• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4483 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۶ مهر

گفت‌وگوي «اعتماد» با داوطلبان حفاظت از مرآل‌ها در «رودبارك» استان سمنان و «چلاو» مازندران

شاخ به شاخ در فصل گاوبانگي

فرناز حيدري

 

 

از اواسط شهريور تا اواسط ماه مهر، در اوايل صبح و هنگام غروب بانگ‌ مرآل‌ها در جنگل‌هاي هيركاني به كرات شنيده مي‌شود و بدين‌ترتيب فصل گاوبانگي رقم مي‌خورد، فصلي كه در آن گوزن‌هاي نر براي تشكيل و دفاع از قلمرو به عرض اندام براي هم‌نوعان‌شان برمي‌خيزند، فصلي كه شكارچيان و حافظان مرآل را هم بار ديگر رو در روي يكديگر قرار مي‌دهد. مصاف‌هاي تن به تن مرآل‌هاي نر به عنوان بزرگ‌ترين پستاندار و نماد جنگل‌هاي هيركاني، در سايه تقليدهاي صداي شكارچيان، نمودار بارزي از شاخ به شاخ شدن انسان با طبيعت است.

متاسفانه بخش اعظم شكار مرآل‌ها در فصل گاوبانگي رخ مي‌دهد چرا كه بانگ گوزن نر به اندازه‌اي قوي و پرصلابت است كه حتي از كيلومترها دورتر هم شنيده مي‌شود و اين امر رديابي آنها را براي شكارچيان تسهيل مي‌كند. اما چند سالي است كه گشت‌زني‌هاي مداوم و خستگي‌ناپذير دوستداران مرآل‌ها باعث شده كه نه‌تنها مرآل‌ها در اين فصل حياتي، امنيت بيشتري داشته باشند بلكه حتي ساير گونه‌هاي حيات وحش خطه هيركاني نظير پلنگ، خرس قهوه‌اي، گرگ، قرقاول و كبك هم در چتر حمايتي مرآل‌ها بهتر حفاظت شوند.

شايد كمتر كسي در گذشته باور مي‌كرد كه نسل مرآل‌ها به اين اندازه كم شود تا عده‌اي مجبور باشند براي حفاظت از آنها داوطلبانه كار كنند. روزنامه اعتماد با دو نفر از اين داوطلبان گفت‌وگويي انجام داده و آنچه در ادامه مي‌خوانيد، شرحي مختصر از دشواري‌ها، تجارب و همدلي‌هايي است كه در راه نجات مرآل‌ها در زيستگاه‌هاي مختلف هيركاني شكل گرفته است‌.

 

حفاظت از مرآل‌ها در جنوبي‌ترين مرز جنگل‌هاي هيركاني

زون امن رودبارك واقع در شمال‌شرقي منطقه حفاظت‌شده پرور، جنوبي‌ترين رگه جنگل‌هاي هيركاني در ايران است. اگر ارتفاعات اطراف رودبارك را مدنظر قرار دهيم، اين منطقه در عين حال يكي از مرتفع‌ترين قسمت‌هاي جنگل‌هاي هيركاني نيز محسوب مي‌شود. رودبارك دو مرز مشترك با منطقه حفاظت‌شده بولا و پناهگاه حيات وحش دودانگه در كياسر دارد و آن‌طوركه كارشناسان مي‌گويند، حيات وحش در اين ۳ منطقه اغلب جابه‌جا مي‌شوند. اما از آنجايي كه رودبارك جنوبي‌تر از دو منطقه ديگر است، در نتيجه حفاظت از حيات وحش آن هم به نوعي جزو اولويت‌ها محسوب مي‌شود.

امسال نخستين سالي بود كه رودبارك در فصل گاوبانگي شاهد حضور داوطلبان و علاقه‌مندان محيط زيست بود. كاوه پيوندي، يكي از مسوولان برگزاري برنامه حفاظت مشاركتي از مرآل در جنگل‌هاي رودبارك به «اعتماد» مي‌گويد: «امسال استقبال از برنامه حفاظت از مرآل در رودبارك به اندازه‌اي خوب بود كه ما مجبور شديم برنامه برخي داوطلبان را كنسل كنيم چرا كه به هر صورت فصل گاوبانگي زمان بسيار حساسي است و ظرفيت مازاد مي‌تواند بالعكس دردسرساز باشد. امسال ما در مجموع تعداد ۳۵ داوطلب (تركيب تيمي و انفرادي) داشتيم و به پيشنهاد اداره كل حفاظت محيط زيست استان سمنان و اداره محيط‌زيست مهدي‌شهر بنا شد كه در وهله نخست تعداد ۴ چادر داشته باشيم اما محيط‌بان منطقه يكي از اين چادرها را كم كرد و بدين‌ترتيب تعداد ۳ چادر در منطقه رودبارك برپا شد. يك چادر را در قسمت مركزي رودبارك و دو چادر ديگر را هم در دو گوشه منطقه (يكي جنوب و يكي هم در شمال) برپا كرديم. تيم اصلي متشكل از ۴ محيط‌بان و يك محيط‌بان اصلي (جناب آقاي اردلان مرتضوي رودباركي) است كه البته بايد بگويم كل زحمات رودبارك برعهده آقاي اردلان مرتضوي است.»

پيوندي برنامه‌هاي انجام شده در اين مدت را اين‌طور تشريح مي‌كند: «واقعيت اين است كه داوطلبان اين برنامه بايد علاقه وافري به حفاظت از حيات وحش داشته باشند چراكه مجبور هستند دست‌كم يك ماه از خانواده و هر امكاناتي دور باشند. بيشتر بچه‌هايي كه وارد اين برنامه مي‌شوند هم دانشجوي محيط زيست هستند. ما در رودبارك كارمان را از ۲۵ مرداد آغاز كرديم؛ نخست چادرها برپا شدند، بعد به برق‌كشي پاسگاه كمك كرديم و براي كانكس محيط‌بانان برق ۱۲ ولت كشيده شد و در آخر هم ساخت جان‌پناه را براي محيط‌بانان داشتيم كه همه اينها با همت داوطلبين بود.»

پيوندي به مهم‌ترين تعارض موجود در اين منطقه يعني حضور شكارچيان اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «من سال ۱۳۸۶ براي گاوبانگي در رودبارك بودم، آن زمان از دور فقط يك صداي بانگ به گوش مي‌رسيد اما امسال در سرشماري‌اي كه از نظر صدا انجام داديم، حدود ۳۰ مرآل نر را شناسايي كرديم. متاسفانه شكارچياني كه از روستاهاي اطراف مي‌آيند، يكي از مهم‌ترين مشكلات به خصوص در فصل زادآوري هستند. به همين دليل ما هم چادرها را در مسير ورود شكارچي‌ها برپا كرديم. داوطلبين همت كردند و يك شب و دو روز يا دو شب و سه روز در چادرها نگهباني دادند تا شكارچيان مشكلي براي مرآل‌ها ايجاد نكنند. خوشبختانه تا امروز كه ۱۳ مهر ماه است و ما تقريبا به روزهاي پاياني گاوبانگي رسيده‌ايم، تخلفي را در زمينه گاوبانگي در اين منطقه شاهد نبوده‌ايم. تا امروز صداي تيري در منطقه شنيده نشده و آماري هم از شكار به دست‌مان نرسيده است.»

پيوندي در ادامه صحبت‌هايش به يك دغدغه و چالش جدي‌تر مي‌پردازد: «مشكلي كه ما در حال حاضر به صورت جدي با آن مواجه هستيم، حضور دام است كه متاسفانه در زماني كه مه پايين مي‌آيد، دام‌ها هم خيلي راحت وارد منطقه امن مي‌شوند حال آنكه حضور دام در اين منطقه ممنوع است. اين مورد را هم اشاره كنم كه يكي ديگر از دغدغه‌هاي ما حضور سگ‌هاي گله است. متاسفانه هفته پيش شخصا شاهد بودم كه سگ‌هاي گله به دنبال گرازي مي‌دويدند و حيوان را دوره كردند، با كمك يكي از محلي‌ها سگ‌ها را دور كرديم اما تصور كنيد چنين اتفاقاتي تا چه اندازه مي‌تواند براي حيات‌وحش مشكل‌ساز باشد. كل اين صحنه‌ها مستند و هم‌اكنون در اختيار اداره كل گذاشته‌ شده تا اقدامات مقتضي را انجام دهند.»

حضور داوطلبين در برنامه‌هاي حفاظت مشاركتي مرآل از يك جنبه ديگر هم اهميت دارد چرا كه باعث مي‌شود آشنايي بيشتري با كمبودها و چالش‌ها شكل بگيرد. كاوه پيوندي در اين زمينه مي‌گويد: «داوطلبين به ما كمك كردند و توانستيم براي حضور محيط‌بان منطقه در زمستان يك جان‌پناه بسازيم. با كمك يكي از داوطلبين (آقاي داوود ملكي) حدود ۸۰۰ متر از نزديك‌ترين چشمه لوله‌كشي انجام داديم و آب را به جان‌پناه آورديم. رودبارك پاسگاه اصلي ندارد و مكاني هم كه محيط‌بان‌ها در آن به سر مي‌بردند، تنها يك كانكس معمولي است كه در زمستان خيلي آزاردهنده است. از همين فصل به بعد تا پايان ارديبهشت ماه، منطقه رودبارك بسيار سرد مي‌شود بنابراين شما تصور كنيد كه چنين كمك‌هاي داوطلبانه‌اي براي محيط‌بانان چقدر مي‌تواند اثرگذار باشد.»

 

حفاظت از مرآل‌هاي دهستان

چلاو مازندران

يكي ديگر از مناطقي كه حفاظت از مرآل‌ها چند سال است در آن جدي‌تر دنبال مي‌شود، منطقه چلاو استان مازندران واقع در ۲۵ كيلومتري آمل است. نازنين كاظمي‌نوا، عكاس ايرنا كه از سال گذشته به پويش نجات مرآل پيوسته، مي‌گويد: «پيش‌تر در اين منطقه، شكار بسيار زياد اتفاق مي‌افتاد اما بيش از ۵ سال است كه يكي از روستايي‌هاي چلاو به اسم پير طاهر غفاري با همراهي جمعي از بوميان، پويشي را راه‌اندازي كرده‌‌ و به واسطه آن نه‌تنها در فصل گاوبانگي بلكه حتي در فصل‌هاي ديگر هم از مرآل‌هاي منطقه حفاظت مي‌كنند. پير طاهر در گذشته بنا بوده و سواد و تحصيلات دانشگاهي ندارد اما به اندازه‌اي عاشق مرآل‌ها و چلاو است كه توانسته هر گردشگري را به اين منطقه علاقه‌مند كند. خانواده او در گذشته شكارچي بوده‌اند، اما خودش شكارچي نبوده تا اينكه حدود ۱۰ الي ۱۵ سال پيش، در حين بنايي اتفاقي برايش رخ مي‌دهد و او چند ماهي را بيكار مي‌ماند. اين مدت فرصتي مي‌شود كه او بيشتر به طبيعت برود و به نوعي شيفتگي او براي حفاظت از محيط زيست و مرآل‌ها هم از همان زمان شكل مي‌گيرد. پيرطاهر الان به عنوان يك تورليدر محلي شناخته مي‌شود و اغراق نيست اگر بگويم كه بهترين نقش را در حفاظت از محيط زيست اين منطقه دارد. او به قدري خوب و موثر در مورد جنگل صحبت مي‌كند كه همه را به نوعي جذب زيبايي‌هاي جنگل كرده است. در حال حاضر هم كه توانسته جداي از افراد محلي، داوطلبان ديگري مانند من را به اين كار علاقه‌مند كند. داوطلبان زيادي گاه و بيگاه به اين منطقه مي‌روند و تلاش مي‌كنند تا گوشه‌اي از كار را همراه با بوميان محلي برعهده بگيرند.»

