• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۸ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4180 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۹ شهريور

اظهارنظر چند شاعر و ترانه‌سرا پيرامون استعفاي محمدعلي بهمني

آبروي خودش را برداشت و رفت

رسول آباديان

 

 

براي شوراي شعر و ترانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نمي‌توان تاريخ مشخصي معين كرد چون ريشه‌هاي اين شورا تقريبا همزاد خود وزارتخانه است. شورايي كه با نيت سامان‌دادن به وضعيت انتشار شعرهاي فني و اصولي و بعضا حال و هواي بر‌خاسته از حال و هواي انقلاب توسط چهره‌هايي چون مرحوم مهرداد اوستا، مرحوم صفا لاهوتي و مرحوم سپيده كاشاني و چند چهره ديگر پايه‌گذاري شد و توسط شاعراني ديگر ادامه پيدا كرد. پرداختن به چگونگي ادامه كار اين شورا و شكل عملكرد آن و چگونگي نوع نگرش به مساله شعر و ترانه، هدف اين گزارش نيست و آنچه باعث تهيه اين مطلب شد، استعفاي محمدعلي بهمني به عنوان آخرين رييس شوراي مزبور ازمسووليت خود است. استعفايي كه تاكنون موجي از ناخرسندي شاعران و ترانه‌سرايان مطرح را در پي داشته كه اظهارنظرهاي‌شان را مي‌خوانيم.

در اين دفتر سازوكارهاي فرا قانوني حكمفرماست

عبدالجبار كاكايي، شاعر و ترانه‌سراي شناخته‌شده كشور كه هم‌اكنون مسووليت برنامه‌ريزي و هماهنگي دفتر موسيقي وزارت ارشاد را بر عهده دارد، در ارتباط با استعفاي ناگهاني محمدعلي بهمني مي‌گويد: «من با آقاي بهمني به طور مفصل صحبت كردم. بايد بگويم حق با ايشان است چون سيستم دادن مجوز داراي دشواري‌هايي است كه محصول يك روز و دو روز نيست. متاسفانه در اين دفتر سازوكارهايي فراقوني حكمفرماست كه كار كردن اصولي را با نوعي بحران مواجه مي‌كند. از يك طرف از ايشان انتظار دارند كه بر تك‌تك شعرها و ترانه‌هايي كه حتي در فضاي مجازي توسط خوانندگان ريز و درشت منتشر مي‌شوند، نظارت داشته باشد و از سويي ديگر، دست‌هايي نامرئي و پشت‌پرده هم هستند كه تنها كاري كه مي‌كنند، كار شكني و دخالت‌است. دخالتي كه معمولا براي آدمي در سطح بهمني بار حيثيتي دارد.»

كاكايي ضمن اشاره به اين موضوع كه شوراي شعر و ترانه در وضعيت كنوني، نيازي به شاعراني در سطح بهمني ندارد گفت: «اصولا كار كارشناسي در اين شورا محلي از اعراب ندارد و دست‌هاي پشت‌پرده بيش ازآنكه نگران كيفيت شعرها و ترانه‌ها باشند، نگران موارد نظارتي خود هستند و بدتر اينكه سعي دارند اين نوع نگاه را به ديگران نيز حقنه كنند. بگذاريد خيلي خلاصه اشاره كنم كه در اين شورا، شاعر نياز نيست بلكه به آدم‌هاي«گاف‌شناس» نياز است كه بنشينند و از زمين و زمان ايراد بگيرند و عمده توان‌شان اعمال مميزي باشد. پرسش اينجاست كه اگر كل دغدغه‌ ما حذف كلماتي چون«بوسه و آغوش» است چرا بايد وقت يك شاعر را تلف كنيم. همين‌ها را بدهيم به يك سيستم كامپيوتري تا خود به خود حذف كند.»اين ترانه‌سرا با اشاره به اين موضوع كه در مدت تصدي پست اخير در وزارت ارشاد، به جز يكي دو نام‌آشنا، با هيچ كار دندانگيري مواجه نشده گفت: «پروسه دادن مجوز به يك شعر و ترانه، پروسه پيچيده‌اي است و با انتظاري كه از شخص بهمني در اين زمينه دارند، حتي حوصله‌سر‌بر است. شما تصور كنيد آدمي با مسووليتي محدود بنشيند و پاسخگوي همه شعرها و ترانه‌هايي كه توسط شركت‌هاي مختلف و فضاي مجازي و حتي صدا و سيما سروده و خوانده مي‌شوند باشد. در حالي كه همه ما مي‌دانيم ميدان دادن به شعرها و ترانه‌هايي كه هيچ بار معنايي و فني ندارند، عمدتا از ناحيه خود صدا و سيماست. نكته جالب توجه اين است كه نهادهاي نظارتي هم اغلب خودشان كنسرت گذار هستند و گردانندگان شركت‌هاي ريز و درشت هم زير مجموعه همين نهادها محسوب مي‌شوند.»عبدالجبار كاكايي گفت: «شوراي شعر و ترانه با اوضاعي كه هم‌اكنون دچارش هستيم، هيچ راه و رسمي به جز همين عملكرد راه و چاره‌اي ندارد. به گمان من اين شورا بايد از زواياي گوناگون مورد مطالعه قرار گيرد و نهادهاي نظارتي بايد در درجه نخست، پيرامون بعضي مسائل در شعر و شاعري توجيه شوند چون اصلا قابل قبول نيست كه صدا و سيما در برنامه‌هاي مختلفش، آدم‌هايي با كمترين سطح دانش در سرودن و خواندن را دعوت كند و به هر سليقه پاييني ميدان بدهد و بعد همه كاسه‌كوزه‌ها بر سر مسوول شعر و ترانه شكسته شوند و بعضي‌ها مدعي شوند كه بله! شما بايد جوابگو باشيد.»كاكايي در پايان گفت: «در وضعيت كنوني صلاح اين است كه اعضاي شورا همه باهم استعفا و پيشنهاد راهكار تعامل بدهند. به نظرم وقت آن رسيده كه گفتماني از جنس فهم موضوع با نهادهاي نظارتي آغاز شود و همه دست در دست هم بدهيم و شركت‌ها و صداو سيما را به اين نكته برسانيم كه موظف به ارايه كارهاي فاخر باشند.»

