• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4402 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۰ تير

نگاهي به فيلم راهبه ساخته كورين هاردي

كشمكش شيطان و ايمان

كامل حسيني

 

 

آغاز كنش‌هاي شديد ترسناك در بطن روايت 96 دقيقه‌اي با سكانسي جرقه مي‌زند كه در آن راهبه جوان با قصدي نسبتا مبهم خود را دار مي‌زند و درست در همين نقطه است كه دو مساله مبهم تماشاگران را به كنجكاوي مضاعف براي ‌پيگيري‌ حقيقت ماجرا ترغيب مي‌كند. آن طور كه مي‌گويند فيلم اقتباسي «راهبه» ساخته‌ كورين هاردي در ادامه سري فيلم‌هاي ديگر است كه با گره زدن مفاهيم «تسخير» توسط شياطين و ساير افكار كليسايي ژانر وحشت ساخته‌ است. در حقيقت، كارگردان در فرآيند به‌كارگيري يكي از اغراض مهم سينما يعني جنبه سرگرم‌كنندگي ژانر وحشت و برانگيختن
هرچه بيشتر دلهره و ترس‌ جهت پروراندن برخي باورها و موضوع‌هاي مرموز و هولناك برخي فرقه‌هاي مسيحيت بهره مي‌برد و اينجاست كه فرم سكانس‌هاي ترسناك فيلم با تم آن در تناسب يكديگر روايتي با ريتم تند به پيش مي‌برند و اما ميزانسن فيلم هم چگونه و از راه چه تكنيك‌هايي تم فيلم و عنصر سرگرمي را به هم پيوند ‌مي‌دهد؟ نماهايي با حضور ترسناك سوژه در عمق مركزي و فضاي سياه و تاريك و نورپردازي مناسب، ارايه قدرت خارق‌العاده اما دروغين شياطين، حمله‌هاي ناگهاني از اطراف و نمايش شكل‌هاي مبدل آنها در قالب نماهاي نزديك و متوسط نزديك توانسته‌اند حس وحشت و حتي قدرت تسخير هرچند زودگذر را به تماشاگر منتقل كنند.

از طرفي ديگر، فيلم از طريق تاريك كردن چهره برخي شخصيت‌ها هنگام موتيف حمله‌هاي شياطين، قدرت دراماتيك تعليق‌ها را دوچندان مي‌كند. روايت كورين هاردي سرشار از موتيف‌هايي است كه همانند تم و قدرت سرگرم‌كنندگي فيلم كه بيان شد در تشابه با يكديگرند، زيرا آنچه در كشمكش‌ها حضور پررنگ دارد و عنصر تضاد ايمان كشيش‌ها در برابر تسخير و شر شياطين روايت را هم در بافت پيرنگ چيد‌ه‌اند در موتيف‌هاي فراوان مجسمه‌هاي مسيح، وجود شياطين در لباس مبدل راهبه‌ها، انبوه شمع‌هاي روشن‌كننده و مدام در حال سوختن و در نهايت حضور متعدد صليب در بيشتر سكانس‌هاي فيلم است و اما نكته عجيب و جدا از هرگونه قضاوت ارزشي در فيلمنامه اين است كه از قضا تماشاگر تازه در ميانه روايت پي مي‌برد كه پيرنگ فرعي با گره‌گشايي از راز مرگ راهبه جوان محو مي‌شود و تداوم روايت با خطرهاي ديگر يعني خطر تسخير و وحشت بيشتر در كليسا بر فضاي شخصيت‌ دختر جوان با «كشيش برك» پيرنگ اصلي در قالب جدال كشيش با تاريكي و شياطين همچنان ادامه دارد. در سراسر فيلم قاب‌ها با تركيب‌بندي رنگ سياه و سفيد توانسته‌اند، تشديد تضادها را بيشتر و ملموس‌تر كنند. نماي فراوان چشم پرنده ترسناك كاخ كليسا و چندين نماي ديگر در برخي سكانس‌هايي كه تنش‌ها را آغاز كرده‌اند يا همچنان در تشديد كشمكش‌ها نقش بسزايي دارند، شايد به گونه‌اي نمادين به عقايدي در كليسا مبني بر حضور قدرتي آسماني ربط دارد مبني بر اينكه با وجود تلاش قدرت شياطين در تسخير ظاهري اما سرانجام شكست خواهند خورد و پدر برك و دختر جوان همراهش با جواني كه راهنماي آنها بود، نجات خواهند يافت تا روايت را با يك پايان بسته رقم بزنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون