• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4435 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۷ مرداد

تحولات امنيتي خليج فارس

در پي تحولات اخير و توقيف نفكش‌هاي ايراني و انگليسي رويكرد قدرت‌هاي بزرگ در منطقه به پديده‌هاي امنيتي در خاورميانه و خليج فارس، بازگشت به اصول نئورئاليسم و ايجاد فضاي امنيتي به بهانه تامين منافع حياتي خود در منطقه معطوف شده است. در همين راستا دو اقدام اساسي از سوي كشورهاي اروپايي به خصوص امريكا در دستور كار سياست خارجي اين كشور‌ها مد نظر قرا گرفته است، اول پروژه امنيتي‌سازي منطقه به منظور تامين خطوط انتقال انرژي و دوم هژمون‌گرايي به منظور تثبيت شرايط مطلوب خود در منطقه خاورميانه و خليج فارس. دستور كار هر دو اين اقدامات در تبيين و اجرايي كردن يك سيستم نوين امنيتي در منطقه از مهم‌ترين چالش‌هاي پيش روي امريكا و همپيمانان آنها در منطقه تلقي مي‌شود چراكه تشكيل ساختارهاي امنيتي اولا نيازمند اقناع عمومي كشورها براي پيوستن به اين ائتلاف است ثانيا ايده قطبش براي اينكه بتواند سيستمي را تعريف و اجرايي كند، نيازمند تركيب قابليت‌هاي مادي و معنوي در اين سيستم است كه از سوي ساير بازيگران به رسميت شناخته شود. معمولا شكل‌گيري چنين فرآيندي زمانبر است و مي‌تواند با چالش‌هاي متعددي رو به رو شود. يكي از چالش‌ها به نوع ساختار شكل گرفته بستگي دارد اينكه آيا اين سيستم يك سيستم باز است يا يك سيستم بسته زيرا در سيستم‌هاي باز معمولا علاوه بر كندي در فرآيند ائتلاف‌سازي ممكن است به دليل متغير بودن ائتلاف‌ها سيستم دچار اختلال و منجر به پديد آمدن تحولات عميق ساختاري و حتي دور شدن از اهداف اصلي ائتلاف‌سازي يا شكست كل پروژه امنيتي در منطقه شود. تشكيل يك سيستم امنيتي با هدف موازنه قوا در يك نظام چند قطبي حتي‌المقدور نيازمند حضور چند قدرت بزرگ جهاني به منظور حفظ وحدت سياسي در درون سيستم و نظام جهاني است كه خود اين امر تا زماني كه تهديد مشتركي براي همه بازيگران قدرتمند در نظام بين‌الملل حس نشود، تشكيل آن در سطح جهاني عملا كاري بس دشوار خواهد بود. هر چند اين بدان معنا نيست كه پروژه تشكيل ساختارهاي جديد امنيتي به كناري نهاده خواهد شد بلكه مستلزم گذر زمان و درك مشترك از تهديدهاي مشترك خواهد بود. در زماني كه ايران به عنوان يك كشور مورد هدف فضا‌سازي‌هاي امنيتي قدرت‌هاي بزرگ در منطقه قرار گرفته، مي‌تواند با توجه به نوع تعريف سيستم‌هاي امنيتي، رفتار و موضع خود را بر اساس ساختار نوين در حال شكل‌گيري تعريف كند و از ضعف‌هاي پيش روي سيستم به عنوان فرصتي براي كاهش فشارها و خارج كردن خود از زير فشار پروژه امنيتي‌سازي در منطقه بهره‌برداري‌هاي لازم را بنمايد. حال بايد ديد در تعريف سيستم جديد آيا ائتلاف‌سازي در چارچوب سيستم باز قرا خواهد گرفت يا يك سيستم بسته. با توجه به صحبت‌هاي روزهاي اخير وزير خارجه امريكا مبني بر دعوت از بيش از 60 كشور براي حضور در يك ائتلاف منطقه‌اي به نظر مي‌رسد، نوع سيستمي كه در حال شكل‌گيري در منطقه است يك سيستم باز تعريف شده باشد. بنابراين به نظر مي‌رسد اين فرآيند علاوه بر مشمول زمان شدن، فرصت حضور فعال ايران در توسعه همكاري‌هاي منطقه‌اي را فراهم آورده است تا ايران بتواند با مذاكره و توسعه همكاري با كشورهاي منطقه، تحولات بنيادي را در ساختار جديد امنيتي خليج فارس به وجود آورد. در اين بين روابط ميان ايران و عربستان نقطه كليدي اين تحولات است و مي‌تواند كل مجموعه امنيتي خليج فارس را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

عقب‌نشيني امارات

حوثي‌ها نيز بلافاصله نهايت استفاده را از اين نقطه ضعف بردند. اما آيا بايد از اين تغيير موضع امارات شگفت‌زده شويم؟ گذشته از اين، در مواجهه با شكست آشكار عمليات «توفان قاطع» كه توسط وليعهد محمد بن سلمان در سال 2015 آغاز شد، مقامات اماراتي اكنون به امتحان «استراتژي گامي در مسير صلح» اظهار تمايل كرده‌اند. با وجود برتري نظامي، عربستان سعودي و متحدان سني‌اش نتوانسته‌اند حوثي‌هاي شيعه را از بين ببرند و جنگجويان حوثي در حالي كه اوضاع بشردوستانه روزبه‌روز وخيم‌تر مي‌شود به راه خود ادامه مي‌دهند. واضح است كه امارات متحده عربي ترجيح مي‌دهد در اين ميان از منافع خود در عرصه بين‌المللي محافظت كند. بسياري از سناتورهاي امريكايي منتقد حمايت نظامي امريكا از عربستان سعودي خواهان استفاده از موضوع يمن در كارزار انتخابات رياست‌جمهوري سال 2020 هستند. آنان خواهان پرهيز از مشاركت به عنوان يكي از رهبران جنگ كثيف منجر به مرگ قريب به صد هزار نفر (طبق آخرين تخمين‌ها اين تعداد خيلي بيشتر از اين است)، تخريب يك ميراث گرانبها و به ويژه ايجاد يك بحران بي‌سابقه انساني منجر به گرسنگي و بيماري چند ميليون كودك هستند. اينجاست كه اماراتي‌ها به تدريج از متحد جنگ‌افروزشان «عربستان سعودي» جدا مي‌شوند. در حقيقت تصميم امارات متحده عربي موضع عربستان سعودي را نه تنها در يمن بلكه در منطقه به شدت تضعيف مي‌كند و مي‌تواند عواقب زيادي در بر داشته باشد. عقب‌نشيني امارات براي حوثي‌هاي يمن كه اكنون خواهان خروج كليه نيروهاي نظامي خارجي از كشور هستند يك پيروزي به حساب مي‌آيد. حملات پنجشنبه گذشته مهر تاييدي بر استراتژي انعطاف‌ناپذير آنها و سبب وحشت دولتي است كه در وضعيت بغرنجي به سر مي‌برد. سعودي‌ها بدون امارات اميد خود را براي بازپس‌گيري مناطق شمالي اشغال شده توسط حوثي‌ها از دست مي‌دهند. به لحاظ جغرافيايي، ابوظبي در خليج‌فارس در مركز تنش‌هاي فزاينده بين ايالات متحده و عربستان سعودي از يك سو و ايران با پشتيباني حوثي‌هاي شيعه كه تهديدي براي مرزهاي امارات محسوب مي‌شوند از سوي ديگر قرار دارد. با اين وضعيت، تمايل ابوظبي ديپلماسي به جاي جنگ و تلاش براي خاتمه خشونت‌هاست. سعودي‌ها ايران را براي اين حملات مقصر مي‌دانند. اما بايد خاطرنشان كرد كه جنگ با يمن زمينه‌اي براي جنگ نيابتي و تا حدي عقيدتي عليه تهران است كه توسط وليعهدي آغاز شد كه اميدوار به سركوب حوثي‌ها طي چند ماه و تثبيت برتري عربستان سعودي نسبت به رقيب خود بود. در واقع بايد به ياد داشت كه جنگ‌ها مسائل نامشخص زيادي به همراه دارند. امارات اين موضوع را درك مي‌كند براي همين تصميم آنها از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، زيرا مي‌تواند راه مذاكرات براي پايان جنگ يمن را هموار كند. سخت بشود به اين پريش پاسخ روشن داد كه آيا امارات با رويارويي با عربستان شكست خورده در يمن كه نفوذ خود را نيز تا حد زيادي از دست داده، قادر به ايفاي نقش ميانجي و فرو نشاندن تنش‌ها در خليج‌فارس هست يا نه؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون