• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4214 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۳۰ مهر

برخيز و اول بكش (59) فصل هفتم

مبارزه مسلحانه تنها راه آزادي فلسطين است – تاسيس ساف

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

محل تولد عرفات مورد مناقشه است. براساس نسخه رسمي فلسطين، عرفات در سال 1929 در بيت‌المقدس، همچنان‌كه از يك رهبر فلسطيني انتظار مي‌رود، به‌دنيا آمده است. هر‌چند گفته شده كه عرفات در غزه يا حتي در قاهره به‌دنيا آمده است. با همه اين احوال، او در يك خانواده مهم فلسطيني به‌دنيا آمده كه با مفتي‌هاي اعظم، حاج امين‌الحسيني و عبدالقادر الحسيني، فرمانده نيروهاي فلسطيني در سال 1948، رابطه داشته‌اند و هر دو اهداف اوليه ترور در آن دوران بودند. عرفات كه نام مبارزاتي ابو‌عمار و الوزير كه نام ابوجهاد را براي خود برگزيدند همكار و همدم شدند. آنها براي تقويت هسته‌هاي مبارزاتي فلسطيني در نوار غزه با يكديگر همكاري را آغاز كردند. با همه اين احوال، اطلاعات اسراييل هرگز نگران ستيزه‌جوياني كه در اردوگاه‌هاي پناهجويان غول مي‌شدند نبود. آهارون لوران، فردي كه در آن زمان به عنوان افسر آمان خدمت مي‌كرد، گفت، «در كل، هر كسي مي‌گفت كه جماعت پراكنده فلسطيني ما را جذب خودشان نمي‌كنند زيرا آنها نيروي عمده‌اي را تشكيل نمي‌دادند.» در عوض آنچه كه نيروهاي اطلاعاتي اسراييل را جذب مي‌كرد، يك استراتژي دراز مدت بود، شبه نظاميان را يك مشكل تاكتيكي فوري در نظر گرفته بودند، نگران اين بودند كه آنها از مرز رد شوند و يهودي‌ها را بترسانند و ترور كنند. و اين مشكل در ظاهر با لشكر‌كشي 1956 سينا حل شد: مصر از ترس اقدام متقابل اسراييل و اينكه براي آنها حفظ صلح در مرزها مهم‌تر از بدبختي فلسطيني‌ها بود حمايت از هجوم به مرزهاي اسراييل را متوقف كرد. هر چند كه شبه نظاميان به اين موضوع اينگونه نگاه نمي‌كردند. ابوجهاد و عرفات، زخم‌خورده و ناراحت از اينكه مصري‌ها جلوي هجوم‌ها را گرفته، به اين نتيجه رسيدند كه فقط خود فلسطيني‌ها مي‌توانند با عمليات مستقل به بدبختي خود پايان دهند. پيروزي نظامي اسراييل در لشكركشي به سينا، كه هجوم تروريستي توسط فلسطيني‌ها از قلمرو مصر را متوقف كرد، اثر معكوسي داشت و منجر به ايجاد يك جنبش چريكي مستقل شد. عرفات و ابوجهاد، بعد از سال‌ها در به دري از كشوري به كشور ديگر در اواخر سال 1959 در كويت مستقر شدند. آنها به اين نتيجه رسيده بودند كه در زير چشمان ناصر، كه به‌دنبال اتحاد دنياي عرب زير رهبري خودش بود، فعاليت آنها فقط به عنوان يك سد ديده مي‌شود. آنها متوجه شده بودند كه تا زماني كه آنها در يكي از كشورهاي اصلي عرب مستقر باشند، هرگز يك سازمان تماما فلسطيني موثر كه تحت اقتدارشان باشد شكل نخواهد گرفت. ابوجهاد رهبري عرفات را كه شش سال بزرگ‌تر از او بود و تقريبا شبكه وسيعي از ارتباط در ميان فلسطيني‌هاي پراكنده داشت، قبول كرد. عرفات خودش را به عنوان رهبر در نظر گرفته بود اما سريعا قابليت‌هاي عملياتي ابوجهاد را كه خودش فاقد آن بود به رسميت شناخت. عرفات، ابوجهاد و سه رفيق ديگرشان براي دو سال بر روي بسط يك سري از اصول و چارچوب عملياتي سازمان‌شان كار كردند. آنها مخفيانه كار مي‌كردند تا از مخالفت دولت‌هاي عرب دوري كنند. بالاخره در 10 اكتبر سال 1959 سازمان آزاديخش فلسطين به‌طور رسمي تاسيس شد. هر‌چند كه آنها به زودي كشف كردند كه مخفف عربي نام اين سازمان، «حتف»، به معناي «مرگ سريع» است. به همين خاطر ابوجهاد كه حساسيت خاصي براي موضوعات نمادين داشت، پيشنهاد كرد كه حروف را معكوس كنند تا شكل مخفف «فتح» كه پيروزي شكوهمند را مي‌رساند، ساخته شود. اصول بنيادين را كه در آن دوران به شكل اعلاميه پخش شده بود، بعدا در ميثاق ملي فلسطين متمركز و بيان شد. ماده 9 بيان مي‌كند، «جنبش مسلحانه تنها راه آزادي فلسطين است» و ماده 6 در اصل خواستار اخراج تمامي يهودياني كه بعد از سال 1917 به فلسطين رسيده بودند، شده است. ماده 20 خاطرنشان مي‌سازد، «ادعاي تاريخي يا مذهبي رابطه يهوديان با فلسطين با حقايق تاريخي سازگار نيست ... همچنين هيچ يهودي يك قوم با مشخصه خودشان را شكل نمي‌دهند، آنها شهروندان دولت‌هايي هستند كه به آنجا تعلق دارند.» ماده 22 اضافه مي‌كند كه «صهيونيسم در ذاتش نژادپرست و فناتيك است، و در اهدافش پرخاشگر، توسعه‌طلب و استعماري و در روشش فاشيستي است.» اكثر استراتژي‌هاي ميثاق عليه صهيونيسم مدعي است كه صهيونيسم يك ابزار امپرياليسم بين‌المللي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون