پرسشهايي از حراج ملي
مريم درويش
چهارمين حراج ملي روزهاي ۴ و ۵ مرداد ماه برگزار شد و در آن ۱۶۱ اثر ارايه شد كه دامنه بسيار وسيعي از آثار هنري و تاريخي را در بر ميگرفت. ارقام فروش بنا به اعلام روابط عمومي و نه مشاهدات خبرنگاران رسانهها، اين گونه اعلام شد كه در شب نخست اين حراج كه به ارايه و فروش آثار هنرمندان جوان اختصاص داشت با يك ميليارد و ۷۱۱ ميليون تومان فروش همراه بود و در شب دوم كه آثار هنرمندان نامي و قدما عرضه شد، ارزش آثار فروختهشده به ۱۶ ميليارد و ۳۴۴ ميليون تومان رسيد.
آثار ارايه شده در حراج ملي چنان اختلاف قيمت فاحشي با يكديگر دارند كه نحوه انتخاب آثار را با سوال مواجه ميكند. اگر بخش صنايع دستي و قرآن طلاي ۷ ميلياردي را در نظر نگيريم، گرانترين نقاشي در اين حراج پرتره دو متري امينالسلطان اثر مصورالملك از دوره قاجار است كه به مبلغ 1.3ميليارد تومان به فروش رسيد. ارزانترين آثار حاضر در حراج تابلوي نقاشي خط توحيد خليلآذر با قيمت پايه يك ميليون تومان بود كه به قيمت ۹ ميليون تومان فروخته شد و ارزانترين اثر فروش رفته نيز تابلوي نقاشيخط بدون عنوان طاها نجفي بود كه با قيمت پايه ۲ ميليون عرضه شده و در نهايت ۳ ميليون تومان فروخته شد. حال سوال اين است كه اثري با اين قيمت چه جايگاهي در يك حراجي دارد؟
آثار هنري كه در يكي دو سال گذشته توليد شدهاند و به راحتي امكان خريد و فروش آنها با قيمتي مناسب در گالريها وجود دارد، چرا بايد در حراجي عرضه شوند؟ اگر قصد برگزاركنندگان اين حراج از ارايه آثار ارزان قيمت، حمايت از هنرمندان جوان باشد، بار ديگر اين سوال پيش ميآيد كه با توجه به تعداد زياد هنرمندان جواني كه فعاليت جدي و مستمر دارند و آثار آنها با استقبال مواجه ميشود، دليل انتخاب هنرمنداني ناشناخته براي شركت در حراج چيست؟
در حراج ملي صنايع دستي، عتيقهجات، هنرهاي سنتي، نقاشي مدرن و آثار هنري معاصر همگي در كنار هم قرار گرفتهاند. دور از ذهن نيست كه چنين انتخاب گستردهاي باعث شود تمركز بر موضوع و به تبع آن كيفيت انتخابهاي صورت گرفته، حداقل در بخشي از كار پايين بيايد، تا حدي كه مخاطب را به اين فكر وادارد كه آيا بهتر نيست حراج ملي تمركز خود را تنها بر بخش عتيقه و صنايع دستي بگذارد و آثار هنري معاصر را ناديده بگيرد؟
يكي از نكات عجيب اين حراج ارايه تابلوي مينياتور بدون عنوان از هنرمند ناشناخته است كه ۵ ميليون تومان قيمتگذاري شده و ۷ ميليون تومان فروخته شد. بركسي پوشيده نيست كه دليل اصلي بالا بودن قيمت يك اثر هنري، هنرمند خالق آن است. بر همين اساس در طول تاريخ هنر شاهد آثار هنري نه چندان درخشاني هستيم كه به دليل تعلق داشتن به يك هنرمند نامدار، با قيمت بسيار بالايي به فروش ميرسند. از سوي ديگر بارها در سراسر دنيا شبهه كپي بودن يك اثر هنري مطرح شده و همين موضوع باعث انصراف خريدار از پرداخت مبلغ مورد نظر شده است. شكي در اين نيست كه كپي يك اثر هنري با دقت فراوان، كيفيت بالا و دقيقا مطابق نمونه اصلي توليد شده است، بنابراين تنها چيزي كه باعث تفاوت اثر اصل و كپي ميشود نام هنرمند است. با اين حساب چگونه است كه يك اثر هنري بينام ميتواند اعتبار اين را داشته باشد كه در حراجي ارايه شده و به فروش برسد؟
از ديگر حواشي حراج ملي ميتوان به بيتوجهي برگزاركنندگان آن به تعامل با اهالي رسانه اشاره كرد. با مروري بر اخبار هنري يكي دو هفته گذشته در رسانههاي مختلف ميتوان ديد كه پيش و پس از برگزاري اين حراج اخبار بسيار كمي درباره آن منتشر شده است. حراج ملي نه تنها خبرنگاران را براي حضور در مراسم حراج دعوت نكرد، بلكه شنيده شده است تعداد معدودي از خبرنگاران كه براي شركت در اين برنامه حاضر شده بودند با برخوردهايي نامناسب روبه رو شدهاند و حتي مسوولان برگزاري به شكلي غيرحرفهاي خواهان اين بودند كه گزارش و تصاوير حراج قبل از انتشار توسط آنها بررسي شود.
اين درحالي است كه خبرنگاران وظيفه انتقال اخبار به مردم را بر عهده دارند و انتشار خبر و گزارش يك رويداد در رسانههاي رسمي باعث اعتباربخشي به آن رويداد ميشود. در چنين شرايطي كه رسانههاي رسمي نتوانستند خبري از برگزاري مراسم حراج تهيه كنند، از سوي برگزاركنندگان گزارشي براي تعدادي از رسانهها ارسال شده كه آمار فروش به شكلي ناقص در آن آمده است. در اين گزارش از ميان ۱۶۱ اثر حاضر در حراج تنها قيمت فروش حدود ۲۰ اثر نوشته شده است و خبري از آمار آثار فروش نرفته هم نيست.
اگر براي كسب اطلاعات بيشتر به سايت حراج ملي مراجعه كنيد ميبينيد كه با وجود گذشت مدتي از اين رويداد هيچ گزارش و آماري از فروش بر روي سايت ديده نميشود و حتي از دورههاي گذشته حراج نيز گزارشي وجود ندارد. حتي اگر كاتالوگ حراج چهارم را كه بر روي سايت قرار دارد و به صورت ديجيتالي ورق ميخورد نگاه كنيد باز هم نميتوانيد اطلاعات كاملي درباره همه آثار به دست آوريد، چون به نظر ميرسد تصاوير از روي كاتالوگ اصلي اسكن شدهاند و اين كار با بيتوجهي صورت گرفته است چون در بعضي از صفحات تاريخ خلق اثر، قيمت پايه و ابتداي سطر متون نوشته شده درباره آثار از كادر بيرون مانده است.
بيشك برگزاري حراجهاي مختلف اقدام مثبتي براي ارايه آثار هنري و ايجاد جايگاه مناسبي براي هنر و هنرمند در جامعه است. در كشور ما با اين سابقه كهن فرهنگي و هنري، پتانسيل فراواني براي برگزاري حراجهايي در شاخههاي مختلف هنر سنتي، هنر معاصر، صنايع مستظرفه، عتيقهجات و... وجود دارد كه هر كدام مخاطب خاص خود را دارند. با اين حساب بهتر آن است كه برگزاركنندگان اين رويدادها با تمركز بر يك شاخه مشخص، رويدادي معتبر و كارشناسي شده را رقم بزنند كه با ارايه آثاري با كيفيت و شاخص، احترام و اطمينان مخاطب را حفظ كند.