فرسايش خاك يكي از شاخصترين اشكال تخريب سرزمين است. سال گذشته معاون آب و خاك وزارت جهاد كشاورزي اعلام كرد كه فرسايش خاك در ايران ۲.۵ برابر متوسط جهاني است. از آنجايي كه بخش وسيعي از كشور ما در ناحيه خشك واقع شده و اغلب اين نواحي نيز به صورت مستمر در معرض وزش بادهاي فصلي و دايمي قرار دارند لذا اتخاذ تدابير و راهحلهاي خردمندانه از جمله ضروريات تلقي ميشود.
يكي از راهكارهايي كه به منظور تثبيت خاك و مقابله با ماسه باديهاي روان در ايران مطرح شده و در ظرف روزهاي اخير هم نگرانيهاي جدي را در نزد جامعه محيطزيست به همراه داشته؛ طرح موسوم به مالچپاشي است. در اين مقاله به شما خواهيم گفت كه چه چيزهايي درباره مالچ واقعيت و چه چيزهايي شايعه و صرفا سياهنمايي است.
مالچ مقصر است يا تپههاي ماسهاي
كارشناسان محيطزيست معتقدند كه از بين رفتن تالابها، خشكسالي و كمآبي دليل اصلي شكلگيري ريزگردهاست. برخي فرضيات غيركارشناسي هست كه در آنها تپههاي ماسهاي را عامل شكلگيري ريزگردها عنوان ميكنند و استفاده از مالچ را هم راهكاري براي مهار ريزگردها ميدانند، در حالي كه كارشناسان نظر ديگري دارند.
حميدرضا ناصري، عضو هيات علمي مركز تحقيقات بينالمللي بيابان دانشگاه تهران نقش تپههاي ماسهاي را در ايجاد ريزگرد خيلي كم برآورد كرده و ميگويد: «اندازه ذرات تپههاي ماسهاي به گونهاي است كه بيشتر به شكل غلتيدن و خزش با جريانهاي باد جابهجا ميشوند و حالت تعليق ندارند. ذرات ماسه درشت هستند و با يك باد حدودا ۷ متر بر ثانيه جابهجا ميشوند. اما ذرات گرد و غبار به شكل معلق با سرعتهاي كمتر از مقدار فوق نسبت به جريان هوا جابهجا ميشوند. ابعاد ذرات گرد و غبار در حد چند ميكرون است و با سيال هوا به راحتي هزاران كيلومتر جابهجا ميشوند. اما تپههاي ماسهاي در صورتي كه تثبيت نشوند؛ آثار مخربي چون دفن كردن روستاها، آسيب به خط آهن، آسيب به تاسيسات و... دارند و البته توسط بادشكن و كاشت درخت مهار ميشوند. كاهش سرعت باد هم ميتواند از حركت تپههاي ماسهاي جلوگيري كند.»
سالهاست كه راهحلهايي مانند استفاده از مالچ براي تثبيت خاك مطرح و حتي انتقاداتي هم بر استفاده از آنها وارد شده است. مالچها به چند دسته پليمري و سنتزي، شيميايي، نفتي و در نهايت بيولوژيك تقسيم ميشوند. از سوي ديگر، مالچهاي مخلوط نيز با كارآيي بالا توليد و به مصرف رسيدهاند. به عنوان مثال مالچهاي پليمري و پودر سنگ يا حتي پليمري و خاك رس از اين دست هستند.
مهمترين مساله در كاربرد مالچ اين است كه اين ماده به عنوان افزودني براي خاك، نبايد مشكل تازهاي را چه براي ميكروارگانيسمها و چه حتي براي گياهان يا انسانها ايجاد كند.
خاكي كه تحت پوشش مالچ قرار ميگيرد، رطوبت را حفظ ميكند و در شرايطي كه درجه حرارت هوا حداكثري و غيرقابل تحمل است، متعادل باقي ميماند. يكي از مزاياي مالچها اين است كه اجازه رشد به ريشه گياهان ميدهند و به اين ترتيب جلوي فرسايش خاك را تاحدودي ميگيرند.
اما مالچها تاثيرات منفي هم دارند كه اغلب به درستي شناخته نشدهاند. كارشناسان ميگويند كه مالچها، هوادهي به ريشه را بعضا تحتتاثير منفي قرار ميدهند و در ضمن استفاده از آنها را در برخي از محيطهاي طبيعي بهشدت نگرانكننده عنوان ميكنند.
