در جهت انقراض حيات
مهدي زارع
هر نوع عملياتي كه در منطقه مصوب طرح انتقال آب درياي خزر به سمنان، واقع در رشته كوههاي البرز صورت بگيرد، به دليل ويژگيهاي زمينساختي و ژئوتكنيكي آن ميتواند مخاطرهآميز باشد. هر نوع اقدامي كه به حفر ترانشه منجر شود، بخشي از پوشش آخرين واحد زمينشناسي يا هولوسن را از بين ميبرد ومحو ميكند.
هولوسن همان بستري از زمين است كه جنگلها روي آن قرار دارد و برداشتن هولوسن منجر به ناپايداري زمين ميشود. البته شايد در اين طرح گفته شود كه ميتوان ناپايداري هولوسن را با اقداماتي پايدار كرد اما پايدارسازي اين بخش زمين به ضرورت صورت ميگيرد، نه اينكه با دخالت انساني محيطي ناپايدار شود و بعد با اقداماتي آن را پايدارسازي كرد. نكته دوم اينكه كف گودال حدود 27 متر از سطح درياهاي آزاد و توپوگرافي صفر پايينتر است و با توجه به اينكه درياي مازندران درياي بستهاي است و شوري بالايي دارد، برداشت آب و انتقال آن ميتواند به بالارفتن شوري آب منجر شود. پيش از اين نيز شوروي با دخالتهاي خود خشكساليهاي بزرگي را در تركمنستان، قزاقستان و روسيه رقم زد. در واقع اقدامات شوروي در اطراف درياي كاسپين موجب خشكشدن تالابها شد و اين اقدام با دخالت انساني صورت گرفت و اين طرح نيز ميتواند چنين تبعاتي داشته باشد. نكته آخر اينكه انتقال آب تعادل طبيعي را به هم ميزند. آن چيزي كه به نام آخرين دور زمينشناسي عهد حاضر يا هولوسن نام دارد، بخشي از زمين هستند كه به لحاظ طبيعي در اقليم هر منطقهاي يافت ميشود اما دخالت انسان در هولوسن مثل برداشتن خاك باعث شده كه بسياري از دانشمندان زمينشناس اعلام كنند انسان به دور جديدي از زمينشناسي راه يافته است كه در بسياري از نقاط زمين تجربه ميكنند. آنتروپوسن يا دورانسان دورهاي است كه به زعم زمينشناسان از انقلاب صنعتي آغاز شده است و در اين دوره انسان به جنگ با طبيعت رفته است. هرچقدر دخالت در هولوسن بيشتر باشد، تغييرات محيطي بيشتر ميشوند. از مهمترين نتايج دورانسان و تخريب هولوسن هم گرمشدن زمين و خطر انقراض حيات از روي زمين است؛ خطري كه ششمين انقراض ناميده ميشود. طبق اين نظريه و برآوردهاي زمينشناسان حدود 500 سال بعد انواع حيات از روي زمين برچيده ميشود و 2500 سال ديگر نيز شاهد انقراض ششم زمينشناسي خواهيم بود. فعاليتهاي بشر اگر قرار است در جهت حفظ طبيعت و پايداري نوع بشر و حيات باشد بايد در مخالفت با فرآيند گرمشدن صورت بگيرد و كارهايي مانند انتقال آب مازندران به سمنان مشخصا در اين جهت نيست. اين طرح دخالت واضحي در هولوسن است كه در ادامه خود هم جنگلهاي اين منطقه، هم خاك البرز را از بين ميبرد و نتيجه آن توليد بيشتر گازهاي گلخانهاي، تقويت كربن و مونوكسيد كربن و درنتيجه گرمتر شدن زمين خواهد بود. چنين اقداماتي از منظر علم زمينشناسي ميتواند به انقراض ششم زمينشناسي منجر شود و اين يعني پايان حيات.