• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4329 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۲۲ اسفند

62 باغ يا 62 +88

ترانه يلدا

باغ از ابتداي تاريخ در ايران زمين، مكاني مقدس و از اجزاي لاينفك شهرهاي ما بوده است. در اين سرزمين نيمه‌بياباني و خشك كه از عهد داريوش و كوروش دغدغه مسوولان همواره خشكسالي بوده است، كاشتن درخت هرگز تفريحي و تزييني نبوده، بلكه دليلي مهم‌تر و بنيادي‌تر داشته است. درخت علاوه بر نقش نمادين و نشانه‌اي براي آبادي، ميوه و بر مي‌داده، سايه ايجاد مي‌كرده، از ورود گرد و خاك به آبادي و شهر جلوگيري مي‌كرده و نقش اساسي در تلطيف هواي قابل استنشاق براي مردم داشته است. باغ‌هاي بزرگ را توانگران مي‌ساخته‌اند تا خود و ديگران در آنها بياسايند و باغ ايراني الگويي چنان بنيادي و زيبا بوده كه ساختن آن از هند تا اروپا و در خارج از مرزهاي ايران زمين، از قرن‌ها پيش از اين مورد تقليد قرار گرفته است! همچنين، چه بسيار درختان كهنسالي كه در كنار مرقد مقدس امامان و امامزاده‌ها و مساجد و ديگر مكان‌هاي مقدس در ايران مشاهده‌شان مي‌كنيم كه صد‌ها سال نشان آن مكان بوده و هستند! ما بدون درخت، ايراني نيستيم و حتي مي‌توان گفت بدون درخت از ايمان و اسلام هم به دوريم!

اكنون، اما، در روزگار بدي گرفتار آمده‌ايم كه اين حرف‌هاي بديهي را بايد يادآور شويم. تو گويي بعضي‌ها در شهر تهران حافظه تاريخي‌شان را از دست داده‌اند و ديگر به خاطر ندارند كه تهران تا همين 30 سال قبل يك باغ شهر بوده است و باغ‌هايش زبانزد خاص و عام در سراسر دنيا؛ به طوري كه سفرا و سياحان از انارهاي آن و جوي‌هاي روانش بسيار نقل‌ها نوشته‌اند!

متاسفانه، همين باغ كه درختان آن ده‌ها سال طول مي‌كشيده تا به درختان كهن تبديل شوند، نزد مسوولان امروز در شهر ما تهران، مكاني نازل و قابل تخريب و نابودي تلقي شده است! در سه دهه گذشته، نه تنها شمار بسيار زيادي از باغ‌هاي تهران در شمال و جنوب و شرق و غرب نابود شده و به ساختمان‌هاي بي‌قواره تبديل شده‌اند، بلكه اين روند متاسفانه هنوز نيز ادامه دارد و اين درحالي است كه امروز شهروندان تهراني فرصت مي‌يابند اعتراض خود را، اگر نه به گوش مسوولان، لااقل به گوش يكديگر برسانند.به دنبال شوك خبر تخريب 62 باغي كه شوراي شهر تهران مجوز تبديل‌شان به برج باغ را چهارشنبه گذشته به شهرداري تهران داده بود، اعتراضاتي جسته و گريخته به راه افتاد.

اما غافل مانديم از اينكه در همان جلسه، صحبت از تخريب 73+15 باغ ديگر هم شده بوده است! و تعداد قابل توجهي نيز از اعضاي شوراي شهر با آن موافق بوده‌اند! وجوه دريافت شده براي 62 باغ 170 ميليارد تومان و مبالغ دريافتي توسط شهرداري براي آن 88 باغ ديگر، 500 ميليارد تومان بوده است. فرق اين دو دسته باغ آورده شده به قتلگاه با يكديگر اين بوده كه دسته اول تمام عوارض درخواستي شهرداري را تا قبل از ابلاغ لغو مصوبه برج باغ به شهرداري توسط استانداري، پرداخت كرده بودند، در حالي‌كه آن 88 باغ ديگر، 500 ميليارد را بابت علي‌الحساب پرداخت كرده بوده‌اند. تمام اين اتفاقات و پرداخت‌ها هم پارسال اتفاق افتاده بوده و بعضا به تشويق شهرداري‌هاي مناطق كه دريافت پول براي‌شان حياتي بوده است!پس اولا، در صورتي كه بخواهيم باغ‌ها را حفظ كنيم، صحبت از بازگردانيدن 670 ميليارد تومان به متقاضيان برج‌سازي است. در ثاني، 62 باغ، در واقع 150 باغ بوده‌اند! و اتفاقا 88 تاي دوم خيلي هم بزرگ‌تر از 62 تاي اول بوده‌اند! (اين ارقام نه‌تنها در رسانه منعكس شده‌اند، بلكه با دوستان در شوراي شهر هم چك شده‌اند).راستش همان‌طور كه شهردار دانا و اعضاي شوراي شهر عزيزمان هم ته قلب‌شان قبول دارند، باغ‌هاي باقيمانده در تهران نبايد تخريب شوند و همان باغ‌هايي كه تا به امروز از سر ناداني و بي‌مبالاتي به دست ساختمان و برج رها شده‌اند نيز گناهش گردن آنهايي است كه به جاي يافتن چاره‌اي قانونمند و تشويقي براي حفظ باغات، براي سرازير كردن مشتي پول بي بركت به جيب شهرداري، آن سناريوها را چيدند و باغ‌هاي شهرمان را به فنا دادند! و چه بسيار همسايگان برج‌ها را كه فراري دادند و چه بسيار محلات را كه نابود كردند و چه خطر بزرگي كه با اجازه دادن به ساخت‌وساز در اطراف گسل زلزله شمال تهران براي ساكنين اين منطقه فشرده و متراكم از جمعيت پديد نيامد!!! در اولين تكان زلزله تهران، بيشترين خسارات و تلفات را همين منطقه يك تهران خواهد داد كه تا بالاي گلويش در آن برج و ساختمان احداث شده است!از قديم گفته‌اند، هر جاي ضرر را كه بچسبي، نفع است! ما بايد جلوي همين گام اول بايستيم تا سيل ما را با خود نبرد! اگر 62 باغ را بگذاريم بسازند، بعد نوبت آن 88 تاي حي و حاضر مي‌رسد و بعدش هم نوبت باغ‌هاي ديگر!!! همين الان هم اگر به نقشه تهران نگاهي بيندازيم، تنها باغ‌هاي حفاظت شده و آباد تهران، باغ‌هاي سفارتخانه‌هاي خارجي‌اند! آيا اين واقعيت براي ما ايرانيان شرم‌آور نيست كه از ابتداي تمدن بشري به ديگران ياد داديم باغ بكارند و باغ‌هاي‌مان را با خون دل!- يعني با حفر صدها چاه براي قنات!- آب داديم؟ اصلا تمدن ما كه به «تمدن كاريزي» معروف است، مي‌شود كه باغ‌هايش را حراج كند؟ آن هم در دوراني كه به دوران اصلاحات معروف است و همه به تدبير دولت و مسوولان چشم «اميد»! دوخته‌اند؟!چاره، كار حقوقي و نوشتن قوانين جديد براي حفظ باغات است و تدبير راه‌حل‌هايي براي استفاده گردشگري و مسكوني و تفريحي از باغ‌هايي كه بايد بهسازي و مرمت شوند و قابل استفاده براي نسل‌هاي بعد... و نيز احداث باغ‌ها و بوستان‌هاي ديگر براي شهر تهران.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون