• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4287 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۳۰ دي

آي عشق، با مردمان چه مي‌كني؟

اهورا جهانيان| بهرام بيضايي در نمايشنامه «فتح‌نامه كلات» مي‌گويد: ‌اي عشق ‌اي عشق، با مردمان چه مي‌كني؟ از خون‌شان بساط افسانه مي‌كني.» اگر «عشق» را از جملات بالا‌ برداريم و به جايش «فوتبال» را بنشانيم، پر‌بي‌راه نرفته‌ايم. واقعا هم مي‌توان فوتبال را مخاطب قرار داد و از او پرسيد «با مردمان چه مي‌كني؟» عشقي كه فوتبال مي‌زايد، قطعا با شور و شوق برآمده از هيچ ورزش ديگري قابل مقايسه نيست؛ عشقي كه گاه سر به جنون مي‌زند. در جام جهاني 1990، زماني كه كامرون در يك ‌قدمي نيمه‌نهايي مغلوب انگليس شد، چندين نفر در گوشه و كنار آفريقا خودكشي كردند. فوتبال با اين همه شورآفريني و عشق‌انگيزي نيرومندش، ديناميسم اتحاد و انسجام مردمان در گوشه و كنار دنيا بوده است؛ در شهرها و كشورها. مردم مادريد و مردم بارسلون، با فوتبال متحدتر از هميشه مي‌شوند. در اسكاتلند، در شهر گلاسكو، كاتوليك‌ها و پروتستان‌ها حول محور دو تيم سلتيك و رنجرز با هم متحد مي‌شوند و احساس هويت جمعي‌شان فزوني مي‌يابد. تجربه‌اي كه ما ايرانيان در دو دهه گذشته چندين بار شكل تام و تمامش را از سر گذرانده‌ايم. اما سكه فوتبال روي ديگري هم دارد. عشق به فوتبال مايه افتراق مردمان هم مي‌شود و گاه حتي از خون‌شان بساط افسانه مي‌كند. انبوه تماشاگراني كه در زد و خوردهاي ميادين فوتبال زخمي شده‌اند، 39 كشته در فينال ليورپول و يوونتوس در 1985، هجوم تماشاگران فلان بازي كم‌اهميت ليگ دسته اول نوجوانان ايران به زمين و حمله آنها به بازيكنان تيم ميهمان (بنگريد به صفحه 14 شماره امروز روزنامه اعتماد)، و صدها واقعه ديگر از اين دست، پتانسيل تفرقه‌انگيز فوتبال را نشان مي‌دهد؛ تفرقه‌اي كه گاه ‌زاده نفرت است و گاه موجد نفرت. فوتبال ملي شايد حسي از نفرت ميان دو ملت ايجاد كند، فوتبال باشگاهي هم شايد دوري و بيزاري بخش‌هايي از يك ملت از يكديگر را رقم بزند، ولي فوتبال ملي علي‌القاعده بستر رشد اتحاد ملي و همدلي عموم مردم يك سرزمين است. تاريخ فوتبال چنين چيزي را نشان مي‌دهد و منطق هم بر آن مهر تاييد مي‌زند. پس عقل سليم حكم مي‌كند كه در ميانه جام ملت‌هاي آسيا، سرمربي تيم ملي و مخالفان داخلي‌اش بيش از اين در نقد يكديگر سخن نگويند تا اولا شانس تيم ملي ايران براي قهرماني از دست نرود، ثانيا اگر قهرمان شديم وضعي ايجاد نشده باشد كه بخش قابل توجهي از مردم ايران از اين قهرماني، آن هم پس از 43 سال، چنان ‌كه بايد خوشحال نشوند. شانس موفقيت را از تيم ملي و لذت قهرماني را از مردم ايران نگيريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون