• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4402 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۰ تير

مجيد انصاري، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام:

مردم مي‌فهمند پشت اين تخريب‌ها سودجويي‌هاي شخصي نهفته است

مرجان زهراني

 

 

حمله به وزارتخانه‌هاي دولت به‌ ويژه آنها كه كاركرد اقتصادي دارند همچون يك سيكل معيوب تكرار مي‌شود. برخي از اين جريان‌ها اما مدعي‌اند كه دولت در سايه تشكيل داده و تلاش مي‌كنند با بررسي‌هاي دقيق اين ضعف‌هاي دولت را بازگو كنند. اين در حالي است كه اساسا تشكيل دولت در سايه نيازمند فراهم آمدن مختصات و زمينه‌هاي حزبي است و البته كه اين زمينه هنوز فراهم نشد‌ه است. از همين رو به نظر مي‌رسد به جاي دولت در سايه، دولتي پنهان شكل گرفته كه هر كجا دولت مستقر خلاف خواست آن پيش برود، موتور تخريب را روشن مي‌كند.

اين روزها وزارت نفت در سيبل تخريب‌ها قرار دارد و هر بار انتشار يك خبر نادرست در مورد اين وزارتخانه باعث مي‌شود، وزارت نفت و مديران آن درگير پاسخ به اين حاشيه‌سازي‌ها شوند كه حتي برخي نمايندگان مجلس نيز در ايجاد آن دخيل هستند. مجيد انصاري، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت‌وگو با «اعتماد» معتقد است، كساني كه مطالبات يا منافع اقتصادي‌شان برآورده نمي‌شود عمدتا به اين حملات رو مي‌آورند. او همچنين دوران حيات امام و دوران دفاع مقدس را با دوران كنوني مقايسه كرده و معتقد است، نقش امام در يك‌دستي مسوولان و مديران دوران جنگ و تمركز بر مقوله مهمي چون دفاع پررنگ بوده، با اين حال در سال‌هاي گذشته مراكز قدرتي شكل گرفته‌اند كه خودسرانه منافع شخصي، گروهي و دستگاهي و نه منافع ملي را در نظر مي‌گيرند.

 

اين روزها برخي منتقدان دولت خود را دولت در سايه معرفي مي‌كنند و چنين كاركردي براي خود قائل هستند. اين در حالي است كه به نظر مي‌رسد اساسا به لحاظ معنايي و سياسي قرابتي با مفهوم دولت در سايه ندارند و بيشتر دولت پنهاني شكل داده‌اند كه عمليات تخريبي عليه وزارتخانه‌هاي دولت به خصوص وزارتخانه‌هاي اقتصادي آن هم در بدترين شرايط تحريمي تاريخ را در دستور كار دارند. شما حمله به وزارتخانه‌هاي اقتصادي و استراتژيك همچون وزارت نفت را چطور تحليل مي‌كنيد؟ فكر مي‌كنيد چه جرياني پشت اين تخريب‌ها قرار دارد؟

البته جريان‌شناسي اين تخريب‌ها و اينكه از سوي چه جرياني با چه ماهيتي اين حمله و هجمه صورت مي‌گيرد نيازمند اطلاعات دقيق است. بنابراين نمي‌توانم به صورت دقيق در مورد جرياني كه پا در اين راه گذاشته اظهارنظر كنم. اما به هر حال نمي‌توان ناديده گرفت كساني كه مطالبات يا منافع اقتصادي دارند كه برآورده نمي‌شود عمدتا اين حملات را انجام مي‌دهند.

با توجه به تعريف آكادميك دولت در سايه، تشكيل چنين دولتي در ساختار كنوني نظام ما اساسا امكان‌پذير است؟

دولت در سايه به مفهوم متعارف جهاني در ايران نيست و نمي‌تواند شكل بگيرد. اينكه يك حزب يا تشكيلات قوي و رسمي، دولت در سايه تشكيل دهد، عملكرد دولت رسمي را نقد كند و در همين راستا پيشنهادها و برنامه‌هايي براي اداره بهتر كشور ارايه دهد. متاسفانه چنين روندي در ساختار حاكميتي ما صورت نمي‌گيرد چون اساسا حزب يا تشكيلاتي پايدار، فراگير و قوي نداريم. موانع شكل‌گيري احزاب پايدار، قوي و گسترده بحث جداگانه‌اي است و مصاحبه ديگري را مي‌طلبد اما به هر دليل ما شبهه احزابي داريم كه نمي‌توانند كاركرد اصلي احزاب را داشته‌باشند. احزاب پس از تشكيل در مسير توسعه متوقف يا مضمحل مي‌شوند. دولت در سايه متعارفي كه در دنيا شكل مي‌گيرد، دولت‌هاي ساخته دست احزاب هستند كه تمام زوايا و عناصر آن واضح است و كاركردهاي مشخصي دارند كه ما در ايران چنين چيزي نداريم. آنچه در ايران داريم جريان‌هاي جداي از هم، بعضا متكي به اشخاص يا جريان‌هاي قدرت يا نهادهاي خاص است كه عمليات تخريبي نه انتقادي را اما نه به سبك و سياق دولت در سايه صورت مي‌دهند. دلايل آنها هم در اين راستا عمدتا دسترسي به منافع اقتصادي يا سياسي است. تفاوت اين جريان‌ها با احزابي كه دولت در سايه تشكيل مي‌دهند اين است كه معمولا پاسخگوي عملكرد خود نيستند، تابلوي رسمي و مشخصي ندارند و مسووليت گفتار و رفتار و عملكردشان را برعهده نمي‌گيرند. در واقع كانون‌هاي غيررسمي مخفي يا نيمه‌مخفي هستند كه هر از چندگاهي فضاسازي‌هايي در حوزه‌هاي مختلف اعم از اقتصادي يا سياسي ايجاد مي‌كنند و هر كجا خواسته آنها تحقق پيدا نمي‌كند و تقاضاهاي‌شان برآورده نمي‌شود و اهداف تعيين و اعلام نشده‌شان با موانعي روبرو مي‌شود امواجي از تبليغات سوء عليه اشخاص و مسوولان و نهادهاي رسمي كشور آغاز مي‌كنند. لذا شاهد هستيم كه يك باره يك وزارتخانه روي سيبل تخريب‌ها قرار مي‌گيرد آن هم در شرايطي كه آن وزارتخانه‌ در خط مقدم جنگ است آماج انواع حمله‌ها و تهاجم‌هاي بي‌رحمانه و ويرانگر قرار مي‌گيرد. اين موضوع را در جريان مذاكرات برجام عليه وزارت خارجه و محمدجواد ظريف شاهد بوديم. دقيقا در روزها و ساعاتي كه تيم مذاكره‌كننده در شرايطي دشوار مشغول جنگ ديپلماتيك با قدرت‌هاي جهاني بودند در ايران با انواع شيوه‌ها مورد انواع تهمت‌ها و فشارها قرار مي‌گرفتند. امروز هم وزارتخانه‌اي مثل وزارت نفت كه در خط مقدم جنگ اقتصادي است كه به ناحق و ظالمانه از سوي ترامپ و هم دستانش بر مردم تحميل شده است. خودشان هم تعبير جنگ به كار برده و اتاق جنگي در وزارت دارايي امريكا تشكيل دادند و از تمامي حربه‌ها و اسلحه‌هاي موثر اقتصادي و مالي استفاده مي‌كنند؛ از تحريم‌ گسترده شبكه بانكي گرفته تا تحريم نهادها و اشخاص و با كمال وقاحت عالي‌ترين مقام رسمي و معنوي كشور ما را نيز تحريم كرده‌اند. حتي وزير خارجه ما را نيز تحريم كرد كه در هيچ كجاي دنيا و حتي در شرايط جنگ نظامي نيز مرسوم نيست كه وزير يا وزارت‌خارجه كشوري تحت تحريم قرار گيرد چرا كه تنها دستگاه ارتباطي يك كشور با ساير كشورها تلقي مي‌شود.