كاظمي‌نوا دليل حضورش در اين پويش را اين‌طور توضيح مي‌دهد: «من خودم علاقه بسيار زيادي به محيط زيست دارم و ضمنا آمل سرزمين مادري من محسوب مي‌شود. چند سال پيش از طريق يكي از دوستانم با پيرطاهر آشنا شدم، دغدغه و زندگي اين شخص براي من به راستي جالب بوده و هست. جنگل‌هاي هيركاني را هميشه به عنوان سوژه عكاسي انتخاب كرده‌ام اما از زماني كه با پيرطاهر جنگل را ديدم، ديدگاهم خيلي تغيير كرد. فعاليت‌هايي كه هم‌اكنون در اين پويش با اجازه اداره محيط زيست منطقه انجام مي‌شود، داوطلبانه است. هم‌اكنون در مراتع مختلف منطقه چلاو آمل، حدود ۵۰ مرآل ثبت شده و به گفته پيرطاهر اين كار حاصل تلاش و همت جمعي است. من شخصا سال گذشته در فصل گاوبانگي، ۱۷ روز را به صورت غيرمستمر با اين پويش گذراندم اما امسال به واسطه كار و محدوديت‌هايي كه دارم، زمان كمتري را همراه اين پويش بوده‌ام.»

كاظمي‌نوا در عين حال به مشكلات پيش‌ روي حفاظت از مرآل‌ها هم اشاره مي‌كند: «حدود ۳ سال پيش، شكارچي به اين منطقه آمده بود و يكي از مرآل‌ها را زده بود. اين مساله تا مدت‌ها پيرطاهر را ناراحت كرده بود و دروغ نيست اگر بگويم كه خواب و خوراك نداشت.

با اين وجود پيرطاهر هنوز هم معتقد است كه بايد با شكارچي‌ها صحبت و براي حفاظت از مرآل‌ها آنها را آگاه كرد. درست به همين دليل هم هست كه از حضور داوطلبان در اين پويش استقبال مي‌شود، چون باور پير طاهر اين است كه ديدن واقعيت‌ها كمك مي‌كند تا مردم خودشان پيشقدم حفاظت از مرآل‌ها شوند. او با گالش‌ها روابط خيلي نزديكي دارد، خيلي از آنها را عاشق مرآل‌ها كرده و براي اين‌كار از خودش مايه مي‌گذارد و مسافت‌هاي طولاني را طي مي‌كند تا با دامدارها هم‌صحبت شود. پيرطاهر و برادرش باقر تقريبا كل سال را در اين منطقه ساكن هستند اما بقيه نيروهاي داوطلب هستند كه البته ثابت در منطقه نيستند.»

كاظمي‌نوا امكانات منطقه چلاو را اين‌طور توضيح مي‌دهد: «تلارها (دام‌سرا) در اصل متعلق به گالش‌ها (دامدارهاي جنگل) است و دامدارها در آنجا اقامت مي‌كنند اما در فصل گاوبانگي، دامدارها به پايين‌دست مي‌روند و ما جايگزين آنها مي‌شويم. مسير دسترسي از طريق جاده هراز است اما منطقه حفاظت شده است و با هر ماشيني نمي‌توانيد به اين منطقه برويد. تلارها امكانات اعم از آب و برق ندارند يعني اگر شما بخواهيد آب بياوريد، بايد يك مسافت حدود ۵۰۰ متري را طي كنيد تا به آب برسيد. فاصله تلارها از يكديگر هم گاه ۴ الي ۵ كيلومتر با احتساب مسير جنگلي است يعني حتي براي رفت‌وآمد هم جاده نيست.»

كاظمي‌نوا در خاتمه مي‌گويد: «واقعيت اين است كه اين تلاش‌ها محدود است و براي حفاظت از مرآل‌ها همت جمعي لازم است. جنگل هيركاني و ميراث طبيعي آن متعلق به همه ما ايراني‌هاست و اميدوارم كه بتوانيم با اين قدم‌هاي كوچك، ميراث طبيعي هيركاني را براي آيندگان حفظ كنيم.»

 


پيرطاهر الان به عنوان يك تورليدر محلي شناخته مي‌شود و اغراق نيست اگر بگويم كه بهترين نقش را در حفاظت از محيط زيست اين منطقه دارد. او به قدري خوب و موثر در مورد جنگل صحبت مي‌كند كه همه را به نوعي جذب زيبايي‌هاي جنگل كرده است. در حال حاضر هم كه توانسته جداي از افراد محلي، داوطلبان ديگري را به اين كار علاقه‌مند كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون