• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4455 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۲ شهريور

گزارش «اعتماد» از همايش «تاملي بر راه طي شده، آب و توسعه پايدار»

«آب» به مساله اجتماعي تبديل نشده است

گروه  اجتماعي

 

همايش «تاملي بر راه طي شده، آب و توسعه پايدار» چند روز قبل از سوي كميسيون زيربنايي و محيط زيست حزب اتحاد ملت ايران اسلامي برگزار شد. در اين نشست هادي خانيكي رييس انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات، جعفر غفاري شيروان و محمد كيافر، كارشناسان ارشد مسائل آب، سيد محمود ميرلوحي و سيد آرش حسيني ميلاني اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران حضور داشتند. «اعتماد» اكنون بخش‌هاي مهمي از سخنان سخنرانان اين همايش را منتشر مي‌كند.

 

ضعف در نحوه حكمراني

جعفر غفاري شيروان، پژوهشگر حوزه آب و محيط زيست با بيان اينكه سيستم‌هاي انساني بايد خود با سيستم‌هاي طبيعي و اقليم سازگار شود، گفت: از ديد كلي نمي‌توانيم از كره زمين جدا شويم و چرخه‌هاي كره زمين در حال گردش هستند. سلامتي كره زمين در مخاطره است و طبيعي است كه سلامتي ايران هم در مخاطره است. غفاري شيروان با تاكيد بر اينكه الگوي بشر تاكنون با مصرف منابع تجديدپذير و تجديدناپذير و افزايش جمعيت و ضعف در نحوه حكمراني موجب آسيب به كره زمين شده است، افزود: اگر به روال موجود ادامه دهيم ناپايداري‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي گسترده مي‌شود. بايد تلاش كنيم مخاطرات را كاهش دهيم. ما بايد راندمان خود را در استفاده از منابع بالا ببريم. ما هم‌اكنون معادن و خاك را مي‌فروشيم. بايد به توليد سازگار با محيط زيست‌ توجه كنيم. سه چرخه كره زمين يعني آب، نيتروژن و كربن در حال فعاليت هستند. ذخيره و تنوع زيستي كره‌زمين كاهش يافته و تقاضاي انسان از منابع زيستي قابل تامين كره عبور كرده است.

اين مدير ارشد برنامه‌ريزي آب با بيان اينكه سلامتي ما به منابع و خدمات زيستي اكوسيستم‌ها وابسته است، عنوان كرد: «چرخه زيستي اكوسيستم‌ها و خدمات زيستي اكوسيستم‌ها نياز به بازسازي دارند. شرايط فعلي ما مناسب نيست يعني افزايش جمعيت و افزايش مصرف را داريم. راندمان ما در استفاده از منابع پايين و تاثير آن بر اقليم و زيست بوم‌ها، ايجاد آلودگي و تخريب محيط است. بر اساس گزارش بانك جهاني ظرفيت زيستي سرانه در ايران در سال 2014 برابر 0.7 هكتار بوده ولي رد پاي اكولوژيك سرانه برابر 3.3 هكتار است؛ به عبارت ديگر ما 2.6 هكتار بيش از منابع خود را مصرف كرده‌ايم. در سازمان اداري، سه حوزه اقتصادي، سياسي و زيست محيطي در تصميم‌سازي و تصميم‌گيري‌هايي كه منجر به برنامه‌ريزي براي توسعه پايدار شود، همگام نيستند. آيا ما در شرايط پايداري زندگي مي‌كنيم؟ خير؛ ما نياز به استراتژي پايدار داريم كه در اين ميان بايد به تفكر اكولوژيكي توجه داشته باشيم.»

غفاري شيروان با بيان اينكه انتخاب بهتر ما اين است كه بايد براي سرمايه‌گذاري خود را تصحيح كنيم، يادآور شد: «مجموعه مردم و حكومت هم بايد باهم كار كنند اما اگر در حكمراني نقش برابر براي مردم ديده نشود و جامعه كنار حكومت نباشد، ظرفيت زيستي هيچ‌وقت نمي‌تواند به نتيجه مطلوب برسد. چالش‌هاي ايران آب، انرژي، غذا و تغيير اقليم است كه بايد به آن توجه بيشتري كنيم. در حال حاضر سيستم انساني حاكم بر سيستم طبيعي است كه بايد تصحيح شود. در افق 1400 با اين جدال‌ها مواجه خواهيم بود و بايد به سازگاري با محيط بپردازيم.»

اين كارشناس حوزه آب و محيط زيست با طرح اين پرسش كه آيا كشور تحمل آثار مخرب آسيب به سيستم طبيعي را دارد، گفت: ارزش منابع آب و ارزش منابع طبيعي و اقليم را بايد مورد توجه قرار دهيم. الزامات اين است كه فرد فرد جامعه ايراني و مسوولان بايد بپذيرند كه آيا به بحران‌ها توجه دارند؟ مسير صحيح توجه به مشاركت نهادهاي غيردولتي زيست‌محيطي در افزايش آگاهي‌هاي عمومي و اجماع عملياتي جامعه است كه موجب برنامه‌ريزي آمايشي پايدار مي‌شود. در اين چارچوب لازم است برنامه ملي سازگاري با شرايط طبيعي و اقليمي در دستور كار قرار گيرد. هدف كلي اين برنامه ارايه تصويري تا حد امكان روشن از شرايط طبيعي و اقليمي حوضه‌هاي آبريز كشور با تاكيد بر چگونگي و روند تناوب وقوع دوره‌هاي خشك و پيش‌بيني آن با بالاترين ضريب اطمينان در يك دوره بلندمدت و برآورد ذخيره‌هاي زيستي و منابع آب تجديدپذير سالانه در محدوده حوضه‌هاي آبريز و مديريت كارآمد عرضه و تقاضاي آب و ذخيره‌هاي زيستي با تاكيد بر ايجاد تعادل‌ها و بهره‌برداري با بالاترين كارايي ممكن براي جلوگيري و كاهش تنش‌ها و خسارات در سطح ملي و منطقه‌اي است.

 

آب نيازمند گفت‌وگوهاي بيشتري است

هادي خانيكي، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي هم در اين همايش تمركز اصلي‌اش را بر تبيين اهميت گفت‌وگوي عمومي درباره آب و اجتماعي شدن مساله آب استوار كرد.

خانيكي گفت: «وقتي در سال‌هاي اخير بيان شد كه مساله وضعيت آب در كشور جدي است و اين بيان هم عمدتا از حوزه‌هاي مهندسي و مديريتي بود، بحثي درگرفت كه چقدر از آن طبيعي و چقدر غيرطبيعي و چقدر مربوط به سدسازي است و حكمراني و مديريت منابع آب چگونه است. اين بحث به گونه‌اي پيش رفت كه اگر شما كار نهادهاي مطالعاتي و تحقيقاتي را دنبال كنيد، مي‌بينيد موسسه‌هايي كه در كشور مسائل را دسته‌بندي مي‌كنند، از سال 92 تاكنون هميشه وقتي صد مساله اساسي كشور را مطرح كرده‌اند؛ مساله اول، بحران آب بوده است. سپس اين بحث مطرح شد كه مسوولان اين وضعيت آب چه كساني هستند. كساني كه در حوزه اجتماعي فعاليت مي‌كردند و به‌طور خاص جامعه‌شناسان، گناه اين كار را به گردن مهندسان مي‌انداختند و مي‌گفتند اين مهندسان هستند كه بدون توجه به مسائل اجتماعي اقداماتي كردند كه به اينجا رسيده‌ايم. آنهايي كه از حوزه فني و مهندسي به كار نگاه مي‌كردند، انتظار داشتند با واژه خيلي رايج و ناكارآمد فرهنگ‌سازي آن را به گردن جامعه‌‌شناسان و اصحاب سياست بيندازند تا بگويند زمينه‌هاي فرهنگي و اجتماعي فعاليت‌هاي ما را اجرايي نكرده‌اند.»

