• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4467 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۸ شهريور

انگ زدن جامعه را سر به راه نمي‌كند

سعيد خاقاني

تب كلاسيك به جان شهرهاي ايران مي‌افتد. از يك سو برج عاج‌نشينان فاخرپسند، انگ عامي پرطمطراق بدان مي‌زنند و از سوي عبوسان اصالت‌طلب، غربي و بي‌هويت خوانده مي‌شوند. اما چه مي‌شود كه جهان معماري ايران اينقدر راحت و اينقدر گسترده به اين تب وا داد. چند عامل موازي دست به دست هم داد تا آنچه مي‌توانست گرايش تك و توك اينجا و آنجا باشد، همه‌گير شود. يكي شبكه‌اي از افراد و شركت‌هايي بود كه اين معماري بستر ارتباط اقتصادي آنها شد.

نوعي باند كه معمار و سازنده و بنگاهي فضاي مناطقي از تهران را زير چتر خود گرفتند و سليقه‌سازي كردند. دو عامل كمك به اشاعه اين معماري در جهان ايراني كرد؛ قطبيت‌هاي بالاشهر/پايين شهر و تهران/شهرستان باعث شد كه اين موج انعكاسي بزرگ پيدا كند و بازار مصرف در قالب مد بالايي و تهراني، سوار بر آن تا كرانه‌هاي دور برود. از سوي ديگر، تطابق اين معماري با الگوي بنايي ساخت‌وساز در كشور و اتكاي آن بر بازار سنگ داخل زمينه اشاعه آن را مهيا داشت. يادمان نرود ابزارزني ساده در شهري كوچك و خرد سنگ‌كاري مي‌توانست برداشتي خودي از اين الگوي عام‌پسند را بازتوليد كند.

انگار يك بار ديگر بايد حرف علي حاتمي را تكرار كرد و اين بار از ايران پرسيد كه كي تو را به اين هيات شنيع بزك كرد؟ اينجا همه مقصريم. همان‌طور كه در نبود تعقل هوچيان، گوي سخن از ديگران مي‌ربايند، جايي هم كه تنها مجراي اقتصاد مردمي و آزاد، ساخت و ساز مي‌شود و الگوهاي دروني مناسب اجتماع هم ساخته نمي‌شود، سبد خواست مردم را بزك‌هاي هر جايي پر مي‌كند. مردم در اين ميان تقصيركار نيستند. در جامعه‌اي كه اطمينان از آن رخت بربسته، همه ‌چيز تضميني براي خريد و تثبيت جايگاه مي‌شود و چه چيز بهتر از صورت معماري كه تعبير آن‌ور آبي و پولدار بدهد. نام‌هايي كه اين ساختمان‌ها يدك مي‌كشند خود تعبيركننده معاني آنها هستند؛ روما رزيدنس، رويال پالاس و باستي هيلز. انگار اينجا خيالي هاليوودي بازتوليد مي‌شود. البته نبايد تعبير غربي اين معماري را در جايي كه از بالا نكوهش مي‌شود دست‌كم گرفت. يك عمر سنگ سنت و هويت به سينه زديم اما حرف مردم كوچه و بازار را نشنيديم، آنها هم وقتي كسي متاع دندان‌گيري دست‌شان نداد، دنبال آنچه ذره‌اي از دل‌شان بگويد، رفتند. يك عمر بساز بفروش‌ها زبان مردم را از معماران نخبه بهتر فهميدند. وقتي نه دانشگاه الگويي براي اجتماع ساخت و نه حكومت، آن وقت اين مانده از اينجا و رانده از آنجا كجا مجرايي براي خواسته‌هايش پيدا مي‌كرد؟ وقتي طلايه‌داران الگوي جامعه نه رويكردهاي اجتماعي طبقه پايين و نه مدرنيسم طبقه متوسط باشد و به جاي آن سرمايه‌دار رابطه‌اي دلال بنشيند، الگوي معماري‌اش هم چيزي جز اين نخواهد بود.

البته اين تب دوبار به جان معماري ما افتاده بود، يكي اوايل دهه هفتاد تحت عنوان سيمان‌بري و نماي رومي و يك‌بار هم نيمه دوم دهه هشتاد با ستون و مجسمه و نماي تراورتن. جالب است كه هر دو اينها همراه با موجي از وقاحت شبه‌سرمايه‌داري رانتي و بي‌بندوبار پايش به جامعه باز شد، آن اولي هنوز حيا داشت، اين دومي در فرهنگي كه تا ديروز پشت ديوارهايش قايم بود، نورافكن به برج‌هاي چندصدمتري ايستاده بر بالاي سرشهر مي‌انداخت. شايد بگوييد چرا الگوهاي مدرن‌تري و به‌روزتري اين فرصت نمايش و همه‌گيري را پيدا نكرد. شايد جامعه‌اي كه چند دهه آموزش سليقه جمعي‌اش خاموش ماند، ذائقه‌اش چيزي جز لاكچري سلطان سليمان نپسندد. يك عده‌اي معماري قاجار را كاتالوگي مي‌خواندند كه از عكس‌برگردان ساختمان‌هاي فرنگ در اين ديار بود، شايد تاريخ خود را تكرار مي‌كند و ما با نيتي ديگر كاتالوگي از غرب را اين دفعه نه براي هوسراني شاهان كه در خيال جمعي خود مي‌سازيم. در قضاوت‌مان راه يك‌طرفه نرويم و اين را هم بگوييم كه در برابر بازي بي‌معناي صفحات شبه‌مدرنيستي رايج در جامعه، اين معماري حداقل وجهي اجتماعي دارد و آنجا هم كه فرصتي بيش از وسمه و سرخ‌آب سفيد‌آب صورت معماري داشته باشد، اينجا و آنجا معماري‌هاي بدي هم نكرده است. جايي كه الگوي دندان‌گيري ساخته نشد، اينها اقلا صورتي اجتماعي به ساختمان‌ها دادند. پديده ديگري كه اين روزها مي‌بينيم، گسترش خانه‌هاي مارك‌دار باز هم در بالاي شهر است. البته در بازار ساخت‌وسازي كه اعتماد و استحكام پشت ظواهر گم شده است، اين برند‌سازي در كنار سوداي سود و كلاس آن، نوعي مجراي اعتمادسازي براي آنهايي كه پول خوب مي‌دهند هم هست. از طرف صاحبان مارك هم نوعي تبليغ و نگه داشتن بازار براي خود است. در آخر اينكه بايد گفت كه ديگر نكوهش اين بازي‌ها دردي دوا نمي‌كند، حوصله مي‌خواهد تا پرسيد و يافت چه شد كه جامعه‌اي اين‌طور خود را واداده است. بيرون نشستن و انگ زدن، جامعه را سر به راه نمي‌كند.

استاديار گروه معماري دانشگاه تهران

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون