آرامش حين توفان

«آقاي استراماچوني بعد از بازي فولاد به خانه رفت و اصلا به فرودگاه نرفت» و «از رسانه‌هاي ايتاليايي از طريق سفارت ايتاليا و وزارت امور خارجه شكايت كرديم». اين صحبت‌ها قسمتي از مصاحبه فتحي در برنامه فوتبال برتر بود كه در آن فتحي به موضوع شايعات پيرامون حضور استراماچوني در فوتبال ايران پاسخ داده بود.

معلوم نيست فتحي اخبار باشگاه و مربي‌ تيمش را تا چه حد پيگيري مي‌كند و اگر اين كار را انجام مي‌دهد، آيا از مراجع داخلي يا بين‌المللي پيگير صحبت‌هايي كه استراماچوني درباره سفرش هست يا نه؟ فتحي در قسمت‌هايي از حرف‌هاي خود اعلام كرد كه اختلاف سليقه در باشگاه استقلال وجود دارد و اين موضوع باعث پيشرفت مي‌شود، اما واضح است كه اختلاف سليقه تا زماني كه باعث اثرگذاري روي عملكرد تيم نشود، باعث پيشرفت است و زماني كه به لج و لجبازي ميان دوگانه مربي- باشگاه برسد، دليل اصلي پسرفت باشگاه لقب مي‌گيرد. اين اختلاف سليقه در باشگاه استقلال، فقط اختلاف سليقه براي نحوه اداره باشگاه و تيم نيست. از مسائل ساده‌اي مثل مترجم كه مربي بايد آن را انتخاب كند تا ماجراي بزرگي مثل خريد بازيكن خارجي كه با ناهماهنگي شكل گرفت و نه اتفاقات اختلاف سليقه‌اي كه فتحي از آن خبر مي‌دهد.

موضوع ديگري كه مجتبي محرمي از آن پرده برداشت، ماجراي محروميت سه ساله او توسط مردي بود كه ديشب اعلام كرد كه سال‌هاي سال است عاشق استقلال است. البته اين موضوع به خودي خود ايرادي ندارد و يك نفر مي‌تواند ضمن علاقه به تيم محبوبش در فوتبال فعاليت كند، اما موضوع عجيبي كه محرمي از آن پرده برداشت، اين بود كه فتحي هيچ‌گاه به صحبت‌هاي او گوش نداده و بدون شنيدن دفاعيات او حكم داده است. اگر اين ماجرا درست باشد، ضربه عجيبي به شخصيت فتحي كه سعي دارد خود را آرام نشان دهد، وارد مي‌شود.

يكي ديگر از اشتباهاتي كه فتحي در مصاحبه‌اش انجام داد، كنايه زدن به سعيد آذري بود. ترس از دست دادن صندلي مديرعامل باعث شد تا مديرعامل فعلي استقلال دست به چنين اشتباه استراتژيكي‌ بزند. اين اتفاقات باعث شد تا آذري واكنش بسيار تندي را نسبت به اين موضوع داشته باشد و جايگاه فتحي را متزلزل‌تر از هميشه كند.

موضوع ديگري كه در صحبت‌هاي فتحي جاي بحث دارد؛ صحبت‌هايش درباره علي خطير بود، جايي ‌كه سعي مي‌كرد، نشان دهد بدون خطير هم مي‌تواند استقلال را به جلو حركت دهد، اما مشخص است كه خطير باوجود كاستي‌هاي بسيار از خيلي افراد درون باشگاه فعال‌تر بوده و به ‌نوعي موتور محرك باشگاه استقلال لقب داشته است. نكته قابل دفاع در مورد صحبت‌هاي فتحي، آرامش او هنگام پاسخگويي است. جايي ‌كه مسائلي كه مي‌تواند، حاشيه‌ساز باشد را از مسائل ديگر به‌ خوبي تفكيك كرده و سعي مي‌كند با جواب ندادن دقيق سوال، باشگاه را در مسير آرامش حفظ كند و باشگاه را بيش از اين غرق در حاشيه نكند. البته اين يك آرامش حين توفان است كه شايد كمكي به پيشبرد اهداف استقلال نكند.

فارغ از همه تحليل‌ها واضح است كه با تمام مراعاتي كه فتحي انجام مي‌دهد، استقلال هنوز هم غرق در حاشيه است و از بعد فني هم تيم استراماچوني چيزي براي ارايه به ليگ برتر نداشته است و بايد فكري اساسي براي اين باشگاه و حل مشكلاتش شود. شايد گام ابتدايي براي حل اين مسائل، رفع كردن اختلاف ديدگاه‌ها و نظرات در مورد موضوعات ساده‌اي مثل مترجم باشد و بعد از آن بايد به فكر مسائل كلي‌تر بيفتند، چراكه با جلب اعتماد استراماچوني در مورد اين مسائل ساده هم مي‌توان ذهن او را آزاد و هم مي‌توان اعتماد او را جلب كرد تا راحت‌تر از گذشته درباره مسائل مختلف به موفقيت رسيد.