گروه اجتماعي
هر كوهنورد خارجي براي صعود به دماوند بايد 50 دلار وروديه پرداخت كند، اين مبلغ از دهه هشتاد تصويب شده و در تمام اين سالها تغيير نكرده است و اينك ميتواند فرصتي براي ارزآوري بيشتر به ايران باشد. اين در حالي است كه كوهنوردان براي ورود به قلل 8 هزار متري پاكستان بالغ بر ۱هزار و ۵۰۰ دلار و براي فتح اورست مبلغي حدود هزار و ۱۰۰ دلار پرداخت ميكنند. اما سوالي كه وجود دارد اين است كه اين مبلغ در اين روزها كه كشور با مشكلاتي در زمينه ارز روبروست، در چه محلي هزينه ميشود؟ اين روزها بيش از همه، نگاهها به يكي از ارزآورترين صنايع كشور يعني گردشگري دوخته شده است، طبق آمار فدراسيون كوهنوردي، آمار كوهنورداني كه براي صعود به دماوند به ايران سفر ميكنند در سالهاي اخير افزايش داشته و در سال گذشته آماري معادل ۱هزار و ۲۰۰ كوهنورد خارجي به قصد صعود به دماوند وارد كشور شدهاند؛ آماري كه ميتواند با كمي هوشمندي افزايش پيدا كند. اما برخي بيانضباطيها در زمينه مديريت ارز ورودي كشور نگرانيهايي را ايجاد ميكند. هزينه كردن مبالغي كه از كوهنوردان خارجي دريافت ميشود، يكي از مسائلي است كه اگر مديريت درستي داشته باشد، ميتواند زمينهساز جذب گردشگر ورزشي به كشور شود چرا كه با بهبود شرايط بلندترين قله ايران ميتوان روي جذب گردشگران ورزشي به قله دماوند سرمايهگذاري كرد.
دماوند سخاوتمندانه مجال فتحش را به همه علاقهمندان ميدهد. كوهنوردان هم ترجيح ميدهند در دل تابستان فاتحان خنكاي قله هميشه برفياش شوند. فصل صعود دماوند اما امسال يك تفاوت عمده با سالهاي قبل داشت؛ آن هم حاشيههايي بود كه براي دريافت وروديه 50 دلاري از كوهنوردان خارجي ايجاد شد. در ابلاغيهاي كه در سال 97 از سوي فدراسيون كوهنوردي براي كميته پناهگاهها ارسال شده است، مبلغ دريافتي از كوهنوردان خارجي جهت صعود به دماوند 50 دلار آمريكا قيد شده و همين موضوع حساسيتهايي را به دنبال داشت، از اين جهت كه در اين ابلاغيه اشارهاي به دريافت معادل ريالي اين مبلغ نشده است و اين تصور ايجاد ميشود كه فدراسيون كوهنوردي از وضعيت بازار ارز سوءاستفاده كرده و قصد دارد اين مبلغ را كه كوهنوردان خارجي سالهاست پرداخت ميكنند، امسال به دلار از آنها دريافت كند. حتي برخي آژانسها اعلام كردند كه فدراسيون كوهنوردي از آنها خواسته تا اين مبلغ را به دلار از كوهنوردان خارجي اخذ كنند. نوسانات نرخ ارز در ماههاي اخير حساسيتها را در تمام حوزهها افزايش داده و حوزه ورزش حرفهاي كوهنوردي هم از اين قاعده مستثنا نبود. در همين رابطه احسان بشير گنجي كه در حوزه تورهاي ورودي كوهنوردي فعاليت ميكند به «اعتماد» ميگويد: «در سالهاي گذشته هم اين مبلغ پرداخت ميشد اما نه به دلار بلكه مبلغ تعيين شده با توجه به نرخ ارز به ريال دريافت ميشد. تفاوت اين بود كه از شركتهاي مسافرتي كه مسافران ورودي دارند، اين مبلغ به ريال دريافت ميشد. امسال به دليل نوسانات نرخ ارز اين مبلغ به دلار دريافت ميشود. رسيد وروديهها به دلار منتشر شده است. ضمن اينكه هنوز مشخص نيست مرجع تصميمگيري در مورد هزينهكرد اين مبلغ چه نهادي است؟ با توجه به اينكه اين اثر ثبت ملي شده است، به نظر ميرسد سازمان ميراث فرهنگي بايد اين مبلغ را تعيين كند. اما ظاهرا فدراسيون كوهنوردي اين مبلغ را تعيين كرده است.»