مريم محمدي روزبهاني، استاديار گروه آلودگيهاي محيطزيست دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز درباره استفاده از مالچ ميگويد: «خيلي از مشكلات گرد و غبار اهواز كه ما با آنها مواجه هستيم با وجود كانونهاي فرامرزي، مربوط به كانونهاي داخلي ريزگردها در استان خوزستان هستند. در مجموع ۸ كانون داخلي گرد و غبار به وسعت 349هزار و 254 هكتار، در استان خوزستان وجود دارد. بسياري از اين كانونها در حاشيه تالابهاي بينالمللي شادگان و هورالعظيم واقع شدهاند. خشكساليهاي سالهاي اخير، ايجاد سدها و عواملي ديگر نظير تكهتكه كردن و خشك كردن عمدي تالاب هورالعظيم اين منابع باارزش اكولوژيكي را به كانونهاي ريزگرد تبديل كرده. جبهههاي پرفشار و وزش اندكي باد از جمله دلايلي است كه ميتواند باعث فعال شدن اين چشمههاي داخلي شود. براي بحث مديريت كانونهاي گرد و غبار اينكه بگوييم فقط يك راهكار وجود دارد، به هيچ عنوان علمي و امكانپذير نيست. با توجه به تفاوت فيزيكي و شيميايي خاك در كانونهاي داخلي ريزگرد، مديريت اين كانونها مجموعهاي از تدابير مختلف را با تخصصهاي مربوطه ميطلبد. خصوصيات هر كانون گرد و غبار با كانون ديگر فرق دارد و به همين دليل براي مديريت چشمههاي گرد و غبار حتما لازم است كه شما يك تيم كاري خوب داشته باشيد.».
مالچپاشي در ريگان كرمان
خسرو رجبيزاده، پژوهشگر پسادكتري در مركز تحقيقاتي CNRS فرانسه به يك تجربه شخصي از منطقه ريگان كرمان اشاره كرده و ميگويد: «در يكي از سفرها كه به جنوب شرق ايران، منطقه ريگان كرمان داشتم با مردم محلي صحبت ميكردم و آنها عنوان كردند كه در منطقهشان ماسه بادي و ريگ روان نگرانكننده بوده است اما حدود ۱۵ سال پيش مالچپاشي نفتي انجام شده تا ماسه باديها كنترل شوند و پس از آن بلافاصله درخت گز كاشته شده كه آن درختها اكنون رشد كردهاند و امروز در آن منطقه يك پوشش گياهي تنك اما به نسبت خوبي را شاهد هستيم كه ماسههاي روان اطراف روستا را تثبيت كردهاند.»
رجبيزاده ميافزايد: «اينكه ميگويند، مالچپاشي اصلا مفيد نيست، از بسياري جهات صحيح نيست. در جاهايي خاص ممكن است اتفاقا مالچ نفتي خيلي مفيدتر هم عمل كند چون ماندگاري مالچ نفتي خيلي بيشتر از انواع بيولوژيك است. اما نكته اصلي اين است كه مالچپاشي هميشه طبق يك روالي انجام ميشود، مالچ را ميپاشند تا ماسهها تثبيت شود و بتوانند درخت بكارند. سپس اين پوشش گياهي است كه براي درازمدت ماسهها را تثبيت ميكند. به علاوه اينكه مالچ را در جايي ميپاشند كه ماسه روان دارد، نه در جايي كه داراي پوشش گياهي است. در مناطق داراي پوشش گياهي فقير، از مالچپاشي موضعي استفاده ميشود تا محيط كشت گياهان بيشتر فراهم شود. در برخي از عكسهايي كه از مالچپاشي گرفته شده، ديده ميشود كه مالچ را در مناطقي كه درخت دارد، ميپاشند و اين مساله بالطبع باعث آسيب به پوشش گياهي طبيعي ميشود كه درست نيست و فاجعه است. سوال اين است كه مالچپاشي در اين سطح وسيع در جنوب شرق ايران در خوزستان آيا از نظر زيست محيطي مطالعه شده است؟»
ويناس، راهكاري كه جدي گرفته نميشود
مريم محمدي، استاديار گروه آلودگيهاي محيطزيست دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز در ادامه ميگويد: «طبيعي است كه بافت خاك در همهجا يكسان نيست، بنابراين يك راهكار خاص هم براي همهجا موثر نيست. من و همكارانم در بخش توسعه نيشكر، مدتهاست كه بر روي يك مالچ بيولوژيك شروع به كار كردهايم حتي نهاد رياستجمهوري هم به همين مناسبت از ما دعوت كرد تا در اين زمينه يافتههاي خود را ارايه دهيم. اما در حال حاضر آن حمايت لازم را دريافت نكردهايم و عملا كار رها شده است. مالچي كه ما بر روي آن كار ميكنيم، ويناس است. ويناس يكي از ضايعات مايع صنايع نيشكر است كه به عنوان پسآب از اين صنعت به دست ميآيد. اين محصول در كشورهاي اروپايي و امريكايي به عنوان يك محصول جانبي صنايع نيشكر مطرح است و به عنوان كود كشاورزي، اصلاحكننده خاك و جلوگيري از فرسايش خاك مورد استفاده قرار ميگيرد اما متاسفانه در ايران صرفا به عنوان پسآب تلقي ميگردد. ما هنوز نتوانستهايم مسوولان منابع طبيعي را قانع كنيم كه اين محصول ميتواند تا چه اندازه موثر باشد.»
