ديپلماسي شخصي ترامپ
كوروش احمدي
تكرار اظهار آمادگي دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا براي مذاكره با مقامات ايران كه اين بار به شكلي قابل توجه براي عامه مردم، يعني با دادن شماره تلفن صورت گرفته، سوال هميشگي در مورد مقاصد ترامپ و نقش تيم امنيت ملي او را مجددا مطرح كرده است. اين اقدام ديپلماتيك ترامپ را ميتوان بازتاب «ديپلماسي شخصي» او دانست كه داراي ويژگيهايي به شرح زير است:
1- تمايل به تصميمگيري شخصي و بدون مشورت با مشاوران- دونالد ترامپ راسا و بدون مشورت با مشاوران و مقامات ذيربط در مارس 2018 پيشنهاد رهبر كره شمالي براي مذاكره را پذيرفت.
تيلرسون، وزير خارجه وقت چند ساعت قبل از اعلام اين خبر در اتيوپي گفته بود كه «راهي طولاني» تا مذاكره مستقيم با كره شمالي باقي است. وي كمي بعد در جيبوتي گفت كه «اين تصميمي است كه رييسجمهور خود گرفته است.» اعلام تصميم ترامپ در 19 دسامبر 2018 براي خروج نيروهاي امريكايي از سوريه متحدان امريكا، اعضاي كنگره و حتي اعضاي تيم امنيتي او را غافلگير كرد. طي يك هفته قبل، مقامات ارشد ذيربط مانند جيمز جفري، نماينده امريكا در امور سوريه، مكگرك، نماينده امريكا در مبارزه با تروريسم، و سخنگوي وزارت خارجه امريكا همه بر ادامه حضور نيروهاي امريكايي در سوريه تاكيد كرده بودند. بولتون در ماه سپتامبر گفته بود كه «مادامي كه نيروهاي ايراني خارج از ايران حضور دارند، نيروهاي امريكايي در سوريه باقي خواهند ماند.» ماتيس، وزير وقت دفاع نيز در آگوست گذشته از ضرورت ادامه حضور سربازان امريكايي در سوريه و حتي تقويت آن سخن گفته بود. همين اقدام ترامپ، كاسه صبر جيمز ماتيس، وزير دفاع را لبريز كرد و موجب استعفاي او در روز بعد شد. تصميمات متعدد ديگر ترامپ از جمله اعلام غيرمنتظره توقف رزمايشهاي نظامي با كره جنوبي در مصاحبه به همراه رهبر كره شمالي در سنگاپور و اصرار به قرار دادن سپاه پاسداران در ليست گروههاي تروريستي در 12 فوريه 2017 در حالي كه تركيب تيم امنيتياش متفاوت بود، از ديگر نمونهها در اين رابطه است.
2- شيوه خاص دونالد ترامپ- ديپلماسي ترامپ از كانالهاي سنتي مانند «كميته اصليها» و وزارت خارجه و ... اعمال نميشود. او حسهاي دفعتي و غريزياش را مبناي كار قرار ميدهد. در اين رابطه، مثالهايي مانند ديپلماسي از طريق توييتهاي صبحگاهي، بلاتصدي گذاشتن بسياري از پستهاي بالا در وزارت خارجه و كاهش 30 درصدي بودجه آن، بلاتصدي گذاشتن وزارت دفاع طي 5 ماه گذشته و ... قابل توجه است.
3- وارونه كردن روندهاي ديپلماتيك - به طور معمول تلاش براي نيل به توافقي بين دو كشور از سطوح كارشناسي و مقامات مياني آغاز و در صورت پيشرفت كار، سران با هم ملاقات و توافق را نهايي ميكنند. اما ترامپ دوست ندارد موفقيتي را با زيردستانش شريك شود. او ميخواهد به هر قيمتي تنها خود در مركز توجه بوده و به عنوان نابغه و قهرمان جلوه كند.
4- لجاجت و كينهتوزي نسبت به دولت اوباما و ميراث او - اين امر شايد دليل اصلي شدت دشمني او با برجام است كه از ابتداي مبارزات انتخاباتي او نمود بيروني داشت و همچنان انگيزه اصلي او براي مخالفت با برجام است. مخالفت سرسختانه او با بيمه درماني اوباما و بسياري ديگر از اقدامات دموكراتها نيز در اين رابطه قابل توجه است.
5- غلبه خصلت نمايشي بر خصلت محتوايي- ترامپ به عنوان كسي كه حضورش در سپهر عمومي را از يك نمايش تلويزيوني آغاز كرده، بيشترين اهميت را به ابعاد نمايشي اقداماتش ميدهد. اين يك خصيصه پوپوليستي است كه در ديگر پوپوليستها نيز وجود دارد.
6- تمركز افراطي بر پايگاه راي - او بسيار بيشتر از پيشينيان خود در همه مقاطع بر جذب و حفظ پايگاه راي خود متمركز بوده و برخلاف ديگران اين امر را به عرصه سياست خارجي نيز كشانده است.
اين ويژگيها به اضافه خصايص پوپوليستي رنگي ويژه به سياست خارجي ترامپ داده و موجب شده تا بسيار متفاوت با پيشينيان عمل كند و از جمله مخالف ديپلماسي محرمانه باشد. پيشنهاد ترامپ براي مذاكره با رهبران ايران كه نخست در 31 جولاي 2018 با قيد «بدون پيششرط» و «در هر زمان كه ايران بخواند»، مطرح شد و تكرار اخير آن در چارچوب همين «ديپلماسي شخصي» و بدون مشورت با تيم امنيتياش صورت گرفته و ميتواند دليل استقلال راي او در برابر اين تيم باشد. نقش افراد تندرويي نظير بولتون و پمپئو بيشتر از اين جهت مهم است كه مانند نفرات قبلي مانعي در برابر برنامههاي او نيستند و سمت تاريك و تباه او را تقويت ميكنند.