آسيب‌هايي كه براي يك قشر خاص است، اما همه اقشار را درگير مي‌كند
«زنان را بشنويد» هشتگي است كه عصر دوشنبه تا صبح سه‌شنبه در توييتر فارسي داغ شد و كاربران در اين هشتگ درباره مشكلات زنان نوشتند؛ عده‌اي خاطره تعريف كردند، عده از مشكلات زنان گفتند و عده‌اي هم از راهكارها صحبت كردند. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از اين نوشته‌هاست كه در هشتگ «زنان را بشنويد» منتشر شده است:
«مهرجويي: در سكانسي از هامون، مهشيد دير وقت به خانه مي‌آيد. به بيتا فرهي نگفتيم كه قرار است سيلي بخورد! بعد از گرفتن اين پلان، خسرو به گوشه‌اي از لوكيشن رفت و زار زار گريه كرد. به كنارش رفتم تا او را دلداري بدهم. خسرو گفت: من كه مي‌دانستم قرار است سيلي بزنم»، «شصت ساله بود در يكي از مناطق حاشيه‌اي شهر نهاوند دستفروشي مي‌كرد، مي‌گفت خرج شش فرزند و شوهر از كار افتاده‌اش را مي‌دهد. مي‌گفت زندگي‌اش خيلي سخت مي‌گذرد، با اين همه مدام لبخند مي‌زد»، «۱۵ اكتبر، از سوي سازمان ملل روز زنان روستايي نام گرفته است. زيرساخت‌هاي پايدار، خدمات و حمايت اجتماعي براي برابري جنسيتي و توانمندسازي زنان و دختران روستايي شعار امسال اين روز است»، «به زنان توان بدهيم. امكان بدهيم. بگذاريم قوي شوند. جامعه‌اي كه زنان قوي‌تري دارد، جامعه خوشبخت‌تري است. زني كه نيازمند پدر، برادر و شوهر نيست، موقعيت بهتري دارد. زني كه كار و درآمد دارد، محتاج نيست، راحت‌تر مي‌تواند از خود و فرزندانش در برابر خشونت دفاع كند»، «اگر زني از خشونتي كه بهش شده باهاتون حرف زد شنونده باشيد، قضاوت نكنيد، سرزنش نكنيد، انگ نزنيد، به طرف مقابلتون احساس امنيت بديد و اجازه بدين براتون حرف بزنه»، «امروز به نام روز جهاني زنان روستا نامگذاري شده است، بانواني كه با تلاش خود امنيت غذايي جهان را تضمين مي‌كنند اين روز بر تمام شيرزنان ايراني گرامي باد»، «اگر به دبيرستان دخترانه (شهر مهاجران) سر بزنيد، نهايتا 25 نفر در آن تحصيل مي‌كنند. پارسال در مجموع 32 نفر بودند. مدرسه‌اي كه بايد بيش از 120 دانش‌آموز داشته باشد. آمار ابتدايي 300 نفر است و يك مرتبه در دبيرستان به 25 نفر مي‌رسد»، »وقتي زني آزار مي‌بينه تماشاچي نباشيم. لازم هم نيست كار سختي انجام بديم. مي‌تونيم به حرفاش گوش بديم و ازش حمايت كنيم تا درد و رنجش كمتر بشه»، «زن براي اثبات توانمندي و ارتقاي خودش نيازمند تلاشي مضاعف‌تره. چرا كه زنان امروز علاوه بر تحمل فشارها و محدوديت‌ها از طرف خانواده و جامعه، با بحران هويت ناشي از سبك زندگي مدرن هم روبرو هستند»، «صبور و آروم انقدر كه يادت ميره يه روز اين دختر چيو تجربه كرد خودش گفت امروز چهارمين سالگرد ققنوس شدنش همچنان زببا و پر غرور»، «دخترش براي اينكه مادرش زباله‌گردي مي‌كرد او را مادر صدا نمي‌كرد... زباله‌گردي حق زنان نيست»، «زنان ساكن در محلات حاشيه به واسطه توزيع وسيع مواد مخدر و همچنين خشونت در اين محلات در معرض آسيب‌هاي شديدي هستند»، «لادن ژافه‌وند مغزهاي كوچك زنگ زده از ۵۶ سال اعتياد و۲۳ سال كارتنخوابي ميگه. ازفرزندش كه توي۴۰ روزگي ديگه نديدش ازدروازه غار ميگه»، «چرخه‌هاي كار كودك، ازدواج كودك و محروميت تحصيلي باعث عدم اعتماد به نفس زنان در احقاق حقوق‌شان خصوصا در موارد خشونت خانگي است»، «يك زن آسيب‌ديده مادر فرزنداني آسيب‌ديده خواهد بود و اين آسيب‌ها گريبانگير همه خواهد شد...»، «از زن كمترم، خواب زن چپه، راننده‌اش حتمن زنه، مگه زنم جارو كنم ظرف بشورم و كلي جمله ديگه كه روزانه مي‌شنويم»، «زنان حاشيه به‌شدت مظلومند، مخصوصا اونايي كه حتي حقوق اوليه خودشونم نميدونن !»، «حضور زنان در فضاهاي شهري با ايجاد امنيت براي ساكنين شهر رابطه مستقيم دارد» و «واژه انسان بودن زن يا مرد نمي‌شناسد؛ تفاوت قائل نشويم.»