پخش نشدن يك فيلم مشخص را در سانسي كه بازي برگزار ميشود بايد تامين كرد. ميخواهم بپرسم كه تمام اين هزينه چقدر ميشود. اگر فرض كنيم سالندار در آن سانس سالنش را كاملا پر ميكند، كه نميكند، قطعا هنگام پخش بازي هم سالنش را پر خواهد كرد؛ حتي پرتر. پس در نهايت حتي اگر همان قيمت اشتباه 15هزار تومان را هم بگذارند براي قيمت بليت، هزينهها سر به سر ميشود. حالا چرا 20 هزار تومان؟ خدا ميداند! حالا گفتهاند كه اين قيمت، قيمت نهايي نيست و امكان دارد تغيير كند. معناي اين جمله را همه ميدانند. اين جمله يعني قيمت را بالاترين حالت ممكن در نظر گرفتهاند، اگر كسي اعتراض نكرد كه تثبيت ميشود و اگراعتراضات زياد شد شايد كاهش پيدا كند. ما هم از همين تريبون اعلام ميكنيم كه اين قيمت خيلي زياد است و بايد كم شود، تا خداي نكرده كسي به خاطر مشكل مالي از تماشاي بازي محروم نماند.
يك پيشنهاد ديگر
در همه جاي دنيا، وقتي تماشاچيان امكان ديدن بازي تيم مورد علاقهشان در يك كشور ديگر را ندارند، ميتوانند به استاديوم خانگي خودشان بروند و آنجا بازي را از طريق مونيتورهاي غولپيكر ببينند. نمونهاش را در آنفيلد هنگام برگزاري فينال ليگ قهرمانان امسال ديديم. در متروپوليتانو و چند استاديوم بزرگ ديگر هم اين اتفاق افتاده. كار خيلي جذابي هم هست. در ايران هم ميشود اين كار را كرد. اگر سينماها فقط براي شش ديدار سالن در اختيار فوتباليها قرار ميدهند، استاديومها و سالنهاي ورزشي ميتوانند تمام بازيها را پوشش دهند. يا لااقل تعداد بيشتري را. مثلا در تهران گرچه استاديوم آزادي از لحاظ زيرساختي توانايي انجام اين كار را ندارد، اما سالن 12 هزار نفري خوراك اين برنامه است. هر شهري هم چنين سالني دارد كه ميتواند ميزبان مجازي جام جهاني روسيه باشد. در روزهايي كه مسابقات داخلي تعطيل است و همه سرگرم تورنمنتي هستند كه در روسيه در حال وقوع است، ميتوان با كمي خوشفكري و هماهنگي نهادها فضايي به وجود آورد كه هم باعث ايجاد هيجان و نشاط شود، هم درآمدزايي فوقالعاده بالايي به وجود آورد. حتي با قيمتهاي خيلي پايينتر از 20 هزار تومان.