حضور در اين شورا درشان بهمني نبود

امير ارجيني، ديگر ترانه‌سراي كشور نيز نظري مشابه با كاكايي دارد. او معتقد است كه شوراي شعر و ترانه به هرحال به كار خودش با همين بضاعت اندك ادامه مي‌دهد و چه شاعري در حدو حدود بهمني باشد يا نباشد، هيچ تفاوتي براي دست‌هاي نامرئي هدايت‌كننده ندارد.او مي‌گويد: «خود آقاي بهمني بسيار خلاصه مطرح كردند كه با رفتن‌شان نمي‌خواهند مزاحم كارهاي ضعيف باشند. همين جمله خودش گوياي همه پرسش‌هاي ماست. بعضي وقت‌ها لازم است آدم آبروي خودش را بردارد و برود چون ظاهرا قرار نيست شعر و ترانه اين مملكت در حد شناخت و پسند امثال بهمني باشد بلكه بايد با شعرهاي و ترانه‌هايي مواجه باشيم كه كمترين ارزش خواندن و شنيدن را نداشته باشند. اين‌روزها در عالم مجازي با ترانه‌ها و شعرهايي مواجه هستيم كه يك قافيه درست براي نمونه ندارند و مساله مصيبت‌بار اين است كه همه اين نارسايي‌ها به پاي مسوول دفتر شعر و ترانه نوشته مي‌شود.»ارجيني ضمن اشاره به اين موضوع كه وجود بهمني براي هر شاعر و ترانه‌سرا، موقعيتي مغتنم را فراهم مي‌كرد گفت: «يكي از زحمت‌هايي كه ايشان مي‌كشيدند، راهنمايي‌هاي با حوصله بود و سعي داشت با كارهاي خوب به ديده اغماض بنگرد و اندك مشكلات‌شان را بر طرف كند. از رفتن ايشان خوشحال نيستم اما معتقدم كه حضورشان در اين شورا، جوابگوي‌شان شخصيت و جايگاه ادبي‌شان نبود.» ارجيني با اشاره به نهادهاي نظارتي كه هر حقي را براي خود قائل هستند گفت: «عمده توان اين نهادها اين است كه محتواي شعرو ترانه را طوري هدايت‌كنند كه به كسي بر نخورد و بر همين اساس به كل از موضوعات فني و اصولي دور مي‌شوند و همين انتظار را از شاعري چون بهمني هم دارند. سيطه نگاه سياسي به نگاه اصولي و فني، به گمان من عمده‌ترين مساله براي استعفاي اين شاعر بود. به شخصه اعتقاد دارم كه وزارت ارشاد موظف است از اين بزرگوار دلجويي كند و چنين شاعر با‌سابقه‌اي را به اين راحتي از دست ندهند. در فضاي مسموم و خارج از قاعده‌اي كه اين‌روزها بر شعر و ترانه حكفرماست، حفظ و حمايت از بهمني و بهمني‌ها مي‌تواند تا حد زيادي چاره ساز باشد.»

استعفا در اين وضعيت كار اشتباهي نبود

حسين قياسي، يكي ديگر از شاعران و ترانه‌سرايان كشور نيز در اين رابطه گفت: «همين ابتدا بگويم كه استعفا در اين وضعيت نابهنجاري كه وجود دارد، كار اشتباهي نبود چون ماندن شاعري چون بهمني در چنين پستي، موجبات ريزش اعتبار و ارزش‌شان مي‌شد كه بسيار حيف است.»قياسي گفت: «بهمني بهترين گزينه براي مسووليت شوراي شعر و ترانه بود زيرا همواره نظري مثبت و كمك‌كننده داشت. شايد همه ندانند اما حسن‌نيت ايشان نسبت به شاعران تا حدي بود كه يك روز در هفته را بدون گرفتن هيچ حق‌الزحمه‌اي به دفتر مي‌رفت و جوابگوي شاعران و ترانه‌سرايان بود. دقت و وسواسي كه ايشان در راهنمايي جوانان داشت بسيار قابل توجه و ارزنده بود. عمده تلاش ايشان اين بود كه كارهاي خوب حمايت شوند و آسيب نبينند و براي همچو آدمي سخت است كه دوستان و شاعران، نارسايي‌هاي مختلف را كه از طرف گروه‌هايي مجهول بر شورا تحميل مي‌شود را از ديد ايشان ارزيابي كنند. بهمني يك شاعر و ترانه‌سراي قوي است و اصولا نيازي به تصدي چنين پست‌هايي ندارد اما در زمان حضورش تلاش كرد كه حضوري موثر داشته باشد. مشكلات از همان ابتدا وجود داشت اما بهمني به اميد بهبود شرايط صبر كرد اما نشد»قياسي گفت: «خيلي سخت است جوابگو بودن در مورد كاري‌كه از حوزه اختيارات آدم فراتر است. دوستان بعضا پيرامون كارهايي ضعيف كه در قالب آلبوم منتشر شده بودند از بهمني مي‌پرسيدند و ايشان هم هميشه مي‌گفت كه روحش از وجود چنين ترانه‌اي بي‌خبر است. منظور ايشان اين بود كه آنچه در فضاي شعر و ترانه مي‌گذرد، كوچك‌ترين ارتباطي با تصميم‌گيري‌هاي شورا و سليقه و دانش او ندارد اما متقاعد كردن همه به جز اتلاف وقت چه سود ديگري مي‌تواند داشته باشد؟ كوتاه بگويم كه ماندن آقاي بهمني در اين پست شان و شخصيت و حيثيت‌شان را تهديد مي‌كرد و همان بهتر كه رفتند. حقيقت اين است كه پاسخ دادن به اين حجم از اعتراض و دلخوري كار سختي است. خصوصا اينكه از سوي نهادهايي اعمال شوند كه خودشان گرم‌كننده تنور ابتذال در حوزه شعر و ترانه هستند. استعفاي آقاي بهمني واقعا كار اشتباهي نبود چون حاشيه‌هايي برايش رقم مي‌زد كه لايقش نبود.»

رويكردي خلاف روحيه يك شاعر

ترانه مكرم، ديگر ترانه‌سراي كشور در اين رابطه معتقد است: «رفتن آقاي بهمني به اين دليل اتفاق افتاد كه نمي‌خواست بنا به دستورات با شعر و ترانه برخورد كند. من شك ندارم كه شاعري در حد ايشان بارها و بارها از خود پرسيده‌اند كه در اين آشفته‌بازار و هرج و مرج، من چكاره‌ام؟ چنين استادي بزرگ و دانا و مهربان كه حضورش در شورا باعث دلگرمي بسياري از ما بود و نهايت تلاشش را براي سامان دادن به وضعيت اسف‌بار اين حوزه به كار گرفت، داراي محسناتي بود كه يكي از اين حسن‌ها، در نظر گرفتن سطح دانش و سليقه و سابقه هر شاعر و ترانه‌سرا بود. من فكر مي‌كنم كه روبه‌رو شدن يك شاعر با مواردي كه هيچ ربطي به روحيه شاعرانه‌اش ندارد، موجب بخشيدن عطاي اين مسووليت به لقايش بود. متاسفانه بايد گفت كه در عالم شعرو ترانه، دست‌هايي دركار هستند كه همه تلاش‌شان پايين نگه داشتن سطح سليقه مخاطب است. چنين رويكردي از سوي هر نهاد نظارتي كه باشد، ضربه‌هاي خودش را زده و بيشتر از اين هم خواهد زد و جفاست كه آفتي از اين دست به حساب شاعري نوشته شود كه صددر صد خلاف آن را معتقد است.»مكرم ضمن اشاره به اين موضوع كه دادن مسووليت به شاعري در حد بهمني و بستن دست او در عملكردي دلخواه را عين بد سليقگي وزارت ارشاد ارزيابي كرد و گفت: «بهمني بيش از موارد ديگر به شان و شخصيت خودش فكر مي‌كرد و اينكه نمي‌خواست مسير شعر و ترانه را به مسيرمورد علاقه گروهي موهوم هدايت كند. خوشحالم كه بهمني به قول معروف بهمني ماند و به ترويج كارهايي كه هيچ بار فني و اصولي ندارند، تن نداد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون