امير موسوي، فرمانده كل ارتش:
خروج از جنگ با ايران
دست دشمن نيست
امير سرلشكر موسوي، فرمانده كل ارتش جمهوري اسلامي با اشاره به وظايف نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي اظهار كرد: «وظيفه ارتش جمهوري اسلامي ايران و ساير نيروهاي مسلح مشخص است. هر يك از اين نيروها ماموريتهاي خاص خود را دارند كه كليت آنها دفاع از نظام و استقلال كشور، حدود و ثغور كشور عزيز ايران است. بنابراين بر آنچه فكر ميكنيم تهديد ايران است، اشراف كامل داريم و براي يك مقابله احتمالي با آن، گزينهها يا سناريوهاي مختلف را آماده كرده و براي چگونگي اجراي تمام آنها برنامهريزي لازم صورت گرفته است، بنابراين نيروهاي نظامي ايران نگراني از اينكه يك تقابل احتمالي صورت بگيرد، ندارند ضمن اينكه به وعده خداوند كه به نيروي مدافع حتما پيروزي را عطا ميكند، ايمان كامل داريم.»
اين مقام عاليرتبه نظامي ايراني در بخش ديگري از اظهارات خود در پاسخ به سوالي درباره چرايي انصراف دشمنان از حمله نظامي به ايران بيان كرد: «زماني كه فرمانده معظم كل قوا مطلبي را بيان ميكنند كه مربوط به نيروهاي نظامي ايران است، ما موظفيم خود را سريعا براي شرايط مذكور آماده كنيم. از جمله فرمايشات حضرت آقا اين بود كه دوران بزن در رو گذشته است. يكي اين مطلب است، يعني بلافاصله بعد از اين بيانات كه ما نظاميها آن را به عنوان فرمان و تدبير تلقي ميكنيم، خود را براي اين آماده كرديم كه اگر ضربهاي زده شد حتما ضربات متقابل وارد شود، به نحوي كه او (دشمن) نتواند خودش را از اين درگيري خلاص كند.» او همچنين خاطرنشان كرد: «اصطلاحا گرفتن دست اوست ولي رها كردن دست او نيست، يعني اين دوران گذشته است. ممكن است ورود به جنگ دست او باشد، اما خروجش ديگر دست او نيست. ابتكار عمل در آنجا دست ماست. زماني كه تشخيص دهيم به اين درگيري خاتمه ميدهيم. گفتيم يكي بزنيد 10 تا ميزنيم. اين را مطمئن باشيد. حرف ما به عنوان نظاميها اين بود كه ما فرمان را دريافت كرديم و موظف هستيم، اين فرمان را اجرا كنيم. هر دشمني يكي بزند، ما 10 تا ميزنيم. به نظرم ميرسد اين به آنها منتقل شده بود و آنها ميفهمند كه ما جدي هستيم.»
فرمانده كل ارتش جمهوري اسلامي تصريح كرد: «براي ما فرقي نميكند كه متجاوز چه كسي باشد. هر هواپيمايي كه با نيت تخاصم يا با شكلي كه از او احساس هجوم و تخاصم و ضرر كنيم، بخواهد از مرزهاي ما عبور كند، قطعا با آن برخورد خواهيم كرد. البته اين مورد نيز قاعده و قانون خاص خود را دارد. ابتدا اخطار ميدهيم. نه اينكه تنها در اين مورد باشد، بلكه دهها نوار مكالمه اخطار به هواپيماها را داريم از جمله هواپيماهاي امريكايي كه همه ثبت شده و موجود است. زماني اگر لازم شد، ميتوانيم همه اين اخطارها را در اختيار راديو و تلويزيون بگذاريم كه آن را پخش كند و جالب است كه شما ببينيد كه آن كسي كه اين اخطار را ميدهد چه كسي است. براي شما بسيار جالب خواهد بود كه بدانيد يك جوان مثلا 26 يا 25 ساله با درجه ستواني است كه وقتي هواپيما ميآيد، به آن اخطار ميدهد كه به مرز ما نزديك ميشويد و از او ميپرسد كه چه كسي هستيد و در مقابل ميگويد من هواپيماي فلان هستم. آن هواپيما خودش را چيز ديگري معرفي ميكند ولي طرف ايراني بلافاصله و بدون كوچكترين مكثي به آن ميگويد كه شما هواپيماي U2 امريكايي كه از فلانجا ميآييد، به مرز جمهوري اسلامي نزديك ميشوي، دور شو! خود اين شناخت فوري و استحكام كلام موضوع بسيار جالبي است كه براي من هم جالب بود و وقتي به آنجا رفتم آن افسر را تشويق كردم، به خاطر استحكام و اراده و عزمي كه در كلام اين جوان هست. همين باعث ميشود كه بگويد ما روي مسير فلان از مرزهاي شما دور ميشويم. ما اخطار و هشدار ميدهيم و به آنها ميگوييم كه كجا هستند، چراكه ممكن است هواپيمايي دچار خطاي انساني شود و نداند كجاست.»
او در ادامه در پاسخ به اين سوال كه در موضوع انهدام پهپاد گلوبال هاوك امريكايي چه همافزايي و همراهي بين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش جمهوري اسلامي صورت گرفت، اظهار كرد: «مقداري را اجازه بدهيد بماند؛ مقداري از آن هنوز از طبقهبندي خارج نشده است اما كلا شبكه پدافند هوايي يك شبكه يكپارچه است كه تعداد زيادي سامانههاي مختلف با هم كار ميكنند تا يك اتفاق نهايتا رخ ميدهد.» اين مقام عاليرتبه نظامي در بخش ديگري از اظهارات خود مساله پيام برخي كشورهاي رقيب امريكا به ايران براي ارايه لاشه هواپيماي بدون سرنشين گلوبال هاوك را تكذيب نكرد و گفت: «طبيعي است. ما هم اين كار را ميكنيم. اين چيز خيلي پيچيدهاي نيست. ميخواهند، بدانند آنهايي را كه خودشان اطلاعات نداشتهاند، چگونه است. اين يك تبادل اطلاعات در تمام حوزههاست كه بين كشورهايي كه با هم ارتباطاتي دارند و سعي ميكنند از اين چيزها مطلع شوند و ما هم اين كار را ميكنيم.»
امير موسوي در ادامه با اشاره به جمله رهبري مبني بر نديدن 25 سال آينده توسط اسراييل گفت: «براساس سنت تاريخ و راهي كه آنها پيش گرفتهاند و براساس وعدههاي خداوند اين اتفاق ميافتد و حضرت آقا فرمودند 25 سال آينده را نخواهد ديد. ممكن است 5 سال ديگر يا دو سال ديگر يا 7 سال ديگر باشد، اما 25 سال آينده را قطعا نخواهد ديد. آن جمله براي اين بود كه آنها قدري خط و نشان كشيده بودند كه اينطور و آنطور ميكنيم و حرف من اين بود كه به هر حال حداكثر 25 سالي وقت داريد و از اين 25 سال استفاده و زندگيتان را كنيد. اگر يك وقت دست از پا خطا كنيد ما ناگزير هستيم اين 25 سال را كوتاهتر كنيم. اشاره هم به داستان قرار و مدار اماننامهاي بود كه مختار به ابنسعد داد و همان زمان كه به آن ايراد گرفتند و گفتند چرا به اين اماننامه داديد، گفت به اين پايبند نميماند.»