بمباران بيست و چهارساعته
سيد علي ميرفتاح
از محاسن كار روزنامهنگاري، يكي اين است كه عادت تلويزيون ديدن را از سر مياندازد. ساعت كار ما اجازه نشستن پاي تلويزيون و دل دادن به دل مجريها و كارشناسها را نميدهد. قبلا درباره اين عادت حرفهايي زدهام، بعدا هم به مناسبتهايي سرتان را درد خواهم آورد. عجالتا از قول پوپر يادآوري كنم كه تلويزيون، نه تلويزيون اينجا يا آنجا، بلكه تلويزيون بماهو تلويزيون، تلويزيون بهمثابه رسانه، تسخير احمق ميكند و فكر و ذكر آدميزاد را زايل ميكند. سعادتمند كسي است كه از پرتو اين رسانه –كلا و جزئا- بگريزد و به دام راست و دروغ آن نيفتد. در اين دو، سه روز تعطيلي، بعدازظهري كه حوصلهام سررفته بود محض تنوع تلويزيون را روشن كردم و ساعتي پايش نشستم. از آنجايي كه داخليها چنگي به دل نزدند دستم به طرف ريموت خارجيها رفت و سه، چهار شبكه پرمشتري را ديدم و شنيدم. در اولي خوانندهاي را ديدم كه سياست را، نه سياست به تعبير متعارف را بلكه پيامهاي پر غرض و مرض سياسي را تنگ رقص و آواز زده بود و به مردمي كه سرشان گرم موسيقي بود و آمده بودند تا بزنند و برقصند و حال كنند، القاي مبارزه با جمهوري اسلامي و طرفداري از سلطنت ميكرد. زدم شبكه ديگر ديدم آنجا هم دارند با آبوتاب گزارش ميكنند كه ما بدبخت و گرسنه و بيچارهايم و مسوولان نهفقط خزر كه آش را با جاش معامله كردهاند و ميكنند. در همان دو، سه دقيقه آنقدر دروغ و ياوه شنيدم كه مخم سوت كشيد. زدم كانال بعد. در اينجا هم يكي با موبايلش گزارش تهيه كردهبود از اينكه ميوهفروشيها خالي و سوت و كورند و جز هندوانه نميفروشند و اصلا در مغازهها پرنده پر نميزند و مردم از دم گرسنهاند و بيچارهها مجبورند از سطل آشغال چيزي بيابند و بخورند. خدا اموات مخترع ريموتكنترل را بيامرزد كه با كمترين تلاش ميتوان خود را از شر كانالهاي دروغپرداز خلاص كرد. اما بدبختي اينجاست كه كانال بعدي – هرچه باشد و متعلق به هر كه باشد- از قبلي بدتر و دروغزنتر و فريبكارتر است. برگشتم داخل. اما اوضاع فرقي نكرد. در اينجا هم گروهي تنزهطلبي ميكردند و شوخي و جدي، گناه را گردن ديگري ميانداختند. همين عروسكي كه طرفدار ميليوني دارد، يك دفعه ديدم وسط هلليو هليوسه، لابهلاي شوخي و طنز و خوشمزگي، اكويي به صدايش دادند، بغض و اندوه را قاطي لحنش كردند و خبر حضور چينيها را در خليج فارس از زبانش كه محبوبالقلوب است، پخش كردند. هركس اين برنامه را ميديد، بيشك احساساتي ميشد و به مديران بد ميگفت و براي وضعيت رقتبار كشور دل ميسوزاند، حق هم داشت. به خدا قسم خوب مردمي داريم كه زمين و زمان را به هم نميريزند و كشور را دچار بحران جدي نميكنند. هرجاي ديگر اگر بيستوچهارساعته اين همه يأس و تحقير و دروغ و بدبختي و بيچارگي و تلاش براي احياي گذشته را روي سرشان ميريختيد، باور كنيد كاري دست حكومت و خودشان ميدادند، وحشتناك. به خدا اين مردم نجيبند كه اين همه ميشنوند و با وجود توقع بدخواهان صدايشان درنميآيد. اين نيمساعت، يكساعتي كه من تلويزيون ديدم يك از هزار هم نيست. شبكههاي مجازي را حساب كنيم يك از ميليون است. چند روز پيش در اكثر خبرگزاريهاي بينالمللي، با آب و تاب از نقشه ايران و تلاش صداوسيما پرده برداشتند كه رفقاي جمهوري اسلامي در توييتر و فيسبوك صفحات متعدد جعل كردهاند براي تاثيرگذاري بر انتخابات امريكا. راست و دروغش به عهده هر كس كه ميگويد، اما گفت كل اگر طبيب بودي سر خود دوا نمودي. صدا و سيما اگر بلد بود تاثير بگذارد همينجا يك كاري ميكرد كه تاثير بگذارد. قبل از هر چيز فكري براي اين شبكههاي ضدانقلاب فارسي ميكرد كه عين بختك روي سينه مردم بيچاره افتادهاند و فريبشان ميدهند و زندگي را زهر اين ملت كردهاند. دو روز تعطيلي حدود هشت ميليون نفر سفر تفريحي رفتهاند. آن وقت شبكههاي فارسي از فقر و فاقه ميگويند و اينكه مردم افسردهاند و دل و دماغ خنديدن ندارند و در بدبختي صاحب رتبه جهانياند و... با اين تلويزيون و با اين برنامههاي شل و وارفته محال است بتوانيد جلوي هجوم رسانهاي ضدانقلاب را بگيريد. ما روزنامهها وضعمان از تلويزيون بدتر است و هنوز درگير مسائل خرد و حقيري هستيم كه گاهي شرم ميكنيم از بازگفتنشان. سنبه آنطرف بيتعارف بگويم كه پرزور است و بيست و چهار ساعته ذهن و ضمير مردم را بمباران ميكنند. بمباران نميكنند بلكه به نكاح درميآورند و لابهلاي اخبار حتي به دين و ايمان مردم هم كار دارند. هيچ عرصهاي را محترم نميشمارند و از هيچ روزني براي به هم ريختن باور مردم غافل نميشوند. شما را به خدا ببينيد خبر عيد قربان را چطور براي ايرانيان مسلمان پخش كردند. طوري كلمات را دنبال هم قطار كردند كه گويي عيد اضحي مترادف سنگدلي و بيرحمي است و حاصلي جز قتل عام گوسفندان ندارد. اگر كسي به شما گفته كه دنياي امروز دنياي گردش آزاد اطلاعات است، باور نكنيد. هيچ گردش آزادي وجود ندارد. آنها ما را ميفريبند و ما را تسخير ميكنند. سعادتمند كسي كه از اين رسانه رو بگرداند و وقتش را طوري ديگر بكشد.