رضا زارعي، رييس فدراسيون كوهنوردي و صعودهاي ورزشي كشور در پاسخ به اين ابهامات به «اعتماد» ميگويد: «ما به هيچ آژانسي ابلاغ نكردهايم كه مبلغ را به صورت دلار دريافت كنند. در بخشنامهاي كه از سوي فدراسيون به كميته پناهگاههاي منطقه دماوند و علم كوه ابلاغ شده است، اين نكته ذكر شده كه وروديه كوهنوردان خارجي50 دلار آمريكا و معادل ريالي آن بر اساس ارز دولتي محاسبه شود. تا امروز هم اين هزينه از گردشگران خارجي به شكل ريالي دريافت ميشد. اما آژانسها اين مبالغ را به دلار دريافت ميكنند. البته اين نكته هم در مورد كساني كه با هدف صعود به دماوند وارد ايران ميشوند وجود دارد كه بسياري از اين افراد بكپكر هستند و به صورت انفرادي وارد كشور ميشوند نه از طريق آژانسها. شايد بشود گفت بيش از 50 درصد كوهنورداني كه به ايران ميآيند، همين شكل سفر را انتخاب ميكنند. تمام اين افراد هم به قيمتها و نرخ ارز دولتي و ارز آزاد واقف هستند و عمدتا هم اين موضوع را اعلام ميكنند. در عين حال ممكن است شرايطي پيش بيايد كه فرد امكان تبديل ارز نداشته باشد و اين مبلغ را به شكل دلار پرداخت كند، اما الزامي براي اينكه به دلار پرداخت كند نداريم.» زارعي با اعلام آماري هم از ورود كوهنورداني كه براي صعود به دماوند وارد اين منطقه ميشوند، ميگويد: «سال گذشته بالغ بر 20 هزار نفر در 5 ماه فصل صعود وارد منطقه دماوند شدهاند. در پنج سال اخير روند ورود كوهنوردان به دماوند روند افزايشي بوده و بالغ بر 5 برابر شده است. در سال 92 حدود 200 كوهنورد خارجي وارد منطقه دماوند ميشدند و تا سال 95 حدود ۱هزار و ۲۰۰ نفر و در سال 96 به واسطه مسائل سياسي اين تعداد كاهش پيدا كرد و امسال هم آمار كمتري داريم كه تا پايان فصل صعود مشخص خواهد شد. در سال 96 حدود ۱هزار و ۲۰۰ نفر كوهنورد خارجي به منطقه دماوند آمدهاند.»
بسياري از منتقدان به عملكرد فدراسيون كوهنوردي در منطقه دماوند و علم كوه معتقدند مبالغي كه اين فدراسيون از كوهنوردان خارجي دريافت ميكند، در محلي غير اين دو منطقه هزينه ميشود، در حالي كه طبق پروتكلهاي بينالمللي اين مبالغ بايد در پاركهاي ملي و جهت رفاه كوهنوردان در همان مناطق هزينه شود، احسان بشيرگنجي به عنوان يك كوهنورد ميگويد: «مبالغي كه از اين طريق از كوهنوردان دريافت ميشود براي دماوند هزينه نميشود بلكه در محلهاي ديگري هزينه ميشود، مسوولان ميگويند اين مبلغ براي تجهيز پناهگاههاي ورزشي هزينه ميشود، در حالي كه متولي اين امر سازمان تامين و نوسازي اماكن ورزشي است كه بودجههاي ويژه براي ساخت پناهگاههاي ورزشي دارد.» زارعي در پاسخ به انتقاداتي كه در اين زمينه مطرح است ميگويد: «وقتي مبلغي كه به عنوان وروديه (پرميت) از كوهنوردان خارجي دريافت ميشود، كوهنوردان هم انتظار دارند و ميخواهند اسكان مناسبي در منطقه داشته باشند. در حال حاضر اقامتگاههاي ما شرايط بسيار سختي دارد، البته كساني كه براي صعود ميآيند به شرايط سخت عادت دارند، اما فدراسيون كوهنوردي موظف است امكانات رفاهي كوهنوردان را در اين مناطق فراهم كند. چرا كه فدراسيون كوهنوردي مرجع رسمي ارايه خدمات در اين مناطق است. عمده خدماتي كه كوهنوردان در دماوند دريافت ميكنند، شامل خدمات اقامتي، تخليه زبالهها و امداد و نجات است. اگر چه از نظر حقوقي و قانوني بسياري از اين موارد به فدراسيون هم مربوط نميشود، اما از آنجا كه سازمانهاي متولي در اين مناطق خدمات ارايه نميدهند، ما بايد ورود كنيم. بهطور مثال در بحث امداد و نجات ما چيزي به نام امداد كوهستان در سطح كشور نداريم، هلالاحمر هم به شكل مقطعي در برخي مناطق نيروهايي را تربيت ميكند كه كوهنوردان خود فدراسيون هستند و خدمات موقتي ارايه ميدهند، مثلا حادثهاي رخ ميدهد، هلالاحمر بر اساس درخواست فدراسيون مجروحي را منتقل ميكند. تا سالهاي گذشته ما فقط زبالهها را تخليه ميكرديم؛ اين خدمات پرهزينه است، ما هفتهاي حداقل يك تن زباله از منطقه بارگاه سوم دماوند تخليه ميكنيم.»
تمام كوهنورداني كه قصد فتح قلل مرتفع دنيا را دارند، ملزم به پرداخت مبلغي به عنوان وروديه به دولت كشوري هستند كه قله مرتفع در آن قرار دارد، البته بعضي كشورها اين مبلغ را از كوهنوردان دريافت نميكنند. زارعي در خصوص اينكه 50 دلار به عنوان ورودي دماوند از چه سالي تعيين شده و آيا ميزان آن در سالهاي اخير افزايش داشته يا نه، ميگويد: «اين مبلغ از دهه 80 تا به حال تغييري نكرده است. اما اتفاقي كه افتاده اين است كه ارزش دلار در كشور ما بالا رفته و اين مبلغ قابل توجه شده است. اين يك عرف بينالمللي است كه در مورد قلههاي مرتفع وجود دارد. در نپال كوهنوردان خارجي براي صعود به قله اورست بايد 11 هزار دلار بپردازند، براي صعود به قلههاي 8 هزار متري پاكستان ۱هزار و ۵۰۰ دلار و قلههاي 6 و 7 هزار متري هزينهاي بين 300 تا 600 دلار براي كوهنوردان خارجي تعيين كردهاند. براي قله دماوند و چند قله ديگر هم مبلغ 50 دلار به صورت بينالمللي اعلام شده است.» كوهنوردان ايراني براي صعود به دماوند هزينهاي نميپردازند هرچند در سالهاي اخير و بعد از تعطيلي معدني در جبهه جنوبي كه متعلق به شهرداري «رينه» بود، شهرداري اين منطقه اقدام به دريافت مبالغي از كوهنوردان ايراني ميكند. رييس فدراسيون كوهنوردي در خصوص هزينه كوهنوردان ايراني در دماوند ميگويد: «اگر بخواهيم از كوهنوردان داخلي هزينه واقعي اقامت را دريافت كنيم هزينه ورود گردشگران ايراني به منطقه دماوند، چندين برابر ميشود. يك كوهنورد ايراني وقتي در بارگاه سوم اقامت دارد، تختي كه اجاره ميكند 10 هزار تومان هزينه دربردارد. و طبعا با پرداخت 10 هزار تومان خدمات مناسبي دريافت نخواهد كرد. به همين دليل ما بايد به اين فكر ميكرديم كه از محلهاي ديگر درآمدي كسب كنيم تا بتوانيم اين خدمات را به كوهنورد بدهيم. از طرفي اگر بخواهيم ورود به منطقه را آزاد كنيم و وروديه گردشگر خارجي دريافت نكنيم، كوهنورد داخلي نميتواند با 10 هزار تومان اقامت داشته باشد و اين خدمات 6-5 برابر ميشود.»
در فصل صعود به دماوند، چادرهاي رنگارنگ بخشهايي از دامنههاي جنوبي را قُرُق ميكنند، چادرهايي كه شركتهاي گردشگري براي اسكان كوهنوردان برپا ميكنند. هرچند در مورد فعاليت اين كمپها و شركتهايي كه مديريت اين كمپها را برعهده دارند هم حرف و حديثهايي وجود دارد مبني بر اينكه چرا فرصت برابر در اختيار شركتها و آژانسهاي برگزاركننده قرار نگرفته و اين شركتها از طريق مناقصه انتخاب نميشوند، رييس فدراسيون كوهنوردي در اين رابطه ميگويد: «فدراسيون اجازه ندارد مجوزي را به شركت يا آژانس خاصي بدهد، هر شركت يا آژانسي كه ميخواهد در منطقه فعاليت كند، بايد از طريق منابع طبيعي و محيط زيست مازندران مجوز حضور بگيرد، تمامي شركتهايي كه درخواستي ارايه ميكنند، اين درخواستها ارجاع داده ميشود به اين دو مركز و مجوزهاي مربوطه از طريق اين دو مركز صادر ميشود. ما در مورد فعاليت اين شركتها مطمئن هستيم. اما آژانسها و شركتها مجوزها را از طريق منابع طبيعي دريافت ميكنند و تنها رونوشت آن براي فدراسيون كوهنوردي ارسال ميشود. ضمن اينكه دو شركتي كه در حال حاضر در منطقه مستقر هستند، خدمات اكو كمپ ارايه ميدهند، هيچ سازه ثابتي ندارند، اقامتگاههايي كه اين شركتها دارند، اقامتگاه موقت است. ما براي اينكه از تخريب كوهستانمان جلوگيري كنيم، بايد از اين شركتها حمايت كنيم، اين شركتها ملزم هستند كه در پايان فصل صعود امكاناتشان را از منطقه تخليه كنند.»
زارعي در ميان سخنانش به نكتهاي اشاره ميكند كه از سويي جزء وظايف فدراسيون كوهنوردي است اما از سوي ديگر با ادعاي سازمان ميراث فرهنگي مبني بر تلاش براي ثبت جهاني قله دماوند تناقض دارد: «با توجه به اينكه اقدمتگاههاي ما در مناطقي مثل پلور يا ناندل در شأن گردشگران خارجي نبود، اقدام به خريد زمين در اين مناطق جهت احداث اقامتگاههاي جديد كرديم. در منطقه جنوبي دماوند چهار هكتار و در منطقه ناندل حدود يك هزار متر زمين خريداري كرديم. شروع به ساخت اقامتگاهي در پلور كرديم كه تا به امروز بالغ بر 550 ميليون تومان هزينه در برداشته، اين سوييتها را بيشتر براي گردشگر خارجي منطقه احداث كردهايم. در اين منطقه اقامتگاه و زيرساخت اقامتي به هيچ وجه وجود نداشت، اميدواريم بتوانيم اين اقامتگاه را تا بهار آينده تكميل و از آن بهرهبرداري كنيم.»