محمدي در مورد آزمايشهايي كه تاكنون بر اين محصول انجام شده نيز ميگويد: «حدود ۹۰ درصد ويناس آب است اما تركيب اصلي آن، تركيبات كربني است و كلسيم، منيزيم و فسفر نيز در آن يافت ميشود. ما بر روي اين محصول، آزمايشهاي متعددي انجام داديم و دريافتيم كه ميتواند بافت خاك را از سمت معدني به سمت آلي ببرد. اما اين محصول در كوتاهمدت كارآيي ندارد بلكه تاثيرات آن در درازمدت آشكار خواهد شد. در خوزستان مشكل اصلي ما فقر مواد آلي خاك است لذا اگر از اين نوع خاص مالچ استفاده شود، در درازمدت بافت خاك بهتر خواهد شد. از سوي ديگر همزمان با استفاده از اين مالچ، ميتوان بذر گونههاي مقاوم به شوري و مقاوم به خشكي را هم كاشت. ويناس در اصل يك نوع مالچ بيولوژيك است كه قابليت كشت گونه را خيلي بالاتر خواهد برد و به تدريج ريشههاي خود آنگونهها هستند كه جلوي فرسايش خاك را خواهند گرفت. اكنون يك طرح در توسعه نيشكر در دست انجام است كه در آن يكسري گونههاي مقاوم به خشكي و شوري را در منطقه تحت ويناسپاشي كشت كردهايم و منتظر دريافت نتيجه اين مطالعه هستيم. تاثير ويناس بر كاهش گرد و غبار، تاثير ويناس بر بهبود كيفيت خاك و قدرت رشد گونههاي مختلف مرتعي و درختچهاي در حال آزمايش است.»
واقعيتهاي تلخ در خوزستان
حميدرضا ناصري، عضو هيات علمي مركز تحقيقات بينالمللي بيابان دانشگاه تهران معتقد است كه بهترين روش براي كنترل پديده گرد و غبار، توسعه پوشش گياهي است اما در برخي نقاط بستر هور به علت ريزدانه بودن منشأ گرد و غبار است و گاهي هم منشأ غبار فراي مرزهاي ايران است لذا مالچ براي كنترل اين پديده صرفا يك مسكن موقت است و براي درمان بايد در درجه اول به ديپلماسي و تعامل با كشورهاي همسايه در خصوص اين پديده و تخصيص حقابه مناطق مختلف توجه كرد و سپس كاشت گياهان بومي هر منطقه جدي گرفته شود.
مريم محمدي، استاديار گروه آلودگيهاي محيطزيست دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز هم كه خود سالهاست در اهواز زندگي كرده و خاك اين شهر را خورده، معتقد است كه منابع طبيعي بايد به هر صورت زيرساختهاي لازم براي طرحهاي بلندمدت را فراهم كند: «همانطور كه گفته شد، يكي از مشكلات ما در كانونهاي اصلي گرد و غبار استان اين است كه بافت خاك متعادل نيست. ما براي آزمايش ويناس هماكنون در واحدهاي توسعه نيشكر، مشغول انجام مطالعه هستيم و اين محصول را در جادههاي بين مزارع هم پاشيدهايم كه خوشبختانه نتيجه خيلي خوبي از همه اين آزمايشها به دست آمده چرا كه ويناس توانسته چسبندگي خاك را به تدريج افزايش دهد. اين درست است كه محصولاتي نظير اين مالچ بيولوژيك تاثيرات آني ندارند اما آلودگيهايي كه مالچ نفتي توليد ميكند را هم نخواهند داشت. تكرار و تواتر پاشيدن مالچ بيولوژيك از ضروريات است و براي كارآيي بيشتر آنها ما واقعا نيازمند همكاري و حمايت ارگانها و بالاخص منابع طبيعي استان هستيم؛ چه براي آزمايش در عرصه چه حتي براي عملكرد بهتر.»