بدزبان و بيتفاوت هر دو آزار ميدهند
محمدصادق جنانصفت
كسي نام اصلي او را نميدانست. در محل به او يك لقب داده بودند كه معناي خوبي نداشت. مردم تهيدست آن محله در جنوب غرب تهران نيز ميتوانستند آن قدر بيرحم باشند كه او را به همان لقب بد معني صدا كنند. آن مرد كه زندگياش راز سر به مهر شده بود، كلمهاي نميگفت مگر اينكه از او پرسشي ميشد. پاسخهايش نيز كوتاه و گزيده بود. حرف كه ميزد لهجهاش نشان ميداد از اهالي يكي از شهرهاي آذربايجان ايران است. نوازنده گارمان- آكاردئون- بود و در عروسيهاي اهالي محل به همراه چند نفر ديگر اركستر سازگاري درست كرده بود. ميزدند و شادي درست ميكردند. او و فرزندانش در ميان اهالي محل لباسهاي مدروزتري ميپوشيدند و هرگز نميشد، تشخيص داد كه همه اهل خانه در دو اتاق اجارهاي زندگي ميكنند. اين مرد آرام اما هر روز از گوشه و كنار و از همسايگان زخم زبان ميشنيد و هيچ نميگفت. موضوع زخم زبانها براي هر مردي غيرقابل تحمل بود اما او ميشنيد و سازگار بود. با شعلهور شدن آتش انقلاب اسلامي هر روز بيشتر نگران ميشد و از هر چه ميترسيد بر سرش آمد. برگزاري عروسي به شكل قديم و اجراي موسيقي در مراسم ممنوع شد. سردرگم و آشفته بود و نميدانست چه كند؟ پرداخت ماه به ماه كرايه خانه بدون هيچ درآمدي و خرج زندگي او را آزار ميداد. حالا ديگر كساني دهان باز كرده و شغل قديمي او را نكوهش ميكردند. صداي ساز او خاموش شده بود. يكي از دوستانش براي او يك دستگاه دوربين عكاسي از همانهايي كه او بايد سرش را داخل جاي تاريكي ميكرد تا فيلم نور نبيند برايش خريد تا ناني درآورد. در ميان همه اهالي آن محل اما يك نفر بود كه اين مرد را هر روز و در هر موقعيتي آزار ميداد. هر چه بد بود به او ميگفت؛ از بدگويي درباره زن و فرزندانش گرفته تا اينكه او يك فرد بيعرضه است. با اين همه اين مرد هميشه تنها به او نگاه ميكرد و چيزي نميگفت. بارها و بارها اهالي محل به هواداري او ميخواستند با آن مرد شرور دعوا كنند تا دست از سر اين مرد سازگار محل كه آزارش به كسي نميرسد، دست بردارد. اما با امتناع او روبهرو شدند تا اينكه مرد شرور بيمار شد و اين مرد بيآزار نيز. او از بيتفاوتي همسايه آزار ميديد و مرد داستان ما از زخم زبان. مرد سازگار با بيتفاوتي آزاردهندهاش مرد بددهان را به بستر بيماري انداخت. به نظرتان كدام يك بيشتر به ديگري آسيب زد؟!
اين را يادآور شدم تا درباره قدرت بيتفاوتي كه در دل آن نيرويي براي از پاي درآوردن آدميان بدزبان و بدكردار وجود دارد، بيشتر بدانيد.