در اين شرايط حساس مي‌بينيم كه وزارت نفت كه بايد با هر زحمتي شده بتواند تحريم‌هاي امريكا را خنثي كرده و نفت را بفروشد، تحت شديدترين حملات قرار مي‌گيرد تا ذهنيت مديران اين وزاتخانه و شخص وزير را به هم بريزند و بخش عمده‌اي از انرژي‌ آنها كه بايد در راه مقابله با تحريم‌هاي دشمن صرف شود بر روي پاسخگويي بر شبهات و تهديدها متمركز شود؛ آن هم درست زماني كه فروش نفت با چه مشكلات بزرگي مواجه است. اين در حالي است كه بايد همه دستگاه‌ها و نهادها و رسانه‌ها كمك كنند بخشي از درآمدي كه در لايحه بودجه پيش‌بيني شده و براي اداره امور جاري كشور بايد از طريق فروش نفت به دست بيايد، تامين شود وگرنه با مشكلات اساسي مواجه خواهيم شد كه مردم ضرر آن را مي‌بينند.

به هر حال تحريم‌هاي ظالمانه براي كشور رقم خورده است. از سوي ديگر به لحاظ اختيارات رييس‌جمهوري نيز بنا به گفته‌هاي حسن روحاني در شرايط مطلوبي قرار نداريم. به نظر شما اين هجمه‌ها و حمله‌ها نوعي بازي انتخاباتي محسوب مي‌شود يا بايد مرتبه اين دعوا را فراتر از انتخابات تحليل و تفسير كرد؟

واقعيت اين است كه نمي‌توان نيت‌خواني كرد اما به عنوان يك تحليلگر سياسي مي‌توانم بر اساس تجربيات گذشته بگويم كه برخي از اين اقدامات بيشتر انگيزه منفعت‌طلبي اقتصادي و مالي دارد و احتمالا درخواست‌هايي از سوي برخي اشخاص يا مراكز مطرح مي‌شود كه برآورده نمي‌شود و سپس با يك يا دو واسطه از طريق تريبون‌هاي رسمي يا غيررسمي به هجمه‌ و تخريب تبديل مي‌شود. نمي‌خواهم همه كساني كه از وزارت نفت انتقاد مي‌كنند را به رانت‌خواري متهم كنم اما مطمئن هستم كه يكي از علل اين است. البته ممكن است افرادي هم در اين ميدان نادانسته يا ناخواسته وارد شوند كه عده‌اي ديگر براي منافع اقتصادي راه انداخته‌اند. همچنين انتخابات مجلس را هم در پيش داريم و هر چه به اين انتخابات نزديك مي‌شويم فرضيه تخريب با انگيزه‌هاي سياسي و انتخاباتي نيز دور از ذهن نيست ولي با توجه به اينكه در اين مدت عمدتا وزارتخانه‌هاي اقتصادي مورد هجمه قرار گرفتند نه وزارتخانه‌هاي سياسي و فرهنگي مي‌توان حدس زد كه انگيزه‌هاي مالي و رانتي موثرتر بوده است.

به نظر شما در اين شرايط دولت چگونه بازدارندگي در مقابل اين هجمه‌ها و حمله ايجاد كند؟ اساسا اين موضوع در توان دولت مستقر هست؟

صرف نظر از اين تخريب‌ها و هجمه‌ها عليه وزارتخانه‌هاي اقتصادي به ويژه وزارت نفت عرض مي‌كنم كه ما امروز درگير جنگ بي‌سابقه و پيچيده‌تري از جنگ تحميلي با عراق هستيم. جنگ تحميلي، جنگ روشني بود. ما مي‌دانستيم كه در ميدان رزم قرار داريم و بايد با نيروهاي نظامي وارد عمل شويم. سرداران و رزمندگان ما در نيروهاي مسلح همراه مردم مي‌دانستند كه بايد در مقابل نيروهاي عراقي بجنگند و شيوه‌ها و استراتژي‌هاي مختلف را مي‌سنجيدند و اقدام مي‌كردند. امروز دشمنان ما در اقصي نقاط دنيا نشسته‌اند و با انواع شيوه‌هاي نرم مي‌خواهند اقتصاد ما را فلج كنند و با تحت فشار قرار دادن مردم، آنها را نسبت به نظام بدبين يا وادار به شورش كنند. در چنين شرايطي كه جنگ تمام‌عيار اقتصادي با تحريم‌هاي تاريخي بي‌سابقه همراه با جنگ رواني- تبليغي به اضافه جنگ سياسي كه از طريق فعال شدن دستگاه سياست خارجي و اطلاعاتي امريكا، اسراييل، عربستان و اخيرا انگليس و ديگر همدستان‌شان عليه ما به راه افتاده است، حتما بايد شرايط كشور و رييس‌جمهور متمركز و مقتدرانه همچون دوران جنگ تحميلي باشد.

در دوران جنگ سران سه قوه همراه با حاج احمدآقا از طرف حضرت امام براي انتقال سريع مطالب ستادي تشكيل دادند. تمام دستگاه‌ها و نهادها از نظامي، انتظامي، اطلاعاتي، امنيتي، تبليغي به خصوص صداوسيما موظف بودند كه طبق تصميمات و تدابير اين ستاد عمل كنند. به خاطر دارم كه در آن زمان صداوسيما حتي در مورد پخش يك سري از اخبار معمولي در حوزه‌هاي اقتصادي يا حتي مسائل ديگر بايد از سوي آقاي كمال خرازي كه آن زمان مسووليتي در اين زمينه داشت و پيش از او كه سيد محمد خاتمي وزير ارشاد بود، تاييد و با تاييد آنها اين اخبار و اطلاعات منعكس مي‌شد تا دشمن سوءاستفاده‌اي نكند. متاسفانه در جنگ اقتصادي و رواني امروز ما چنين ستادي نداريم و مي‌بينيم كه صداوسيما بر طبل خود مي‌كوبد و روش‌هاي تخريبي گذشته خود را كم و بيش دارد. ده‌ها بلكه صدها رسانه‌هاي مكتوب و غيرمكتوب، خبرگزاري و سايت و حتي كانال‌هايي در فضاي مجازي وابسته به مراكز آشكار و مخفي به كانون‌هاي فشاري تبديل شده‌اند كه حقيقتا بعضي‌ از آنها كاركردي متناسب با منويات و خواست دشمن دارد. در واقع وقتي عملكرد يا رفتار رسانه‌اي آنها را بررسي مي‌كنيد، متوجه مي‌شويد كه عده‌اي عليه مديريت كشور همان چيزي را منتقل مي‌كنند كه امريكا، اسراييل و منافقين و صعودي‌ها منتقل مي‌كنند. در واقع خروجي رفتار تبليغاتي آنها القاي دوگانگي يا چندگانگي در مديريت كشور، القاي يأس و نااميدي در جامعه، القاي ناكارآمدي در دولت، القاي گسترش فساد در كشور و بالاخره القاي سردرگمي در جامعه است. شكي نيست كه اين القائات كار دشمنان است.

در مورد دهه اول انقلاب صحبت كرديد كه اتفاقا كشور بعد از يك انقلاب نوپا، شرايط جنگي سختي را تجربه مي‌كرد. آيا در آن زمان هم‌چنين شرايطي براي دولت مستقر رقم خورده‌بود و فشارهايي از سوي مراكز قدرت وجود داشت؟

اصلا چنين فشارهايي وجود نداشت. خاطرم هست در آن زمان با كمترين اقدامي كه افتراق و اختلاف در داخل كشور يا دلسردي رزمندگان در جبهه‌ها را به دنبال داشت، برخورد مي‌شد. يكي از روزنامه‌ها آن زمان كه مطالب تخريبي را منتشر مي‌كرد وقتي به جبهه‌ها رسيد باعث شد حضرت امام برخورد بسيار تندي با متوليان امر داشته باشند و دستور دادند به هيچ‌وجه اين نوع روزنامه‌ها به جبهه‌ها نرود چون صفوف رزمنده‌ها را دچار انشقاق مي‌كند.

خاطرم هست در مجلس چندين بار در مورد وزارت خارجه و دستگاه ديپلماسي يا جبهه و جنگ مسائلي مطرح مي‌شد از سوي امام پيغام مي‌آمد كه از تريبون مجلس مراقبت بكنيد كه از آن سوء‌استفاده نشود. گاهي اگر از تريبون نماز جمعه يا تريبون‌هاي ديگر چيزي گفته مي‌شد كه بوي اختلاف و چند صدايي از آن به مشام مي‌رسيد و مي‌توانست مورد سوءاستفاده دشمنان قرار گيرد با برخورد مواجه مي‌شد.

در همه جاي دنيا وقتي كشوري در حال جنگ است، ستادي تشكيل مي‌شود و همه نهادها و آحاد مردم موظف هستند در چارچوب ستاد فرماندهي جنگ وظايف خود را انجام دهند. امروز هم ما نيازمند تشكيل ستاد فرماندهي جنگ اقتصادي هستيم كه البته با تدبير مقام معظم رهبري به نوعي تشكيل شده است. در واقع جلسات سران سه قوه براي ساماندهي‌هاي لازم در اين راستا شكل گرفته است و بايد همه نهادها و سازمان‌ها اعم از انتظامي، نظامي، ‌اقتصادي، اطلاعاتي، دولت، قوه قضاييه، مجلس، صداوسيما و ... در چارچوب فرماندهي ستاد جنگ اقتصادي عمل كنند و از هر گونه اقدام تك‌روانه و نابخردانه پرهيز كنند. به هر روي مردم هم هوشيار هستند و مي‌فهمند پشت برخي از اين تخريب‌ها اهداف پليد و حداقل سودجويي‌هاي شخصي نهفته است. بايد با اين اهداف و سودجويي‌ها با قدرت هر چه تمام‌تر برخورد شود.

شرايط مديريت آن دوران به چه شكلي بود؟

در آن زمان رييس مجلس آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني از مديران بزرگ اداره جنگ بودند. آيت‌الله خامنه‌اي رييس‌جمهوري و يكي از مسوولان و نماينده امام در شوراي عالي دفاع بودند. مهندس موسوي كه مورد تاييد قاطع امام بودند نيز در نخست‌وزيري حضور داشتند و مرحوم آيت‌الله موسوي اردبيلي نيز همين طور. در واقع كم‌ترين ناهماهنگي و اختلاف در سطح سران قوا نبود. مسوولان نظامي و فرماندهان نيز اعم از سپاه و ارتش و نيروي انتظامي به صورت صددرصد گوش به فرمان تدابير امام بودند كه از طريق ستادي كه براي جنگ تشكيل شده‌بود مستقيما يا از طريق مرحوم حاج احمد آقا يا ساير افراد دفتر امام ابلاغ مي‌شد. در جلسات كارشناسي، ستاد جنگ يا ستاد اداره كشور با حضور سران قوا بحث‌هاي جدي صورت مي‌گرفت، اختلاف‌نظر وجود داشت، مشاجره اتفاق مي‌افتاد، گاهي اگر به جمع‌بندي نمي‌رسيدند جلسه‌هاي توفاني و طولاني در حضور حضرت امام داشتند يا حتي چالش‌هاي كارشناسي با شخص امام صورت مي‌گرفت اما اين بحث‌ها در محيط تصميم‌گيري بود اما بعد از تصميم‌گيري يا در محيط رسانه‌اي احدي حق نداشت تفرقه ايجاد كند يا دستگاه‌هايي كه در خط مقدم مبارزه بودند را تخريب يا تضعيف كند. اگر چنين اتفاقي مي‌افتاد هم فضاي كشور برنمي‌تابيد و هم امام و هم دستگاه‌هاي ذي‌ربط به‌شدت برخورد مي‌كردند. امروز اما شاهد اين هستيم كه با وجود تاكيد‌هاي رهبري عده‌‌اي برخلاف ادعايي كه دارند مبني بر پيروي از ولايت فقيه اما در عمل پيرو اهداف و آراي خودشان هستند و بعضا از شعارها به عنوان يك پوشش استفاده مي‌كنند.

