• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4135 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۵ تير

بحران كمبود نيروي انساني در آموزش و پرورش

محمد داوري

در حالي كه كارشناسان حوزه آموزش و پرورش و خانواده‌ها كيفيت و عدالت آموزشي را مطالبه مي‌كنند خبرها حكايت از يك بحران كمي در اين دستگاه دارد؛ بحراني كه به گفته برخي از مسوولان مربوطه مهم‌ترين چالش پيش روي مسوولان در اين حوزه است و تاكنون هيچ راهكار اميدواركننده‌اي ارايه نشده است.

يك عدد بيانگر عمق و گستردگي اين بحران است؛ گفته مي‌شود كمتر از 10 درصد نيروهايي كه از آموزش و پرورش خارج مي‌شوند، نيروي جديد جذب اين دستگاه مي‌شود. اين يعني هر سال بيش از نود درصد كسري نيرو به نسبت خروجي‌ها خواهد داشت و از طرفي با توجه به افزايش جمعيت دانش‌آموزي اين كسري بيشتر هم خواهد شد. آموزش و پرورش يك نهاد متكي به نيروي انساني است يعني همه‌چيز بستگي به حضور يك معلم دارد، يعني اگر همه‌چيز را براي دانش‌آموزان آماده كنيم و مدرسه و كلاس درس و كتاب و امكانات و تجهيزات فراهم شود اما معلمي وجود نداشته باشد نمي‌شود كاري را پيش برد. لذا در چنين دستگاهي كمبود نيروي انساني يعني تعطيلي كلاس و مدرسه يا تراكم كلاس‌ها يا استفاده از نيروهاي بي‌تجربه و دانش و مهارت براي يك امر مهم و حياتي.

بحران نيروي انساني در آموزش و پرورش و كمبود نيرو باعث شده است كه ديگر سخن گفتن از كيفيت آموزش يا عدالت آموزشي به حاشيه برود و در پاسخ به اين مطالبه هر مسوولي خواهد گفت «من معلم ندارم بفرستم سر كلاس، شما از كيفيت و عدالت سخن مي‌گوييد.»

تاكيد بر اين بحران وهشدار دادن به اين معضل براي آن است كه هنوز به اوج خود يعني سه سال آينده كه تقريبا نيمي از نيروهاي موجود بازنشسته مي‌شوند نرسيديم، بايد چاره‌اي اساسي انديشيد و به كمك آموزش عالي در كنار ظرفيت‌هاي خالي دانشگاه فرهنگيان نيازهاي هر سال را تامين كرد و از اين كميت حياتي عبور كرد تا بتوان سخن از كيفيت و عدالت آموزشي به ميان آورد.

نبايد تشديد نياز به معلم مسوولان را از تربيت و گزينش معلماني با ويژگي‌هاي شخصيتي و مهارت و دانش مورد نياز اين حرفه منحصربه‌فرد غافل كند. درست است كه محدوديت‌ها گاهي مسوولان و مديران را در فشار قرار مي‌دهد اما براي رفع اين فشار در هر چيزي مي‌توان تخفيف داد و بر هر چيزي مي‌توان چشم بست اما نمي‌توان افرادي را به عنوان معلم وارد سيستم تعليم و تربيت كرد كه شرايط احراز اين حرفه را ندارند. تجربه ورود نيروهاي ضعيف در اوج‌گيري آمار دانش‌آموزي در اواخر دهه 60 و اوايل دهه 70 و ورود بي‌ضابطه در دولت نهم و دهم، به اندازه كافي به نظام آموزشي ما آسيب وارد كرده است و بيش از اين تحميل نيروهاي ناكارآمد به دور از تدبير و انصاف و دلسوزي براي كودكان و نوجوانان است. تجديد نظر در نظام گزينش و تربيت معلم در آستانه تحول بزرگ نيروي انساني، تبديل كردن تهديد به يك فرصت براي تزريق معلماني توانمند و سالم و كارآمد است، معلماني كه بتوانند روح تازه‌اي در كالبد نظام آموزشي ايجاد كنند و دوباره عشق و علاقه و زندگي را به كلاس و مدرسه برگردانند تا شاگردان آنها مانند قديمي‌ها با آه و حسرت از معلماني سخن بگويند كه براي‌شان زندگي را معنا مي‌كردند و از شخصيت‌هايي بگويند كه سازنده روياهايي كودكي و نوجواني آنها بوده است.

بي ترديد اين مهم در شرايطي كه كشور در ابعاد مختلف با بحران‌ها و مشكلات متعدد روبه‌رو است به اين سادگي قابل تحقق نيست اما چون آموزش و پرورش جايگاه ويژه‌اي دارد و در تمام تحولات آنچه كه تحولش گسترده و درازمدت معنا مي‌يابد نهاد تعليم و تربيت به طور عام و دستگاه آموزش و پرورش به طور خاص است، اميد است در اوج بحران‌ها اين مهم به دست فراموشي سپرده نشود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون