• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4453 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۰ شهريور

در حاشيه حرف‌هاي حسين سناپور در باب كاركرد رسانه‌ها در قبال ادبيات

دنبال اسب مي‌گرديم يا نعلش؟

بهنام ناصري

 

 

بحث تقابل رسانه‌هاي رسمي و فضاي مجازي در زمينه گردش اطلاعات كه در سال‌هاي اخير به موضوعي مهم در حوزه فرهنگ تبديل شده است، اين‌بار بر زبان يك داستان‌نويس جاري شد. حسين سناپور ديروز در ايسنا از رسانه‌ها انتقاد كرد كه تاثيرگذار نيستند و از فضاي مجازي عقب افتاده‌اند. رمان‌نويس ما كه انگشت اشاره‌اش را به طرف رسانه‌ها نشانه رفته، گويا از خودش نپرسيده است كه اگر اين فلش را ادامه دهد به كجا خواهد رسيد و عرصه دلالت‌ها، معلولي به نام «رسانه» را – كه به باور آقاي سناپور در قبال ادبيات امروز قاصر است- به كدام علت‌ها ربط خواهد داد؟

قدر مسلم در مجال كوتاه حاضر نمي‌توان دلايل دور افتادن رسانه‌هاي مكتوب و رسمي از رسانه‌‎هاي مجازي را بررسي كرد كه چنين تحليلي ملزومات و ملاحظات و البته فضاي مقتضي خود را مي‌طلبد و نيازمند تعريض‌هايي است به حوزه‌هاي ديگري چون سياست، روانشناسي، مردم‎شناسي و ...

آقاي سناپور گلايه كرده است كه رسانه‌ها «از درست‌كردن فضا و به دنبال خود كشيدن خواننده ناتوان هستند» و يادآوري كرده است كه «بسيار خبر، گزارش و چه بسا تحليل و يادداشت داريم اما هيچ‌كدام هم هيچ تاثيري ندارند.»

ايشان در جاي‌جاي سخنان خود بر ضعف رسانه‌ها تاكيد كرده بي‌آنكه عمق موضوع را بكاود و دلايلي ارايه كند كه ما را از سطح بحث كه ضعف كاركرد رسانه‌ها در قبال ادبيات است فراتر ببرد؛ طوري كه خواننده ناآشنا به پيچيدگي مناسبات فرهنگي حاكم بر نسبت ميان رسانه و ادبيات، اگر اسب را ول كند و پي نعلش بگردد و مشكل اساسي ادبيات امروز ايران را كاركرد رسانه‌ها در قبال آن بداند، حرجي بر او نيست.

به راستي آيا كاركرد رسانه آن‌طور كه آقاي سناپور مي‌گويد، صرفا محدود به اين است كه «نويسندگان را بيشتر به ميان مردم ببرد»؟ آيا آقاي سناپور به اينكه رسانه‌ها بايد در وجه نظري و انتقادي ادبيات مساله‌شناس و حتي مساله‌ساز باشند– آن‌طور كه در مقاطعي از تاريخ معاصر ادبيات ما بوده‌اند- اعتقادي ندارند؟ داستان‌نويس ما مي‌گويد «اگر بيشتر به ميان مردم رفتن و مشهورتر شدن ارزش و جايگاه باشد، حالا روزبه‌روز رسانه‌ها از اين كار ناتوان‌تر شده‌اند» و كار رسانه را در بياني بعيد، جدا كردن «خوب» از «بد» مي‌داند: «مسوولان، خبرنگاران و يادداشت‌نويسان قادر نيستند ميان اين همه كتاب و نويسنده خوب را از بد تفكيك كنند.» او در جايي از سخنانش يك گزاره قابل‌اعتنا صادر مي‌كند؛ آنجا كه از اهميت «نهاد» شدن ادبيات مي‌گويد اما بعد در توضيح آن نشان مي‌دهد كه مرادش از ضرورت تشكيل نهاد، اجتماعي است براي دور هم جمع شدن افراد و نه امكاني براي توليد مساله ادبي و انتقادي در ساحت ادبيات. نهاد شدن رسانه‌ها از نظر او يعني تبديل شدن به جايي كه «با جمع‌كردن نويسندگان و خوانندگان جدي اعتبار بسيار پيدا كند و بر محيط اطرافش تاثير دايمي بگذارد.» وقتي تلقي از نهاد چنين و دريافت از مفهوم اعتبار فرهنگي چنان است ديگر چه جاي شكوه از نويسنده و مدرس داستان‌نويسي ما كه خود با سخنش پيشاپيش حاجت به هر نقدي را ادا كرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون