كليدواژه تاثير بر انتخابات 98
محمدرضا تابش
«فتنه 98» اين كليدواژهاي است كه اين روزها افراد زيادي به آن مي‌پردازند و از آن سخن به ميان مي‌آورند فارغ از سوال‌هاي بسياري كه درباره چرايي طرح چنين آن هم در اين شرايط خطير وجود دارد بايد گفت طرح چنين بحث‌هايي نه تنها قابل توجيه نيست بلكه موضوعي غيرقابل پذيرش است و حداقل من به عنوان يك نماينده مجلس و يك كنشگر سياسي نمي‌توانم آن را بپذيرم. براي اثبات غيرقابل پذيرش بودن چنين مباحث نياز به استدلال‌هاي مختلف نيست بلكه تنها مي‌توان به يك واقعيت اشاره كرد و آن اينكه امروز كشور ما علاوه بر فشارهاي خارجي و ...
قرار گرفتن در يك شرايطي شبيه به جنگ اقتصادي مهم‌ترين مولفه‌اي كه مي‌تواند به ما كمك كند رسيدن به يك وحدت و وفاق ملي است؛ در چنين شرايطي طبيعي است كه اگر افتراق به جاي وفاق حاكم شود مانند سمي مهلك عمل خواهد كرد. بر اين اساس لازم است همه جناح‌هاي سياسي كشور بر چند محور كه منجر به وفاق ملي مي‌شود به يك موضع مشترك برسند. كافي است نگاهي به تاريخ بيندازيم تا ببينيم هرجا موفقيتي داشته‌ايم آن موفقيت در نتيجه وحدت بوده است. پس ضروري است در اين مسير قدم برداريم و هر چيزي كه ما را از وفاق در جهت منافع ملي دور كند سم مهلكي براي ما خواهد بود. اين سم مهلك مي‌تواند از جمله نبش قبر اختلافات و پمپاژ دوييت‌ها باشد. نبايد فراموش كنيم به جاي كمتر شدن فاصله‌ها بيشتر شدن اختلافات مي‌تواند اصل وفاق ملي را دور از دسترس كند؛ در حالي كه اين اصل وحدت است كه قدرت مقابله با مشكلاتي كه امروز دامنگير كشور است مانند تحريم‌ها افزايش مي‌دهد و مسلم است دور شدن از آن مي‌تواند پايان خطرناكي داشته باشد. در اين ميان برخي انگشت اتهام طرف ديگري مي‌گيرد در اين راستا بايد گفت فرقي نمي‌كند اين يأس و نااميدي و طرح مباحث تفرقه‌انگيز از سوي اصلاح‌طلبان پمپاژ مي‌شود يا اصولگرايان، مهم اين است كه عنوان كردن چنين مباحثي با واسطه يا بي‌واسطه قدم در راهي است كه قدرت‌هاي استكباري و در راس آن امريكا و رژيم صهيونيستي سال‌هاست در اين مسير حركت مي‌كنند.
با تمام حرف و حديث‌هايي كه در اين رابطه مطرح مي‌شود به نظر مي‌رسد «فتنه 98» كليدواژهاي است كه براي تحت تاثير قرار دادن انتخابات سال آينده مجلس مطرح مي‌شود.