ادامه از صفحه اول
برخورد با محتكران كاغذ
سال گذشته اعلام كردند كه كاغذ هم يكي از كالاهاي اساسي است و ارز دولتي به آن تعلق ميگيرد اما در عمل نه تنها اوضاع بهتر نشد بلكه در طول سال گذشته به خاطر روند افزايشي قيمت در طول سال دچار مشكلات زيادي شديم و بازار نشر دچار شوك شد. الان بهار كتاب و اوج كار ناشران است و نمايشگاه كتاب در حالي برگزاري است. يعني ظاهر امر نشان ميدهد كه بازار كتاب در ايران رونق دارد؛ اما فكر كنيم به اينكه بعد از اتمام نمايشگاه، ناشران با اين قيمت سرسامآور كاغذ چطور بايد كار كنند؟ چطور ميتوان با كاغذ بندي 500 هزار تومان و مقواي گلاسهاي كه سال گذشته اين موقع كيلويي سه هزار و 200 تومان بوده و الان به 30 و خردهاي هزار تومان رسيده، چگونه و با چه قيمتي ميتوان كتاب چاپ كرد؟ بديهي است كه اين مشكل خواه، ناخواه بايد حل شود و اگر چنين نشود بايد با نشر كاغذي تقريبا خداحافظي كنيم. همه ميدانيم كه نوسان ارز بر اقتصاد تاثير گذاشته و اين موضوع بر قيمت كاغذ هم موثر بوده است؛ اما موضوع فقط اين نيست. سوءاستفادههايي كه انجام شده، وضعيت كاغذ را تحت تاثير قرار داده تا حدودي و به بحران تبديل كرده است. سال گذشته چندين تن كاغذ احتكار شد و حتي گفتند «سلطان كاغذ» هم دستگير شده است. موضوعي كه در اين ارتباط اهميت پيدا ميكند، نظارت است. براي اينكه از بدتر شدن وضعيت پيشگيري شود، اهرمهاي نظارتي بايد پررنگتر شوند. بديهي است كه دولت و نهادها و سازمانها نميخواهند كه چنين سوءاستفادههايي در حوزه كاغذ صورت بگيرد. بنابراين بايد جلوي سوءاستفادههايي كه بنگاههاي محتكر كاغذ انجام ميدهند، گرفته شود. به نظر ميرسد كه كارگروه ويژهاي تشكيل شود كه نمايندگان دستگاهها و تشكلهاي ذيربط از جمله معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، وزارت صنعت، معدن و تجارت، شركت تعاوني آشنا، اتحاديه ناشران و كتابفروشان و... در آن عضويت فعال داشته باشند. اگر اين كارگروه تشكيل شود و به طور جدي موضوع نظارت را در دستور كار قرار دهد و بازرسيهاي لازم از انبارهاي كاغذ به عمل بيايد، طبعا بخشي از سوءاستفادهها از بين خواهد رفت. اين كارگروه نبايد فقط به تعيين و عرضه سهميه كاغذ به ناشران اكتفا كند بلكه مساله نظارت هم بايد جدي گرفته شود. بايد جريمهاي تعيين و با متخلفان و محتكران برخورد كنند. بايد جرمي براي اين كار تعيين شود تا ديگر هر كسي به خودش مجوز احتكار كاغذ ندهد. رسيدن به آن نقطه، نيازمند همكاري نهادها و دستگاههاي مختلف است و اميدواريم بعد از نمايشگاه و در سال جاري شاهد اين كار جمعي باشيم.
تو خود حديث مفصل بخوان
كارگراني كه در كارگاههاي زيرزميني، در صنايع بسيار ريز و خردهپا مشغول جوراببافي و مونتاژ قطعات و... هستند نياز به ديده شدن دارند. اينكه آيا تشكلهاي كارگري بتوانند آنها را در معرض ديد قرار دهند يا نه، موضوعي است كه به قدرت آنها برميگردد. تشكلهاي كارگري ابزار هستند، ابزاري كه ميتواند در چانهزنيهاي سهجانبه ميان دولت، كارگر و كارفرما مورد استفاده قرار گيرد تا دستكم مطالبات را به اندازه وزن خودش طرح و بيان كند. صرف داشتن تشكل كارگري به معناي اخذ مطالبات برحق و صنفي كارگرانه نيست، زماني ميتوانيم روي اخذ مطالبات حساب كنيم كه كارگران با تشكلهايشان بتوانند به نوعي به وزنه سياسي تبديل شوند و مطالباتشان را اعمال كنند. تا زماني كه كارگران با بيوزني روبهرو باشند كمي آرمانگرايانه است اگر بخواهيم فكر كنيم كه ميتوانيم نور بيشتري بر وضعيت كارگران بيهويت مانده در زيرزمينها بتابانيم و حقوق اساسي آنها را بر مبناي قوانين بينالمللي به آنها بازگردانيم.