• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4435 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۷ مرداد

در ستايش حقيقت

نادي صبوري

چند وقت پيش جايي بودم و آيتمي خبري از شبكه من و تو در حال پخش شدن بود، مجري برنامه داشت مي‌گفت قيمت نفت 6.5 درصد افت كرده، از جايم پريدم چون‌ قيمت نفت سه روز پشت سر هم افزايشي بود و همان روز رسيده بود به بالاي 64 دلار و اصلا همان روز درباره‌اش گزارش نوشته بودم؛ خيلي فكر كردم كه مجري آن عدد 6.5 درصد افت را از كجا آورده و دست آخر حدس زدم افت هفتگي قيمت در هفته قبل را به آن ترتيب اعلام كرده است. مي‌شود تا فردا صبح فلسفه بافت كه چرا اين خبر آنجا اين طور اعلام شد ولي واقعيت اين است كه حتما عده‌اي كه تعدادشان هم كم نيست آن خبر را باور كردند و گزارشي را كه من همان روز با آب و تاب زياد و صرف وقت فراوان درباره افزايش قيمت نفت نوشتم اصلا نديدند. خب بايد «درست» يا «غلط» بودن يك خبر در تصميم‌ها و انتخاب‌هاي آدم‌ها تاثيري داشته باشد تا آنها دنبال خبر «واقعي» بروند. در همان جمعي كه من نشسته بودم براي كمتر كسي مهم بود كه نفت آن روز 6.5 درصد افت كرده يا 2 درصد بالا رفته است. نه اينكه آنها افراد بي‌تفاوتي باشند ولي به تجربه حس كرده‌اند فرقي نمي‌كند كدامش درست است و حس كردند در انتخاب‌هاي فرداي‌شان تاثيري ندارد. اگر من مثلا سر آشپز بودم اگر يكي، دو روزي غذايم مي‌سوخت يا شور مي‌شد حتما مشتري‌ها معترض مي‌شدند و اتفاقي مي‌افتاد، مجبور مي‌شدم روشم ‌را عوض كنم، اينجا ولي با چيزي مواجهيم كه هرچه شور درست كردنش راحت است تشخيص شوري‌اش و اينكه اين نمك به ضرر ماست سخت.

خودم اين‌طور وقت‌ها خودم را اين‌طوري راضي مي‌كنم كه حتي اگر يك نفر هم برايش مهم باشد كه بداند «حقيقت» چيست، براي همان يك نفر بايد متعهد بمانم، يك نفري كه شايد هنوز حتي به دنيا نيامده باشد و چند دهه بعد بخواهد آرشيو امروز روزنامه‌ها را ورق بزند و به طرز خنده‌داري بخواهد بداند قيمت نفت روز 25 جولاي 2019 با چه قيمتي معامله شده است. مثل خودمان كه الان بعضي وقت‌ها مي‌رويم سراغ آرشيو روزنامه‌هاي دوران ملي شدن صنعت نفت. زياد به اين فكر مي‌كنم كه چطور حقيقت اهميت بيشتري پيدا مي‌كند؟ چطور مي‌شود براي مردم مهم مي‌شود كه اين خبر دروغ است يا راست يا اگر راست است چقدر راست؟ منبعش چيست؟ مگر اگر خبر واقعي نباشد و او باور كند چه مي‌شود؟ وقتي فرقي نكند يا بهتر بگويم به نظر برسد كه فرقي نمي‌كند احتمالا همه ترجيح مي‌دهند چيزي را بخوانند و بشنوند كه باب طبع‌شان است و تفكرات و گرايشات‌شان را تاييد مي‌كند شده درباره قيمت نفت يا درباره خسارات يك زلزله. فكر كنم بايد اين سوال‌ها را دايم از خودمان بپرسيم، به شكلي خستگي‌ناپذير و تمام‌نشدني، جوري كه ملكه ذهن‌مان شود و بالاخره به راه‌حلي برسيم؛ راه‌حلي هر چند بسيار كوچك، چون اينكه مشكلي وجود دارد به خودي خود و تا وقتي كه تلاش كنيم برايش جوابي پيدا كنيم به معناي غرق شدن كشتي‌مان نيست؛ وقتي مي‌گويم «بپرسيم» منظورم همه است كه به نظر من سوار يك كشتي هستيم؛ اگر من اينجا كه مي‌نشينم خبرنگارم، براي خواندن خبرهاي ديگران يك مخاطبم و اين البته فقط معضلي در جغرافيايي به اسم ايران نيست، دنيا امروز با پديده خبر جعلي روبروست و تلاش مي‌كند برايش راه‌حل پيدا كند؛ در اين جغرافيا بخشي از اين راه‌حل يعني تلاش براي اينكه همه بدانيم واقعا فرق مي‌كند نفت امروز 2 درصد بالا رفته يا 6.5 درصد پايين آمده است؛ مي‌خواهم پايم را فراتر بگذارم و بگويم حتي راه‌حل معضل‌هايي مثل كاغذ و آگهي كه امروز ورد زبان همه است نيز از پاسخ به همين سوال مي‌گذرد كه چطور همه به همديگر ثابت كنيم حقيقت و تعهد به آن مهم است و آينده ما را مي‌سازد؛ واقعا فرق مي‌كند كه «حقيقت» چيست و «چطور» روايت مي‌شود كه اگر فرقي نمي‌كرد دليلي نداشت محمود صارمي تابستان 77 تا مزار شريف برود.

روزنامه‌نگار

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون