در اهميت ديپلماسي
عمومي و رسانهاي
علي نجفيخوشرودي
در حالي كه طي روزهاي گذشته شاهد حضور روساي جمهور و مقامات ارشد روسيه و تركيه در كشورمان بوديم، پيشتر نيز آقاي حسن روحاني رييسجمهوري اسلامي ايران در سفري به آكتائوي قزاقستان با كشورهاي حاشيه درياي خزر درباره مسائل مربوط به اين منطقه با سران ۵ كشور مجاور درياي خزر به مذاكره نشست و اين مساله پيش و بيش از هر چيز، نشان از اين مهم دارد كه برخلاف ادعاي برخي مخالفان دولت و منتقدان سياست خارجي و ديپلماسي كشور در سالهاي اخير، دولت و دستگاه ديپلماسي توجهي ويژه به مسائل منطقه دارد و اين گفته كه دولتمردان صرفا چشم به غرب دوختهاند، صحت ندارد.
در اين ميان اما نكاتي نيز محل بحث و توجه است كه اشاره به آن ضروري است. در جريان مذاكرات اخير در قزاقستان، موج انتقاد شديدي عليه دولت و بهخصوص دستگاه ديپلماسي به راه افتاد و برخي ادعا كردند كه منافع ملي مورد توجه مذاكرهكنندگان نبوده و دولت نسبت به مهمترين موضوعات سياست خارجي بيتوجه است. آنچنان كه بعضا از اين سخن گفتند كه غفلت دستگاه ديپلماسي منجر شده كه سهم ايران از خزر توسط همسايگان شمالي به تاراج رفته و چند روز بعد، در حالي كه هنوز اين موج انتقادي فروكش نكرده بود، موج جديدي درباره حضور كشتيها و صيادان چيني در درياي عمان در جنوب كشور به راه افتاد كه لازم ميدانم به برخي حقايق در اين دو مقوله اشاره كنم.
نكته حايز اهميت در بحث مذاكرات آكتائو اين است كه اساسا در كنوانسيوني كه محل بحث طرفين بود، هيچ صحبتي از سهم كشورها در بستر و زيربستر يا تحديد حدود مطرح نشد و در عين حال، توافقاتي ميان طرفين به امضا رسيد و تفاهمنامهاي منعقد شد كه ميتواند منافع جمهوري اسلامي ايران را تامين كند.
اين نگاه انتقادي ناصحيح عينا در مورد آبهاي جنوبي كشور نيز رقم خورد و متاسفانه بايد بگويم بعضي از مسائلي كه گاه در فضاي مجازي و گاه حتي در مطبوعات رسمي و رسانه ملي مطرح ميشود، با واقعيتهاي كارشناسي و فني مطابقت ندارد. كمااينكه در بحث درياي خزر نيز جلسهاي حدودا ۴ تا ۵ ساعته با حضور آقاي ظريف در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس برگزار شد و از قضا بسياري از منتقدان كه تا پيش از جلسه، مواضع به اصطلاح تند و تيزي داشتند، پس از توضيحات وزير امور خارجه قانع شدند.
در مجموع معتقدم كه قطعا اين تبادلنظرها و به چالشكشيدنها اتفاق مبارك و فرخندهاي است، اما بايد دقت كنيم كه مبادا، اعتماد عمومي و ذهنيت مردم نسبت به مجموعه كارگزاران و دستگاه ديواني كشور دچار ترديد شده و اين طور برداشت شود كه انگار همه مسوولان وادادهاند و بيتوجه به منافع مردم، چوب حراج به دار و ندار كشور زدهاند. اين نگاه قطعا نادرست است. ما در بحث درياي خزر همزمان با اظهارنظرهاي برخي افراد غيركارشناس، شاهد بوديم همه كارشناسان اين حوزه نظري متفاوت داشتند و در همان بحث، به عنوان مثال، دكتر ممتاز كه مشاور تيم مذاكرات ما در بحث خزر هستند، فردي كاركشته و جزو نخبگان اين حوزه و مسائل حقوقي درياها و آبهاست كه به عنوان يك حقوقدان برجسته بينالمللي، بهطور كامل بر مباحث حقوقي درياها اشراف دارد. نمونه و مثال ديگر در اين بحث، موضوع دوتابعيتيها بود و متاسفانه نحوه پوشش رسانهاي تفحص مجلس از مديران دوتابعيتي اين فضا را ايجاد كرد كه انگار تمامي مسوولان كشور دوتابعيتي هستند و نيز همزمان فضايي ايجاد شد كه انگار نفس دوتابعيتي بودن براي تمام شهروندان ايراني جرم محسوب ميشود، حال آنكه اولا گزاره نخست در مورد دوتابعيتي بودن تمامي مسوولان يكسر اشتباه و ناراست است و در ثاني، دوتابعيتي بودن براي شهروندان جرم محسوب نميشود، بلكه افراد داراي تابعيت مضاعف حق ندارند در سمتهاي كليدي دولتي فعاليت كنند. هماكنون ما ميليونها ايراني در سراسر جهان داريم كه اتباع جمهوري اسلامي ايران هستند كه در عين حال تابعيت كشور دوم را نيز دارند و به راحتي قادر به رفت و آمد به كشور و زندگي در هر جا كه بخواهند، هستند. بنابراين اين نحوه برخورد با مسائل مهم سياسي در فضاي رسانهاي درست نبوده و گاه، هزينههايي سنگين به همراه ميآورد و اين در حالي است كه گاه، فضاي مجازي پيشگام است و بعد موضوع به فضاي رسمي سرايت ميكند و بعضي اوقات نيز روندي برعكس طي شده و ميبينيم، مساله توسط يك مقام رسمي يا از تريبون صداوسيما عنوان ميشود و سپس به فضاي مجازي راه مييابد. در نتيجه آنچه حايز اهميت است، اين است كه در اين عصر اطلاعات مراقب باشيم فريب اخبار نادرست و كذب را نخوريم و با هوشياري با اين انبوه اطلاعات مواجه شويم.
سخنگوي كميسيون امنيت ملي
و سياست خارجي مجلس