كوه دماوند در سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستين اثر طبيعي ايران به عنوان نخستين اثر طبيعي ايران در فهرست آثار ملي ايران ثبت شد. و در سال 95 معاون ميراث فرهنگي كشور براي نخستين بار در كنگره تاريخ معماري و شهرسازي ايران در مازندران از تلاش براي ثبت جهاني دماوند گفت و قول داد: «ثبت جهاني دماوند را دنبال ميكنيم. دماوند نماد و نشانه ايران است، اما متاسفانه دستدرازيهايي به طبيعت اين اثر طبيعي شده است، با اين حال پرونده ثبت آن در حال جمعآوري و تدوين است. براي آمادهسازي پرونده نامزدي دماوند در فهرست جهاني، لازم است از دستاندازيها، عدم رعايت مسائل حفاظتي توسط گردشگران و توسعههاي نامتوازن در اطراف دماوند جلوگيري شود.» مسوولان ميراث فرهنگي از ثبت جهاني دماوند سخن ميگويند، اما ايران در حفاظت از آثار طبيعي خود پرونده قابل دفاعي ندارد و از آنجا كه سازمانها و نهادهاي مختلفي در مناطق طبيعي ايران سهم دارند، ميراث فرهنگي به تنهايي نميتواند به عنوان متولي آثار ملي در امر حفاظت از اين آثار ورود كند. مخالفت يونسكو با پرونده ثبت جهاني جنگلهاي هيركاني منطقه ارسباران به دليل دخل و تصرفات فراوان در اين منطقه، شاهدي بر اين امر است. همان روزي كه طالبيان از ثبت جهاني دماوند گفت، خبر برپايي پايگاه ميراث فرهنگي را در اين منطقه هم داد و اعلام كرد: «براي ادامه فعاليتها و عملياتي كردن برنامههاي مديريتي قرار شد پادگان قديمي شهر «رينه» كه در حال حاضر بدون استفاده است، به عنوان پايگاه معرفي نامزدي ثبت جهاني «قله دماوند» مرمت و راهاندازي شود و تبديل به پايگاهي براي فعاليتهاي ثبت جهاني، كوهنوردان و امدادرساني شود.» اما هنوز بعد از گذشت دو سال، ميراث فرهنگي بهطور جدي در اين منطقه حاضر نشده است، تا جايي كه زارعي ميگويد: «ميراث فرهنگي اصلا در اين منطقه حضور ندارد، نكاتي كه ما در گذشته درخواست كرديم از ميراث فرهنگي خواستهايم كه نسبت به ساماندهي گردشگران در منطقه اقدام كند، اما هنوز اقدامي انجام ندادهاند.»
هر چند زارعي ميگويد: «اين ساخت و سازها پيش از ثبت ملي اثر آغاز شده است.» اما دخل و تصرفها در دماوند تنها محدود به اقدامات و ساخت و سازهاي اين فدراسيون نميشود، فعاليت معادني كه در اين منطقه فعاليت ميكنند هم ميتوانند منعي بزرگ براي ثبت جهاني اين اثر محسوب شوند، زارعي در رابطه با ساخت و سازهاي فدراسيون تحت مديريتش به «اعتماد» ميگويد: «اقامتگاهي كه ما در حال احداث آن هستيم در ارتفاع قرار ندارد بلكه در دامنه است، ضمن اينكه پلور و ناندل روستاهايي هستند كه پيش از اين مسكوني بودهاند و اين اقامتگاهها در آنها ساخته ميشوند. اين اقامتگاهها در واقع خانههاي كوهنوردي هستند. ايدهآل ما اين بود كه هتلي در اين منطقه داشته باشيم تا كوهنورد خارجي بتواند از آن استفاده كند، وقتي چنين امكاني وجود ندارد و خدمات متوسط است، اقامتگاههايي كه ما ايجاد ميكنيم در اين راستا و عمدتا با اين هدف است كه گردشگر خارجي از آن استفاده كند.» دماوند قلهاي كه در طول تاريخ توجه تاريخ نگاران و اديبان بسياري را به خود جلب كرده و تبديل به نماد استواري در ادبيات ايران شده است، حالا تنش زخمي است، زخمهايي كه بهرهبرداران و در بسياري موارد كوهنوردان بر تنش برجاي ميگذارند و ميگذرند، مرهمي براي زخمهاي اين «ديو سپيد پاي در بند» پيدا نشده و هر كسي به نوعي چشم به بخشي از اين قله اساطيري دوخته براي حفظ و تامين منافع خود؛ اما دماوند هنوز استوار ايستاده و فتح آن آرزو و روياي بسياري از كوهنوردان است.
اين مبلغ از دهه 80 تا به حال تغييري نكرده است. اما اتفاقي كه افتاده اين است كه ارزش دلار در كشور ما بالا رفته و اين مبلغ قابل توجه شده است. اين يك عرف بينالمللي است كه در مورد قلههاي مرتفع وجود دارد. در نپال كوهنوردان خارجي براي صعود به قله اورست بايد 11 هزار دلار بپردازند، براي صعود به قلههاي 8 هزار متري پاكستان ۱هزار و ۵۰۰ دلار و قلههاي 6 و 7 هزار متري هزينهاي بين 300 تا 600 دلار براي كوهنوردان خارجي تعيين كردهاند. براي قله دماوند و چند قله ديگر هم مبلغ 50 دلار به صورت بينالمللي اعلام شده است.