در حالي كه قرار بود ديروز صبح و همزمان با روز جهاني بدون خودرو، شهروندان تهراني نيز در راستاي حمايت از اين كمپين جهاني، در همايش دوچرخهسواري در پارك لاله شركت كنند، يكباره شهرداري تهران در اطلاعيهاي كه در كانالهاي تلگرامي مرتبط با حمل و نقل پاك منتشر شده رسما خبر از لغو اين برنامه داد.
در اين اطلاعيه آمده است: «به استحضار شهروندان گرامي شهر تهران ميرساند بنابر پارهاي از ملاحظات امنيتي و قضايي و دستور مقامات مربوطه، همايش دوچرخهسواري روز جمعه صبح، مورخ 29/۶/98 از پارك لاله لغو و از سوي شهرداري برگزار نخواهد گرديد».
اين درحالي بود كه در فضاي مجازي دليل لغو اين برنامه، مخالفت نيروي انتظامي و دادستاني عنوان شده بود.
اين خبر زماني قوت گرفت كه نامهاي به نقل از يعقوب آزادهدل و مدير سيستم حملونقل پاك شهرداري تهران و خطاب به فرمانده نيروي انتظامي تهران و رييس قوه قضاييه در فضاي مجازي منتشر شد كه او در آن، از تعطيلي اين همايش گلايه كرده بود. گفتوگوي «اعتماد» با آزادهدل را در ادامه ميخوانيد.
ديروز همايش بزرگ دوچرخهسواري كه قرار بود در حمايت از روز جهاني بدون خودرو در پارك لاله برگزار شود، لغو شد. مگر قرار بود در اين همايش چه برنامههايي اجرا شود كه نيروي انتظامي و دادستاني با قوت، با برگزاري آن مخالفت كردند؟
راستش را بخواهيد ما هم نميدانيم ...! بعد از اينكه ما – اداره محيط زيست شهرداري تهران - به كمپين جهاني بدون خودرو پيوستيم، از حدود يك ماه و نيم قبل، برنامهريزي و تلاشهاي زيادي را براي برگزاري مراسم روز جهاني بدون خودرو در تهران آغاز كرديم. براي اين برنامهها، مانند همه برنامههاي مشابه و طبق قانون، از استانداري مجوز گرفتيم و نيروي انتظامي و تمامي دستگاههاي مرتبط هم در جريان بودند. برنامههاي آن هم كاملا مشخص و كنترل شده بود. مثلا در اين برنامه قرار بود حدود 20 نفر از بچههاي معلولي كه بيش از 3 ماه بود تمرين دوچرخهسواري كرده بودند، در راستاي حمايت از اين كمپين جهاني، در اين همايش ركاب بزنند، يا در برنامهاي ديگر قرار بود دانشآموزان دوچرخهسوار منطقه 17 براي ترويج فرهنگ استفاده از دوچرخه براي رفتن به مدرسه در اين برنامه حضور پيدا كنند. همچنين از محمد نظرپور، نويسنده كتاب «امپراتوري دوچرخهها» نيز دعوت كرده بوديم تا در اين برنامه حضور داشته باشند. حتي جالب است كه بدانيد، خود پليس راهور از ما خواسته بود تا در اين همايش يك كارگاه با عنوان «دوچرخهسواران قانونمند» برگزار كند. يعني ميخواهم بگويم همهچيز مشخص و كنترل شده بود ولي خب در آخرين لحظه، دستور رسيد كه بايد لغو شود.
دقيقا چه سازمان و نهادي دستور لغو اين برنامه را صادر كرده بود؟
دستور از طرف دو مرجع دادستاني شعبه ارشاد و راهور ناجا بود.
خب دليلي كه براي لغو اين برنامه داشتند چه بود؟
در مورد دادستاني، نامهاي از سوي دادستاني ارشاد براي شهردار منطقه 6 كه قرار بود برنامه در منطقه آنها اجرا شود، ارسال شده بود كه در آن همانگونه كه شهردار منطقه ميگفتند گويا در آن ذكر شده بود كه اگر قرار است اين همايش به صورت مختلط برگزار شود، بايد جلوي آن گرفته شود وگرنه عواقب كيفري براي مديران شهري خواهد داشت. در مورد نامه راهور هم كه براي ما، معاونت حمل و نقل و ترافيك شهرداري ارسال شده بود، آمده بود كه فرماندهي نيروي انتظامي اعلام كرده كه به خاطر نزديك بودن «دربي» فوتبال، بايد اين برنامه لغو شود. در حالي كه به نظرم اصلا ربطي به موضوع نداشت. در مورد نامه دادستاني هم از آنجايي كه قرار بود اين همايش خانوادگي برگزار شود، ديديم نميشود اعضاي خانواده را از هم جدا كرد. اين بود كه از سوي معاونت حمل و نقل ترافيك اعلام كرديم كه برنامه از سوي ما لغو است.
اين نامهها كي براي شهرداري ارسال شده بود؟
پنجشنبه و روز قبل از همايش.
پس چرا اطلاعيهاي كه صادر كرديد از طريق خبرگزاريهاي رسمي و صدا و سيما نبود؟
چون پنجشنبه و زماني كه تصميم به لغو برنامه گرفته شد ديگر همه جا تعطيل بود. اين بود كه تصميم گرفتيم تمركزمان را روي فضاي مجازي بگذاريم.
پيشبيني شما اين بود كه چند نفر در اين همايش حضور پيدا خواهند كرد؟
پيشبيني ما چيزي حدود هزار نفر بود. حتي از كساني براي اولينبار، براي حضور در اين همايش ثبتنام كرديم و به اين ترتيب حدود 50 درصد علاقهمنداني كه دوچرخه شخصي داشتند ثبتنام كرده بودند و ما مشخصات كامل آنها را داشتيم. از سويي بقيه علاقهمنداني كه ميخواستند با دوچرخههاي اشتراكي در اين همايش حضور داشته باشند هم مشخصاتشان قبلا و هنگام ثبتنام براي استفاده از دوچرخه ثبت شده بود. يعني ميخواهم بگويم فرد ناشناس و شناختهنشدهاي در اين همايش نبود و ما همه تدابير لازم را انديشيده بوديم ولي خب .....
بعد از اين همايش واكنش علاقهمندان دوچرخهسواري چطور بود؟
مسلم است .... همگي ناراحت و عصباني بودند. خيلي از آنها به خود من پيغام ميدهند و انتقاد و شكايت ميكنند و ما را مورد «لطف» قرار ميدهند! حتي پدر يكي از بچههاي دوچرخهسوار معلول هم برايم يك فايل صوتي فرستاده و حسابي گلايه كرده بود. ولي خب، كاري از دست ما برنميآمد و اصلا در لغو اين برنامه دخيل نبوديم.
جالب اينجا بود كه – تا عصر روز جمعه و لحظه تنظيم اين گفتوگو – هيچيك از خبرگزاريها به اين موضوع نپرداخته بودند!
بله .... براي من هم جالب بود. ولي شايد آنها نيز محدوديتها و دلايل خودشان را داشتهاند. اين را بايد از خودشان بپرسيد!
شهردار تهران چطور؟ چه واكنشي به لغو اين مراسم داشتند؟
تاكنون كه واكنش رسمي و خاصي نداشتهاند. ولي تاجاييكه اطلاع دارم، ازآنجاييكه خودشان هم از طرفداران پروپاقرص دوچرخهسواري هستند، تلاش زيادي كردند تا اين برنامه لغو نشود ولي متاسفانه، نشد.