بازتاب جنگ در رسانه ملي؛ گذشته ضرغامي، آينده سرافراز
چنانچه اشاره شد، تا اندازهيي بازتاب افكار عمومي بوده است كه بهصورت تدريجي شكل گرفته است. بنابراين گرچه برخي كاستيها در اين زمينه وجود دارد، اما به اين معنا نبوده كه برنامهسازي درباره آن، به صورت كامل در بضاعت و محدود به شخص مهندس ضرغامي بوده باشد.
بنابراين آنچه در حوزه جنگ ايران و عراق در سيما، برنامهسازي و پخش شد، با توجه به تمامي ملاحظات، از جمله سلايق و تمايلات موجود در جامعه، حاصل توانمنديهاي ذهني- ادراكي، جسارت و ريسكپذيري، همچنين تجربه حضور آقاي ضرغامي در جنگ و انقلاب بوده است، زيرا هيچگاه نظرات و انديشههايي فراتر از آنچه كه درباره جنگ، در صدا و سيما ساخته و پخش شد، وجود نداشته است كه متكي بر آن، عملكرد مهندس ضرغامي را مورد نقد و بررسي قرار دهيم. ساير سازمانها و نهادهايي هم كه اكنون در حوزه جنگ ايران و عراق مسووليت دارند، فراتر از آنچه از سيما پخش شده است، انديشه و عمل نكردهاند.
نتيجهگيري:
1- آنچه طي 10سال گذشته در رسانه ملي با مديريت مهندس ضرغامي و همكاران ايشان انجام شده، خالي از نقص و انتقاد نيست، اما بيش از آنكه متوجه مديريت اين سازمان باشد، بايد انجام آن را از سوي ساير اشخاص و نهادهاي مسوول، در توليد انديشه و روشهاي جديد براي طرح مسائل و موضوعات جنگ، انتظار داشت.
2- نقش مهندس ضرغامي، به دليل دوره مديريت 10 ساله، در بسياري از زمينهها و موضوعات، تاسيسي و نهادينهسازي رويكردها و روشها، براي پرداختن به موضوعات مختلف بوده است. آينده بيش از آنكه شاهد ترديد در توانمندي فكري- مديريتي ضرغامي در حوزه جنگ ايران و عراق باشد، شاهد ظهور چالشهاي فكري- مديريتي براي دكتر سرافراز، براي توسعه و تعميق، همچنين ارتقاي سطح برنامهريزي درباره جنگ ايران و عراق خواهد بود.
٭ نويسنده و پژوهشگر جنگ
http:m-doroodian.blogfa.com