او سپس به تجربه كوشش براي نهادسازي در اين حوزه اشاره كرد: «من همان زمان كه مسووليت انجمن مطالعات فرهنگي و ارتباطات را داشتم، به كمك يكي ديگر از دوستان كه مسووليت انجمن جامعه‌شناسي را برعهده داشت به همراه يك نهاد مدني ديگر كه مركب از مهندسان حوزه آب بود، نشستيم و گفتيم چطور مي‌شود بر سر آب گفت‌وگو كرد و نتيجه اين نشست اوليه اين بود كه بعدها با يك نهاد دولتي به نام مركز تحقيقات استراتژيك هم صحبت كرديم يعني دو انجمن علمي، يك نهاد تخصصي و يك نهاد دولتي نشستند و موضوع‌شان اين شد كه چطور مي‌شود بر سر آب گفت‌وگو كرد. از سال 92 تاكنون اين بحث‌ها ادامه يافته و سمينارهايي در اين سال‌ها در دانشگاه‌ها و مراكز ديگر برگزار شده و از نظر من تجربه‌اي موفق بوده است تا بگويم مساله آب تا قبل از اينكه اين مسائل فني و تخصصي در آن مهم باشد، مساله اجتماعي در آن مهم است و اينكه بگويم چرا مهم است. تجربه دوم من هم به 6 يا 7 ماه گذشته برمي‌گردد كه آقاي روحاني يك هيات ويژه‌اي براي تهيه گزارش ملي سيلاب‌ها در كشور انتخاب كردند كه من هم جزو 25 نفري بودم كه بنا به تخصص‌ها انتخاب شدم و قرار شد 10 كارگروه تخصصي بدنه علمي كشور به خدمت بگيرند يك گزارش ملي را كه در كشور ما خيلي مرسوم نبوده تهيه كنند تا ببينند مسائل مختلفي كه در وقوع سيل، حين و بعد سيل وجود دارد، چه هست. با توجه به اينكه خودم هم به مناطق سيل‌زده رفته‌ام و از نزديك با شبكه‌ها و نهادهاي مدني، مردم و مسوولان صحبت كردم، در اين هيات هرچه جلوتر رفتم، فهميدم ما كمتر فهميديم كه اين مساله در ايران چيست. شايد احكامم ابتدا خيلي قطعي‌تر بود تا بگويم چه مساله‌اي است كه باعث شده اين وضعيت در ايران به وجود بيايد؛ در حالي كه الان هم احكامي كه خودم مي‌توانم بدهم، خيلي قطعي نيست چون مي‌توانم بگويم به گفت‌وگوي بيشتر نياز داريم. اين دو تجربه بر سر آب و سيلاب من را به اينجا رساند كه اين طرح بحث و دعوتي از دوستان و فعالان سياسي و حزبي داشته باشم كه از اين جهت هم به مساله نگاه كنند، شايد بتوانيم به نتيجه بهتري برسيم.»

او با بيان اينكه مساله اصلي كه من در مورد بعد سياسي و اجتماعي مطرح مي‌كنم اين است كه چطور اين مقوله را به مقوله سياسي و اجتماعي تبديل كنيم، عنوان كرد: «به نظر من يك ضعف سياست‌ورزي در ايران اين است كه مقولات غيرسياسي خيلي به موقع و به سرعت نمي‌تواند به مساله سياسي تبديل شود. مساله آب با وجود جدي بودن بحران آن هنوز يك مساله جدي اجتماعي نيست. براي درك آن كافي است به هشدارهاي دستگاه‌هاي رسمي توجه كنيم. من در يكي از صحبت‌هاي وزارت نيرو ديدم كه نسبت به مصرف آب در تهران هشدار داده بود. يكي از عواملي كه گفته شده بود چرا اين مصرف افزايش پيدا كرده و حرف مقامات زياد جدي گرفته نمي‌شود، اين بود انگاره‌اي شكل گرفته كه با اين سيل‌هاي اخير ما وارد ترسالي شديم و آب داريم پس مثل قبل نگران نباشيم.

خانيكي پس از اين مقدمه چنين جمع‌بندي كرد: «اگر چنين تصوري در جامعه وجود داشته باشد و با بي‌اعتمادي كه در جامعه هست، اضافه شود هرچه بگويند آب را كمتر مصرف كنيد و هرچه بگويند مصرف آب كشاورزي بايد تغيير يابد و الگوي مصرف را تغيير دهيم، كسي گوشش بدهكار نيست و اينجاست كه مساله سياسي و اجتماعي مهم است. الان صورت مساله اين است كه بحران آب در آن حدي كه در حوزه فني به آن پرداخته مي‌شود در حوزه سياست و اجتماع جدي تلقي نمي‌شود و هر بخش مساله و علل پيدايش را به بخش ديگر فرافكني مي‌كند.»

او با تاكيد بر اينكه نخبگان جامعه ما اعم از متخصصان عامل اين وضعيت را به دولت، حكومت و جامعه محدود مي‌كنند و مي‌گويند نه جامعه مي‌داند كه آب را چطور مصرف كند و نه حكومت و دولت و در نتيجه، مساله را خيلي تك‌بعدي و ساده مي‌كنند، بيان كرد: اگر از دولت و حكومت بپرسيم مساله چيست، آن‌هم مساله را به نخبگان و مردم ارجاع مي‌دهد كه گوش به حرف مردان آگاه، دلسوز و كاردان نمي‌دهند و نمي‌فهمند كه ما چقدر درست عمل مي‌كنيم و اگر هم از مردم بپرسيد مساله چيست، مساله را در ضعف كفايت دولتمردان مي‌بينند.

خانيكي با بيان اينكه هم در فهم مساله و هم در اجماع بر سر آن دچار موانع بسيار هستيم، گفت: اين خلأ است كه باعث مي‌شود در حوزه سياست و اجتماع به ضرورت گفت‌وگو بر سر آب برسيم. منظورم از گفت‌وگو بين متخصصان و در نشست‌هاي با رونق و بي‌رونق علمي وجود داشته باشد، نيست بلكه منظورم اين است كه از منظرهاي مختلف بتوان به اين مساله نگاه كرد. پيش‌نياز گفت‌وگو اين است كه بايد قبول داشته باشيم كل حقيقت نزد ما نيست بلكه بخشي از حقيقت نزد ما و بخشي از حقيقت در دست ديگران است كه بايد مفهوم مشتركي خلق كنيم. در گفت‌وگو يك معنا به صورت مشترك خلق مي‌شود اما در مذاكره يك معنا كه در ذهن كسي است به ذهن جمع ديگري منتقل مي‌شود، در نتيجه خلق مفهوم مشترك خيلي ضرورت دارد.

او با بيان اينكه مي‌گويند ايران سرزمين مسائل بي‌مكان و بي‌زمان است، عنوان كرد: اگر بسياري از گزارش‌ها، تصميمات و سفرنامه‌هاي اهل مشروطه و پيش از آن را بخوانيد و زمان آن را به زمان روز ترجمه كنيد، فكر مي‌كنيد آن مساله، مساله همين امروز است. يك گزارش خوبي از مطالعات اجتماعي براي شهر تهران از سال 1341 باقي مانده است. آن گزارش را موسسه تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران ارايه داده كه مسووليت آن هم با علي اكبر سياسي و آرش نراقي بوده است. آنجا مهندس بازرگان درباره مصرف آب مباحثي طرح كرده است. هشدارهايي كه درباره آب آنجا داده مي‌شود فقط اگر 1341 را‌ برداريد، درست مثل اين است كه شخصي در يك مركز تحقيقاتي يا در شهرداري يا در شوراي شهر اين حرف‌ها را امروز زده باشد.

اين استاد دانشگاه اضافه كرد: يكي از آن مسائل به‌شدت نگران‌كننده را در سال 1341 مساله آب مي‌دانند ولي همين‌طور مانده است و عادت هم كرده‌ايم كه هشدارهاي علمي و سياست‌گذاران را ببينيم اما كار سياست، سياست‌ورز و سياستمدار اين است كه مسائل بي‌زمان و مكان را زمان‌مند و مكان‌مند كند يعني آن را به پروژه‌هاي مشخصي تبديل كند و بگويد در اين زمان و مكان بايد چه كار كرد. خانيكي با بيان اينكه سيل خوزستان از جنس سيل گلستان نيست و يك رويكرد هم براي هر دوي آن نمي‌توان توصيه كرد، گفت: كار نهادهاي سياسي هم همين است و به همين دليل است آنجاهايي كه برنامه و سند پيشنهاد مي‌دادند، مي‌گفتند سند گاهي به درد نمي‌خورد و براي چشم انداختن به آينده دور است و هم مي‌گفتند سند به درد مي‌خورد تا مشخص شود كدام نهاد بايد كدام كار را انجام دهد. پس سياسي كردن و اجتماعي كردن مساله آب يعني تبديل كردن سياست‌هاي كلان به سياست‌هاي خرد، يعني آب را در كانون خيلي از مسائل ديگر بايد قرار داد. يكي از كمبودها و آسيب‌پذيري‌ها اين است كه سياست‌هاي امروز ما نه تنها در آب بلكه در هنر و فرهنگ و مذهب و آداب و رسوم و... دنبال اين نيست كه آنها را به سوژه سياسي تبديل كند و براي آن برنامه دهد. دوستاني كه رفته‌اند، مي‌دانند يكي از مسائل مهم كه دولت در تركمن‌صحرا با آن مواجه است، اين است كه آنها چون براساس اعتقادات خود بهره بانكي را حرام مي‌دانند، حاضر نيستند وامي بگيرند كه بهره دارد. اين را در سياستگذاري و برنامه‌ريزي بايد ديد. محل سياست و كنشگري سياسي در درجه اول در مرحله خرد است. بايد بلند فكر بكنند اما بايد از كارهاي كوچك شروع كنند. اين كارهاي كوچك است كه احزاب و نهادهاي مدني و رسانه‌ها در ميدان اين كارها هستند.

اين عضو ارشد حزب اتحاد ملت ايران با اشاره به تجربه‌هاي جهاني در مورد پرداختن به كارهاي كوچك اظهار داشت: سبزها در آلمان بر اساس يك برنامه زيست‌محيطي به قدرت رسيدند و اين برنامه را به پلتفرمي تبديل كردند كه حتي مخالفان خودشان را بر سر آن جذب كردند. از سال 1996 تا كنون بحث محيط زيست و انرژي‌ها از بحث‌هاي مهم سياست در آلمان است. آب را چطور مي‌شود در سطح نهادها، احزاب، سياست، نماد و فرهنگ بيان كرد؟

خانيكي با اشاره به شعر آب را گل نكنيم سهراب سپهري تصريح كرد: عده‌اي مي‌گفتند چرا گل نكنيم؟ مي‌گفتند در جوي‌ها خون روان است و حالا عده‌اي به دنبال اين هستند كه آب را گل نكنيم؟ يعني آب اين استعداد را داشت كه بر سر گل‌آلود كردن يا نكردنش فقط حوزه شعر را به منازعه بكشاند. ديالوگ بين دو نگهبان سد كه يكي از موضع مهندس و ديگري از موضع سرهنگ صحبت مي‌كند را ببينيد. آن ديالوگ تبديل به خبر اولي مي‌شود كه سياستگذاران بحران را به خود مشغول مي‌كند. اينها را از اين جهت مي‌گويم تا اين را برسانم كه در كنش سياسي از سياست‌هاي خرد نگذريم. در كنش سياسي از گفت‌وگو نگذريم و از گزارش ملي نگذريم.

اين استاد دانشگاه علامه طباطبايي با تاكيد بر اينكه نيازمند اين هستيم كه در چارچوب جديدي مفهوم آب و بحران آب را پيدا كنيم، خاطرنشان كرد: در اين ميان هم مباحث كلان سياسي مثل مباحث بيوپلتيك و زيست سياست و زيست محيطي مطرح است. جنگ‌هاي آينده را جنگ‌هاي آب مي‌دانند. ما اگر دچار بحران‌هاي زيست محيطي شويم دچار بحران‌هاي زيست سياستي هم خواهيم شد. در اين صورت ميزان مدارا و تحمل كم مي‌شود. بايد نسبت به جامعه خودمان حساس شويم.

خانيكي با اشاره به مقالات جديد در اين حوزه ابراز داشت: در يكي از اين مقالات مطرح شده كه ما به اشتباه مسائل‌مان را در چارچوب انقلاب اول و دوم كه مبناي آن انرژي و اطلاعات بوده بررسي مي‌كنيم. او مي‌گويد انقلاب جديدي در راه است كه بيشتر بايد دموكراسي را براساس آب و انرژي خورشيدي و باد در نظر بگيريم. او معتقد است كه مساله توزيع در سرمايه‌داري جديد، مساله اول خواهد شد. افق‌هاي سياسي و افق‌هاي دموكراسي‌خواهي در جهان به آب توجه دارند.

او مطالبه‌گري و برنامه‌ريزي را زمينه مهمي براي سياسي و اجتماعي شدن موضوع آب دانست و بيان كرد: آگاهي‌بخشي خود امري سياسي و اجتماعي است. يكي از نقيصه‌ها اين است كه گفت‌وگويي شكل نمي‌گيرد، چون گوش شنوايي نيست. گوش جامعه به خبرهاي بد باز است. الان چقدر آب رسيده به درياچه اروميه، خبري است كه آن را ببينيد، بشنويد يا از آن خوشحال شويد؟ جامعه و افكارعمومي به شنيدن اخبار منفي و جعلي تمايل دارد و زياد به شنيدن حرف‌هاي علمي و تخصصي تمايل ندارد. اينها خود يك مساله اجتماعي است. آگاهي‌بخشي را در كانون سياسي بايد توجه كرد. مطالبه‌گري امري مهم است. اگر مطالبه‌گري به درستي شكل بگيرد، موجب توانمند كردن جامعه و حكومت مي‌شود و اگر بد شكل بگيرد، منجر به اعتراض كور مي‌شود.

خانيكي با بيان اينكه به جاي هشدار بايد بتوانيم مساله مشاركت و گفت‌وگو را شكل دهيم كه كار نهاد مدني و سياسي است، تصريح كرد: هنوز ما در يك مرحله پيشاگفت‌وگويي در مساله آب هستيم و گفت‌وگو بر سر آب را نتوانستيم شكل دهيم چون گفت‌وگو را زماني به آن تن درمي‌دهيم كه اجبار وجود دارد نه نياز. الان نياز به گفت‌وگو بيشتر است. گفت‌وگويي كه از سر اجبار باشد، الزاما گفت‌وگو نيست. گفت‌وگوي بيمار و پزشك و زنداني و زندانبان كه گفت‌وگو نيست. گفت‌وگو طرفين برابر مي‌خواهد كه طرفين برابر آن اكنون جامعه مدني، دولت و حاكميت است.

 

در برخي قوانين اصلي آب

شاهد نوعي عقبگرد هستيم

سيد آرش حسيني ميلاني عضو شوراي شهر تهران نيز در همايش «تاملي بر راه طي شده، آب و توسعه پايدار» گفت: محورهاي مهمي در حوزه آب و سياست به عنوان يك دغدغه مشترك و حساسيت ملي مطرح است. او با اشاره به صحبت‌هاي غفاري شيروان ابراز داشت: ايشان تاكيد بسياري بر اصل پايداري داشتند و از كليدي‌ترين نكاتي كه مطرح كردند اين است كه سيستم‌هاي انساني بايد با سيستم‌هاي طبيعي هماهنگ شوند و نه برعكس، البته اين چالشي بزرگ براي كشوري مثل ايران است. او با بيان اينكه به مدد درآمدهاي نفتي بر بسياري از موانع طبيعي غلبه كرديم كه نمونه آن را در مراكز استان‌ها و شهر تهران مي‌بينيد، عنوان كرد: مصرف آب ما در تهران در يك سال بيش از يك ميليارد متر مكعب است كه رقم بسيار بالايي است اما به مدد توان سياسي و قدرت نفتي، ما 5 سد مهم را در حوضه‌هاي آبخيز در اطراف تهران ايجاد و با كمك آن براي اين شهر به هر ترتيبي آب تهيه كرده‌ايم. طبيعتا انطباق با شرايط طبيعي و زيستي اين سوال را ايجاد مي‌كند كه آيا ما براي رشد و توسعه بايد محدوديت ايجاد كنيم يا اينكه روش‌ها و راهكارهايي در كشور وجود دارد كه رشد همزمان با حفظ محيط زيست را براي كشور تامين كرده است؟

حسيني ميلاني با اشاره به اظهارات هادي خانيكي هم گفت: ايشان مسووليت عمومي شدن مساله آب را به نوعي با حوزه سياست مي‌دانند و اين نكته بديعي است چون تا به حال تصوري كه من داشتم اين بود كه گروه‌هاي مدني بايد فعال باشند تا مساله آب به موضوعي ملي تبديل شود. خانيكي تصريح كرد كه در وضعيت فعلي و در وضعيت عدم گفت‌وگو و مفاهمه خوب و همچنين در وضعيتي كه موانع اعتمادي و ارتباطي با جامعه تخصصي و ذي‌نفعاني كه از آب استفاده مي‌كنند، وجود دارد اين حوزه سياست است كه بايد پا در عرصه گذاشته و اين اعتمادسازي را انجام دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون