آنچه در ادامه ميخوانيد اما متن گفتوگوي محمد هاشمي رييس اسبق صداوسيماست، در رابطه با اين خطمشي صداوسيما و برنامههاي سياسي اين رسانه.
آقاي هاشمي باتوجه به شناختي كه از سازوكار و نحوه عملكرد سازمان صداوسيما داريد، اين رسانه تا چه ميزان دربرگيرنده سلايق و گرايشهاي گوناگون سياسي بوده است؟
متاسفانه در برهههاي خاص زماني همچون دهه فجر يا سالروز پيروزي انقلاب كه بحث انسجام ملي و حضور طيفها و آحاد مختلف مردم در صحنه سياست از اهميتي دوچندان برخوردار است، وقتي به برنامههاي صداوسيما و شبكههاي مختلف نگاه ميكنيم، ميبينيم با وجود اينكه هركدام از شبكههاي تلويزيون كارويژهاي مشخص و متفاوت از يكديگر دارند و قاعدتا هر شبكه بايد تريبوني براي اين گروهها و طيفهاي مختلف باشد اما اين تنوع در ميهمانان و مدعوين برنامههاي صداوسيما مشاهده نميشود. به بيان ديگر متاسفانه در اخبار و برنامههاي سياسي صداوسيما به همه سلايق و گرايشها توجهي يكسان نميشود. بلكه اين سازمان بهدنبال سلايق سياسي و گروههايي خاص ميروند و درحالي كه بعضي گرايشها مورد كمتوجهي قرار ميگيرند، برخي سلايق نيز مورد توجه قرار نگرفته و به آنها اصلا پرداخته نميشود.
بحث از اين رويكرد جانبدارانه صداوسيما بحث تازهاي نيست و اين انتقاد در تمامي اين سالها بارها و بارها به انحاي گوناگون مطرح شده اما به نظر ميرسد تاثيري در عملكرد اين رسانه نداشته است. علت چيست؟!
به هر حال صداوسيما برخلاف آنچه بايد، به مردم و گروههاي مختلف جامعه، احزاب، تشكلها و گروههاي سياسي و غيرسياسي در كشور پاسخگو نيست. متاسفانه اين سازمان حتي به مجلس و نمايندگان ملت نيز پاسخگو نيست و بهنحوي صرفا به مراكزي خاص پاسخگو است. درنتيجه، مديران صداوسيما دليلي براي درنظر گرفتن اين نقدها و گلايهها نميبينند و به آن توجهي نميكنند.
آسيبها و مشكلات ناشي از اين بيتوجهي صداوسيما به انتقادها چيست؟! آيا اين مشي و روش رسانهاي همچون صداوسيما منجر به بروز مشكلاتي در فضاي سياسي و اجتماعي كشور نميشود؟!
اين بيتوجهيها حتما مشكلساز خواهد بود و هماكنون شاهد مشكلات متعددي كه بهدليل اين رويه صداوسيما به وجود آمده، هستيم. چراكه به هر حال عدهاي از مردم و جامعه با اين رويكرد احساس نزديكي نميكنند و در نتيجه، خواهناخواه به سمت رسانههاي بيگانه يا فضاي مجازي ميروند و درواقع اين صداوسيما است كه با اين رويكردها، بخش قابلتوجهي از جامعه را بهسمت رسانهها و تلويزيونهاي ماهوارهاي خارج از كشور يا فضاي مجازي هدايت ميكند. امروز رسانههاي بيگانه بسيار متنوعي فعال هستند و فضاي مجازي نيز گسترش قابلتوجهي يافته است. اين رسانهها تنوع فراواني دارند و فرهنگ خاصي را ترويج ميكنند كه گاه، ممكن است آسيبهايي به همراه داشته باشد. به هرحال اينكه صداوسيما همچون يك رسانه وابسته به يك جناح سياسي خاص، جانبدارانه عمل ميكند، منجر به هدايت جامعه بهسمت رسانههاي بيگانه ميشود.
در بخشي از صحبتهايتان اشارهاي به گسترش و توسعه فضاي مجازي داشتيد. موضوعي كه بارها ازسوي ديگر تحليلگران و ناظران نيز موردتاكيد قرار گرفته است. به نظر شما آيا فضاي مجازي ميتواند فقدان رويكرد ملي در صداوسيما و توجه به سلايق مختلف سياسي و غيرسياسي را جبران كند؟ آيا درصورت جبران اين نقيصه، ديگر ايرادي به صداوسيما وارد نيست؟
به هر حال فضاي مجازي و تنوع رسانهها در اين فضا تاحدودي اين معضل را جبران كرده و نسبتا براي جامعه اقناعكننده است. مردم به خبر، اطلاعات و سرگرمي نياز دارند و ميتوانند مطابق نظرات و سلايقشان اين نياز را ازطريق فضاي مجازي تامين كنند. امروز همچنين ميبينيم كه احزاب، تشكلها و گرايشهاي مختلف سياسي و همچنين اغلب چهرهها و فعالان سياسي با گرايشهاي مختلف صفحات مجازي شخصي در شبكههاي اجتماعي گوناگون دارند و از اين طريق با جامعه هدفشان ارتباط برقرار ميكنند. درنتيجه آن بخش از جامعه كه به آنها گرايش دارد، ميتواند از همين طريق نياز خود را برطرف كند اما اين اتفاق نهتنها اين ضعف عملكرد صداوسيما را جبران نميكند، بلكه شكافها را عميقتر نيز ميكند. فراموش نكنيم كه اين رسانههاي نو در فضاي مجازي خود را لزوما متعهد به رعايت تمامي خطوط قرمز نميدانند. ممكن است اين رسانههاي نو و افرادي كه از طريق اين شيوههاي جديد با جامعه ارتباط برقرار ميكنند، لزوما همه ضوابط شرعي و فقهي يا سياسي را چنانچه مدنظر حاكميت است، رعايت نكنند و درنتيجه امكان سانسور و كنترلشان وجود ندارد. وقتي يك مخاطب ازطريق وبگردي نياز خود را از رسانهها تامين ميكند، طبيعتا ممكن است به هر اطلاعاتي سرك بكشد و اين مساله ميتواند تبعاتي به همراه داشته باشد كه البته اين تبعات لزوما منفي نبوده و گاهي نيز مثبت است اما به هر حال آسيبهايي نيز درپي خواهد داشت. آنچه مسلم است، صداوسيما به عنوان رسانه ملي عمل نميكند و صرفا به گرايشهايي خاص و افرادي خاص تعلق دارد و فقط به آنها تريبون ميدهد.
با اين حساب، به نظر شما صداوسيما بايد چگونه باشد و چطور عمل كند؟
بالاخره در جامعه ديدگاهها و گرايشهاي مختلف وجود دارد. جامعه ايران، جامعهاي متكثر است و صداوسيما بايد پل ارتباطي ميان همه مردم و گروههاي مختلف باشد اما ملاحظاتي كه صداوسيما نسبت به برخي گروهها و افراد دارد، باعث ميشود اين نگاهها و سلايق مورد بيتوجهي قرار گرفته و مطرح نشوند؛ درنتيجه مردم نيز از دركشان بيبهره بمانند.
به نظر شما علت عدم تغيير مشي صداوسيما چيست؟ آيا آنها نميدانند كه با ناديده گرفتن بخشي از جامعه، نتيجه مدنظر خودشان نيز حاصل نميشود؟
مساله اين است كه شايد در گذشته ميشد از پوشش بخشي از سلايق و افراد خودداري كرد. اين رويه در سالهاي قبل تاحدودي باعث ناشناس و درحاشيه ماندن افراد و گرايشهاي مختلف ميشد و اين سياست صداوسيما ميتوانست تاحدودي موفق باشد اما در حال حاضر باتوجه به رسانههاي گوناگون در فضاي مجازي و شبكههاي ماهوارهاي ديگر امكان كنترل كامل اين جريانها و افراد وجود ندارد. اما درباره اينكه چرا صداوسيما همچنان به اين رويه ادامه ميدهد، بايد بگوييم كه بالاخره آنها وظايف و چارچوبي دارند و طبق آن چارچوب نيز كار ميكنند. البته اين نقصيه صرفا محدود به صداوسيما نيست. بسياري از ديگر رسانهها و روزنامهها نيز چنين عمل ميكنند. طبيعتا اگر رسانه يا روزنامهاي متعلق به گرايشي خاص باشد و مخاطبانش نيز به آن گرايش تعلقخاطر داشته باشند، اين رويكرد طبيعي است اما وقتي بحثي ملي مطرح است و رسانههايي در دسترس تمامي مردم جامعه در سراسر كشور قرار دارد، بايد تا حد امكان سعي كند همه سلايق را پوشش دهد.
و بحث آخر درباره تجربه شخصي خودتان در تعامل با صداوسيما. آخرين باري كه يكي از شبكههاي تلويزيوني از جنابعالي براي حضور در يك برنامه سياسي دعوت كرده، كي بوده است؟
براي حضور در برنامههاي سياسي كه مدت زمان طولاني است، دعوت نشدم. البته گاهي براي برخي برنامههاي مناسبتي و تخصصي از بنده دعوت شده است. مثلا چندي پيش از يك برنامه شبكه چهار با بنده مصاحبه كردند اما برنامه سياسي نبود.
برنامه مناسبتي؟! مثلا براي سالگرد آيتالله هاشمي؟!
(با خنده) خير! براي سالگرد آيتالله هاشمي هم چندان به سراغ من نيامدند.
مشخصا آخرين بار كه به يك برنامه سياسي دعوت شديد، چه برنامه و چه زماني بود؟
فكر ميكنم حدود 3 تا 4 سال قبل كه براي حضور در برنامه شناسنامه دعوت شدم كه اين برنامه هم به آن معنايي كه مدنظر شماست، برنامه سياسي نيست. درواقع بحث روز سياسي مطرح نبود.