برخيز و اول بكش (187)
فصل هجدهم
سپس بارقهاي دميد-
حمله به تونس
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
آمادگي براي حمله سريعا شروع شد. در اول اكتبر 10 جنگنده اف - 15 مجهز به بمبهاي هدايت شونده جي بي يو -15 به سمت تونس پرواز كردند. همچنين در هوا دو سوخترسان بويينگ 707 بودند كه به جنگندهها دو بار سوخت ميرساندند. يك بويينگ ديگر هم به عنوان پايگاه فرماندهي، كنترل و ارتباطات در پرواز بود. دو هواپيماي جاسوسي هوكاي هم در پرواز بودند كه ماموريتشان اختلال در تاسيسات راداري تونس، ليبي و الجزاير بود.
جنگندههاي اف- 15 بمبهاي خودشان را انداختند و سپس به سمت اسراييل بازگشتند. بمبها به تمامي اهداف اصابت كرد از جمله اهداف اصلي: دفاتر بخش غربي و «فورس 17». بيش از 60 پرسنل ساف و كارگرهاي محلي كشته شدند 70 نفر هم زخمي. يكي از خلبانان گفت: «زماني كه ما برگشتيم يك حس رهايي داشتيم. من براي اينكه استرسم را كم كنم توي كابين فرياد ميكشيدم. پرواز به سمت خانه بيشتر از معمول خيلي هيجانانگيزتر شده بود. من سواحل اسراييل را با چشمان ديگري ميديدم. من پر از غروري بودم كه پيش از اين هرگز احساس نميكردم.»
نخستوزير پرز كه بعد از گزارشهاي اوليه حمله در يك دبيرستان سخنراني ميكرد، گفت: «مقرهاي تروريستها امنيت نخواهد داشت. ما حق حمله به آنها را داريم. قاتلان خونسرد حق ندارند كه راحت در بروند. هر عمل آنها يك دست راهنما و سازماندهي دارد.» ياسر عرفات كه بعد از ظهر همان روز از خرابههاي ساختمان بازديد ميكرد از اين فرصت براي اسطورهسازي استفاده كرد كه زندگياش هميشه با يك معجزه نجات پيدا كرده است. او با يك حالت نمايشي اظهار كرد: «من از يك مرگ حتمي با يك معجزه نجات پيدا كردم. من به سمت دفتر حمام شط در راه بودم كه يك ربع فاصله دارد. به راننده گفتم جاده را دور بزند و به دفتر ديگر برويم و در آنجا بود كه راجع به حمله شنيدم. من تلفن را برداشتم و به قاهره و امان زنگ زدم و گفتم كه به من آسيبي نرسيده و مبارزه را ادامه ميدهم.» فيالواقع طبق اطلاعاتي كه در اسراييل بود نشان ميداد كه او در زمان حمله قرار نبود در آنجا باشد. يوني كورن از بخش آمان گفت: «ما ميدانستيم كه محل اقامت عرفات در كجاست اما تصميم نداشتيم كه او مورد هدف باشد و به همين خاطر پيشنهاد آن را هم به دولت نداديم.» با اين حال در اسراييل حس غرور با طعم نااميدي مخلوط شده بود. زماني كه موشكها اصابت ميكرد،هيچكدام از فرماندهان ساف در دفاترشان نبودند. ابواياذ، فرمانده سپتامبر سياه و مبدع عمليات عليه تيم اسراييل در المپيك مونيخ كه نام او در صدر فهرست هدف اسراييل قرار داشت در زمان بازديد در كنار عرفات بود كه يك دهنكجي بزرگ به اسراييل بود. تنها يك مقام ارشد فلسطيني ميانه روز به نام نور علي كشته شد. در اصل، او با مقامات اسراييل بر سر مبادله زندانيان مذاكرات محرمانهاي داشت و يكي از مقامات ساف بود كه با وزير دفاع – وايزمن - تماسهاي مخفيانهاي هم داشت. ابوجهاد هم كه در منزلش - كه فاصله چنداني با محل بمباران نداشت - نشستي گذاشته بود و صداي انفجارها را هم شنيده بود.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه