گل‌هاي نيلوفر در مرداب مي‌رويند
غلامرضا امامي
جناب دكتر نمكي وزير محترم بهداشت
نخست بگويم من شما را نمي‌شناسم و نديده‌ام، اما از آنچه از شما شنيده‌ام و نيز دلنوشته دوست دانايم دكتر حيدرنيا مرا بر آن داشت اين نامه سرگشاده را براي شما بنويسم. ديگر آنكه به قول سعدي: نه بر اشتري سوارم نه چو خر به زير بارم/ نه خداوند رعيت نه غلام شهريارم / غم موجود و پريشاني معدوم ندارم /نفسي مي‌زنم آسوده و عمري به سر آرم. در خبرها شنيدم فغان‌تان به آسمان بلند شده، از اين جامعه غم زده و به سوگ نشسته كه شادي از آن رخت بربسته است. بي‌گمان در كوي و خيابان شما هم ديده‌ايد چهره‌هاي دژهم درهم و برهم، ديده‌هايي نگران و لباني بي‌لبخند كه با اين رانت و گراني و جغد جنگ در خويش فرو رفته‌اند، اما مي‌توان با همه اين رنج‌ها و نگراني‌ها شاد بود و شاد زيست. بي‌گمان ريشه افسردگي غم است و حاصلش نوميدي... بسيار سرزمين‌ها ديده‌ام و مردمان كه از اين مصيبت‌ها كم نداشتند اما شاد و اميدوار در تونل سياه زمان روشني ديده‌اند و به آينده ره سپرده‌اند. جانا سخن از زبان ما مي‌گويي. مي‌توان لقمه ناني بر سر سفره داشت و شاد بود و به آينده پراميد نگريست و مي‌توان با همه نعمات جهان سر به زير و افسرده بود و در جست‌وجوي خودرويي گران‌تر، خانه‌اي گسترده‌تر و حساب بانكي‌اي افزون‌تر سر درگريبان غم فرو برد.آقاي وزير!لابد شما هم شنيده‌ايد بر كوي و برزن آگهي‌هاي فروش كليه و اخيرا كبد و قرنيه چشم نصب شده است. در كشوري كه منابع زيرزميني و روزميني فراوان دارد از يك‌‌سو دزدي‌هاي ميلياردي هستند و از اين سو پدران و مادراني غم‌دار با سفره‌هاي خالي.آقاي وزير!... بارها در كوي و برزن ديده‌ام و ديده‌ايد كودكان كار بيكار كه در زباله‌ها رزق و روزي خويش مي‌جويند و از آن سو ميليون‌ها ببخشيد ميلياردها دلار ملت به يغما مي‌رود و نام و نشاني گيرندگان پنهان مي‌ماند.شما گفته‌ايد براي فنر قلب ميليون‌ها دلار كساني گرفته‌اند و به جاي آن كابل برق وارد كرده‌اند. ديده‌ايم و خوانده‌ايم برخي گيرندگان ارز دولتي ناشناسند. شما صريحا اعتراف كرده‌ايد دختركي سرطاني كه به دارويي نياز داشته مادر بيچاره در خواب گوشواره از گوش دخترك بيرون مي‌كشد تا دارويي براي وي فراهم آورد.. اما شگفتا دارويي كه مي‌خرد تقلبي است... چه كساني داروي تقلبي وارد مملكت مي‌كنند و چه كساني مي‌فروشند؟ آقاي وزير! از اينكه مي‌خواهيد شعله شادي را در اين جامعه فروزان سازيد متشكريم، از اينكه مي‌خواهيد دردها را بازگوييد سپاسگزاريم. اين فساد زودرس ارزان، سمي است براي جامعه. من مي‌دانم و ايمان دارم حتي در مرداب‌هاي مسموم نيز گل‌هاي نيلوفر مي‌رويند رو به روشني، رو به شادي، رو به نور. مرداب انزلي را ديده‌ايد؟!