• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4272 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱۲ دي

برخيز و اول بكش (115) فصل دوازدهم

غرور- باز هم يك شرمندگي ديگر

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

با ادامه حملات فلسطيني‌ها، معلوم شده بود كه اسراييل نياز دارد تا تلاش‌هاي خود را براي حذف رهبري ساف دو برابر كند. با آنكه تيم سرنيزه با تمام قوت خود كار مي‌كرد، اما موساد متوجه شده بود كه عمليات در كشورهاي هدف مانند لبنان كه سران سازمان تروريستي فلسطين در آنجا زندگي مي‌كنند، مشكل است. علاوه بر اين بعد از عمليات بهار جواني، احتياط‌هاي امنيتي به طور قابل توجهي بالا رفته بود. به همين خاطر، استفاده از ماموران عملياتي موساد براي حذف رهبري ساف اگر ممكن نبود اما غيرعملي ديده مي‌شد.

اسراييل در عوض به نيروي هوايي خود روي آورد. در اواسط آگوست سال 1975، يك نفوذي موساد در درون فتح گزارش داد كه ساف براي اول اكتبر در حال برنامه‌ريزي يك تجمع در استاديوم المدينه الرياضه در جنوب بيروت است و اينكه يك ساعت قبل از تجمع، كل رهبري ساف در دفتري در نزديكي همان استاديوم يك نشست مي‌گذارند. اين تجمع يك فرصت ايده‌آل براي خلاص شدن يكباره از ياسر عرفات، خليل الوزير (ابوجهاد)، فاروق قدومي، هاني الحسن، وادي حداد و بسياري ديگر از مقامات عاليرتبه بود. اسحاق رابين، نخست‌وزير دستور داد كه سريعا يك برنامه ريخته شود.

در حالي كه رييس ستاد ارتش و نيروي هوايي به دفاع از يك حمله برخاستند، سرپرست امان، ژنرال «شلومو گزيت» به‌شدت با آن مخالف بود. «من به وزير دفاع، شيمون پرز گفتم كه ما نبايد خودمان را درگير موضوع فضاهاي باز مانند اين (استاديوم) كنيم. من آماده هستم با تروريسم با قدرت تمام مبارزه كنم اما فقط در عمليات‌هاي مخفي كه نشانه‌اي نگذاريم. اسراييلي‌هايي بودند كه از كشتن‌هاي هدفمند شرمگين نمي‌شدند. تمايل من بر خلاف آنها بود: من خجالت مي‌كشيدم. من ساكت مي‌نشستم و نسبت به آنها قمپز در نمي‌كردم.»

اعتراض وارد و برنامه‌ريزي شروع شد. سرگرد آويم سلا كه در نيروي هوايي يك ستاره هم به درجه او اضافه شد، براي هماهنگي عمليات منصوب شد. هشت هواپيماي A-4 اسكاي هاوك و يك فانتوم اف -4 براي حمله در نظر گرفته شدند. هليكوپترها هم آماده شده بودند تا هر خلباني كه تير مي‌خورد و هواپيمايش مي‌افتاد و يا آنكه هواپيمايش تصادم مي‌كرد و نياز به نجات داشت، نجات دهد. همه‌چيز طبق برنامه آماده شده بود.

صبح روز عمليات گزارش هواشناسي هم آمد. گزارش هواشناسي حاكي از آن بود كه بر فراز بيروت ابرهاي سنگين وجود دارد. از آنجا كه بمب‌هاي اسراييلي در آن زمان فاقد دقت و تمامي مكانيزم‌هايي كه در تمامي آب و هوا به هدف بزنند، بودند، اطميناني وجود نداشت كه بمب‌ها به هدف برخورد كنند. سرگرد سلا گفته بود: «اما اين يك جاذبه داشت؛ يك بار در تمامي عمر مي‌توانست رخ دهد و تمام آن آمادگي‌هاي وسيع بخش بزرگي از نيروي هوايي آماده عمليات بود. ما تصميم گرفتيم كه پيش برويم. من به بني (فرمانده نيروي هوايي) گفتم كه بيا. بگذار بخت‌مان را امتحان كنيم. هواپيماها را بالا بفرست شايد معجزه‌اي رخ دهد.»

خلبان‌ها پريدند به اين اميد كه آسمان صاف بشود. آسمان صاف نشد و زماني كه آنها رسيدند ابرها هنوز بر فراز بيروت بودند.

اما آن طور كه سلا بعدا اذعان كرد، آنها «اصلا انگيزه خلبان‌ها را به حساب نياورده بودند.» خلبان‌ها دستور نداشتند كه اگر نتوانستند هدف را هم ببينند بمب‌هاي‌شان را بيندازند اما به آنها مقدار زيادي اختيارات قابل توجهي داده شده بود. آنها مي‌دانستند كه طبيعت هدف و حذف رهبران ساف چقدر براي اسراييل مهم است.

خلبان‌ها به زير ابرها و حتي تا پايين‌تر از ارتفاعي كه دستورات‌شان اجازه مي‌داد، شيرجه رفتند. وقتي آنها ديدند كه بالاي هدف هستند بمب‌هاي‌شان را رها كردند. اما از آنجا كه آنها پايين‌تر از آن ارتفاعي كه در نظر گرفته شده بود بودند، فيوزها عمل نكردند و بمب‌ها روي زمين و سقف ساختمان‌ها افتاد بدون آنكه منفجر شوند و به بيان سلا، «درست مثل اينكه يك شانه تخم‌مرغ انداخته باشند.»

فقط در اين حمله هوايي راننده ابوجهاد كشته شد كه آن هم به خاطر برخورد يك بمب عمل نشده بود. روز بعد يك روزنامه بيروتي يك كاريكاتور كشيد كه نشان مي‌داد يك پسر بچه فلسطيني روي يك بمب اسراييلي ادرار مي‌كند. ابوجهاد دستور يك تحقيق داد تا كسي را كه اطلاعات نشست سران ساف را به بيرون درز داده بود، پيدا كنند. سه ماه بعد، يكي ديگر از دارايي‌هاي موساد (نفوذي موساد) شناسايي و اعدام شد.

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است، نه اعتقاد مترجم و روزنامه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون