زبان روان رهي
عبدالجبار كاكايي
تا قبل از دوره رهي معيري، تصنيفها را عموما مردم در شكل و ساختاري عوامانه ميساختند از اين جهت سازندگان تصنيفها هم آدمهاي مشهوري نبودند. يك مقداري اتفاقات سياسي، وارد شدن ايران به دوران جديد صنعتي، تجدد و عصر مشروطه به بعد و نقش تصنيف در ايجاد جريانهاي اجتماعي بود كه تغييراتي ايجاد كرد؛ بهخصوص عارف كه توانست نخستين كنسرتهاي موسيقي، يعني اتفاقات جمعي مردم را شكل دهد. چون تا قبل از عارف، موسيقي، بيشتر مجلسي و نه به شكل امروزي كنسرتهاي موسيقي بود. اين اتفاقات، تصنيف را داراي شخصيت كرد و در فراز متفاوتي قرار داد.
رهي معيري هم درست در دورهاي ظهور ميكند كه پس از هيجانات كودتا، وقايع مشروطه و دوران ثبات اجتماعي است. در اين زمان تصنيف در موقعيت جديدي قرار گرفته است. رهي زبان رواني داشت و عليالاصول جدا از تصنيفهايش، حتي شعرها و غزلهايش، ملحون شدهاند، يعني قابليت لحنپذيري را داشتند؛ بنابراين به تصنيف هم گرايش پيدا كرد. تصنيف هم بهگونهاي فرزندخوانده غزل است، يعني مفاهيم، كلمات و تعابير غزل، متناسب با لحني كه موسيقي ايجاد ميكند، در تصنيف بازسرايي ميشود. اين است كه رهي در تصنيف هم درخشيد و آثار درخشاني خلق كرد. ساده و روان بودن از خصيصهها و ويژگيهاي اصلي شعر معيري است و همين رواني شعر او يكي از دلايلي بود كه مورد توجه موسيقي قرار گرفت. تقريبا اين خصيصه را در شعر هوشنگ ابتهاج هم ميتوان ديد، همچنين در شعر بيژن ترقي، نواب صفا و در غزلهاي مرحوم ملكالشعرا مشهود است. به هر حال اينها از شيوههايي است كه شاعر را به آهنگساز و خواننده نزديك ميكند.