با اين حساب تحليل شما نشان مي‌دهد كه در دهه‌هاي بعدي دولت پنهاني شكل گرفته كه دست به اقداماتي از اين دست مي‌زند.

در اين مدت مراكزي شكل گرفته كه اين مراكز خودسرانه عمل مي‌كنند. منافع شخصي، گروهي و دستگاهي دارند و منافع ملي در كانون توجه آنها قرار نمي‌گيرد. آنها به صورت جزاير مستقلي از دستگاه‌هاي رسمي كشور اقداماتي انجام مي‌دهند كه موجب فرسايش توان مديريتي كشور، انجام كارهاي موازي و تحميل هزينه‌هاي سنگين مالي اقتصادي و سياسي بر كشور مي‌شود. در چنين شرايطي طبعا نفوذ كشور نيز آسان شده و مي‌توانند از طريق كانال‌هايي به اهداف خود برسند.


كساني كه مطالبات يا منافع اقتصادي دارند كه برآورده نمي‌شود عمدتا اين حملات را انجام مي‌دهند.

{جريان‌هايي كه دست به تخريب مي‌زنند} در واقع كانون‌هاي غيررسمي مخفي يا نيمه‌مخفي هستند كه هر از گاهي فضاسازي‌هايي در حوزه‌هاي مختلف اعم از اقتصادي يا سياسي ايجاد مي‌كنند و هر كجا خواسته آنها تحقق پيدا نمي‌كند و تقاضاهاي‌شان برآورده نمي‌شود و اهداف تعيين و اعلام نشده‌شان با موانعي روبه‌رو مي‌شود، امواجي از تبليغات سوء عليه اشخاص و مسوولان و نهادهاي رسمي كشور آغاز مي‌كنند.

برخي از اين اقدامات بيشتر انگيزه منفعت‌طلبي اقتصادي و مالي دارد و احتمالا درخواست‌هايي از سوي برخي اشخاص يا مراكز مطرح مي‌شود كه برآورده نمي‌شود سپس با يك يا دو واسطه از طريق تريبون‌هاي رسمي يا غيررسمي به هجمه‌ و تخريب تبديل مي‌شود.

انتخابات مجلس را هم در پيش داريم و هر چه به اين انتخابات نزديك مي‌شويم، فرضيه تخريب با انگيزه‌هاي سياسي و انتخاباتي نيز دور از ذهن نيست ولي با توجه به اينكه در اين مدت عمدتا وزارتخانه‌هاي اقتصادي مورد همجه قرار گرفتند نه وزارتخانه‌هاي سياسي و فرهنگي، مي‌توان حدس زد كه انگيزه‌هاي رانتي موثرتر بوده است.

متاسفانه در جنگ اقتصادي و رواني امروز ما چنين ستادي {ستاد جنگ اقتصادي} نداريم و مي‌بينيم كه صداوسيما بر طبل خود مي‌كوبد و روش‌هاي تخريبي گذشته خود را كم و بيش دارد.

عده‌اي عليه مديريت كشور همان چيزي را منتقل مي‌كنند كه امريكا، اسراييل و منافقين و سعودي‌ها منتقل مي‌كنند.

در آن زمان {جنگ} با كمترين اقدامي كه افتراق و اختلاف در داخل كشور يا دلسردي رزمندگان در جبهه‌ها را به دنبال داشت، برخورد مي‌شد.

در اين مدت مراكزي شكل گرفته كه اين مراكز خودسرانه عمل مي‌كنند. منافع شخصي، گروهي و دستگاهي دارند و منافع ملي در كانون توجه آنها قرار نمي‌گيرد. آنها به صورت جزاير مستقلي از دستگاه‌هاي رسمي كشور اقداماتي انجام مي‌دهند كه موجب فرسايش توان مديريتي كشور مي‌شود.

خواسته‌ كانون‌هاي غيررسمي مخفي يا نيمه‌‌مخفي برآورده نشود، فضاسازي ايجاد‌ مي‌كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون