• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4436 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۹ مرداد

در رثاي دكتر فريدون زندفرد

تدبير و تخصص در ديپلماسي

محمدرضا دبيري

دكتر فريدون زندفرد، ديپلمات برجسته و عاشق ايران، صاحب منصب عالي‌رتبه‌اي كه در بسياري از
پيچ و خم‌هاي حساس سياست خارجي ايران در نيمه دوم قرن بيستم تاثيرگذار بود.

من به حسب زمان و سوابق خدمتي شايد متجاوز از 20 سال با دكتر زندفرد اختلاف سن و نسل داشتم. ولي از همان بدو خدمت در وزارت امور خارجه قبل از انقلاب، او از معدود افراد تحصيلكرده و متخصص در مديريت مياني وزارتخانه بود كه الگوي جوانان تازه‌واردي چون من قرار گرفت. ما جوانان آن دوران نوعا آرزومند برداشتن گام در مسير طي شده آنان بوديم.

اوايل پيوستن من به كادر سياسي وزارت خارجه دكتر زندفرد رييس اداره نهم سياسي بود. تا قبل از آن وزارتخانه فقط به گونه سنتي هشت اداره سياسي داشت. هنگامي كه انگلستان عمدتا به دلايل مالي نيروهاي خود را از محور شرق كانال سوئز-عدن خارج كرد و بنا شد كه اين خلأ قدرت و امنيت توسط ايران و تا حدودي عربستان
پر شود، وزارت امور خارجه همانند نيروي دريايي و هوايي ايران و بسياري از ارگان‌هاي ديگر كشور دستخوش تحول و بازسازي شد. اساسنامه جديد و رويكرد نويني متناسب با مقتضيات روز براي وزارت امور خارجه تدوين شد و از جمله در سال 1968 ميلادي اداره نهم سياسي با دستور كاري بديع تشكيل شد كه سرپرستي آن را به فرد تحصيلكرده و خوشفكري كه هنوز مقام سفيري هم نداشت يعني دكتر فريدون زندفرد دادند.

تا قبل از آن هنوز بحرين و قطر مستقل نشده بودند و شيخ‌نشين‌هاي جنوب شاخاب پارس به عنوان سواحل متصالحه تحت‌الحمايه بريتانيا بودند. حوزه صلاحيت اداره نهم سياسي علاوه بر شيخ‌نشين‌هاي سواحل متصالحه و عمان و قطر و بحرين بود، به ويژه مساله اعاده حاكميت سه جزيره ايراني تنگه هرمز و چگونگي دادن استقلال به بحرين از مسائل شاخص آن بود، زيرا بحرين تحت‌الحمايگي بريتانيا را پس از خروج نيروهاي اين كشور از دست مي‌داد و ادعاي ديرينه ايران بر بحرين از معضلات بريتانيا پس از خروج از منطقه بود.

مورد مهم ديگر دستور كار اداره نهم سياسي مسائل نفت و اوپك بود. آن زمان شركت نفت از باز شدن پاي وزارت خارجه به امور نفت خشنود نبود و به آن روي خوش نشان نمي‌داد و غير از مساله تعيين مرزهاي دريايي و مذاكرات تحديد حدود فلات قاره با كشورهاي جنوبي اين آبراه، در باقي امور نفتي همكاري لازم را نمي‌كردند، ولي به هر حال دوره وزارت وزير چون اردشير زاهدي بود و ناگزير به گونه‌اي با آن مماشات مي‌كردند. با تدبير و تخصص دكتر زندفرد اين رابطه تسهيل مي‌شد.

مساله استقلال بحرين ابتدا با زمزمه شيخ احمد آل‌صباح كويت -و البته چراغ سبز شاه- شروع شد و اينك آشكار شده كه اردشير زاهدي وزير وقت به صورت كاملا غيررسمي و محرمانه طي دو ديدار مقدماتي در ويلاي شخصي خود در مونتروي سوييس و باغ حصارك در تهران با هيات بحريني داشت. در اين جلسات غير از اميرخسرو افشار قائم‌مقام وزارت خارجه (و بعدا سفير در لندن) كسي حضور نداشت. وقتي بنا شد كه هيات بحريني به رياست شيخ خليفه بن‌سلمان وليعهد و نخست‌وزير بحرين و هيات ايراني به رياست اميرخسرو افشار سفير ايران در لندن در ژنو رسما ديدار داشته باشند، دكتر فريدون زندفرد از اعضاي اصلي هيات مذاكره‌كننده بود و تا آخر هم ماند.

وي همچنين در جريان عمده‌ترين مذاكرات مربوط به اعاده حاكميت بر جزاير ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك بود و نوشته ارزنده‌اي هم از او بعدا چاپ شد كه دقايق و ظرايف قضيه كامل‌تري براي علاقه‌مندان در آن منعكس است.

به دلايل قابليت‌هاي شخصي و شناخت و عملكرد خوب او و البته شرايط و فضاي سياسي آن هنگام و در اوايل وزارت رسيدن دكتر عباسعلي خلعتبري او به سمت سفير ايران در كويت منصوب شد. طي پنج سال كارنامه موفقي در كويت از خود به جاي گذاشت. فريدون زندفرد بعدها سفير در پاكستان و بغداد شد و كارنامه موفقي از خود به جاي گذاشت. از مجموع از 33 سال خدمت او در وزارت خارجه، اگر اشتباه نكنم حدود نيمي از آن يعني حدود 16-15 سال در پست سفيري در كشورهاي همسايه طي شد. اين درحالي بود كه تخصص اصلي او در امور بين‌المللي و سازمان ملل متحد بود و به همين دليل هنگام توقف در مركز مدتي مديركل سازمان‌هاي بين‌المللي بود. شادروان زندفرد در جواني ليسانس خود را از دانشكده حقوق و علوم سياسي و اقتصادي دانشگاه تهران گرفته بود و با همين علقه بعد از بازگشت از سفارت كويت به موازات داشتن سمت در وزارت امور خارجه در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران به تدريس نيز پرداخت.

اوكارير ديپلماتيك خود را از نيويورك، همان شهري كه از آنجا فوق ليسانس و دكتراي خود را گرفت، آغاز كرد و شايد به همين دليل تسلط فوق‌العاده زيادي به زبان انگليسي داشت.

او علاوه بر نوشتن چندين كتاب تحت عنوان: خاطرات خدمت در وزارت خارجه -سرگور اوزلي اولين سفير انگلستان در دربار قاجار- يادي از آشناي گمشده، كه چاپ شده‌اند، دستي هم در ترجمه داشت كه از آن جمله مي‌توان به تاريخ جامعه ملل و تحولات سياسي در بريتانيا اشاره كرد. در سال‌هاي اخير كه بيشتر در منزل بود، هر از گاهي اين فرصت را داشتم كه در كنار خانواده محترم ايشان ديداري با وي داشته باشم. حدود سه هفته قبل بود كه او را در بستر كهولت و كسالت و به حالت خوابيده ديدم و اين آخرين ديدار بود، ولي بي‌گمان او به لحاظ خدماتش همچون سروي ايستاده و راست قامت و سرشار از عشق به ايران و ايراني ديده از جهان بربست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون