• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4556 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۷ دي

خاورميانه به سازوكار جمعي درون‌زا نياز دارد

نقش تخريبي امريكا براي ابتكارات صلح منطقه‌اي

سيد احمد نكويي

خاورميانه امروز در حالتي از منازعه فراگير و دولت‌هاي ضعيف اما مستقر قرار دارد. شكننده‌ترين وضعيتي كه مي‌توان براي آن تصور كرد و حساس‌ترين لحظاتي كه مي‌تواند با كوچك‌ترين تحرك به فوران آتشفشان آن بينجامد. روز گذشته تهران شاهد يك روز تاريخي بود كه در نگاه تحليلگران منطقه به عنوان نبض تحولات آتي منظور مي‌شود. تشييع جنازه باشكوه سردار شهيد حاج قاسم سليماني در ايران و عراق پشتوانه‌اي براي واكنش به حق جمهوري اسلامي ايران نسبت به اين جنايت نابخشودني است.

اين جنايت زماني از سوي امريكا صورت پذيرفت كه پيشنهاد ايران براي ايجاد ثبات و صلح در منطقه از طريق تعامل با بازيگران منطقه‌اي مطرح شده و اين امكان وجود داشت كه اين طرح فراگير كه منظومه‌اي براي كاهش نفوذ خاورميانه‌اي امريكا نيز تلقي مي‌شود به صورت تدريجي مورد توجه برخي كشورهاي منطقه قرار گيرد. نقش امريكا در منطقه همواره به گونه‌اي بوده كه تعاملات و ابتكارات درون‌زا ميان بازيگران براي دستيابي به فرمول چندجانبه منطقه‌اي را تخريب كند. اين وضعيت همواره تكرار شده و بيش از آنكه تامين‌كننده منافع امريكا باشد منجر به غارت اموال بازيگران هم‌پيمان امريكا در منطقه شده و عملا تعارضات امنيتي آنها را بيشتر كرده و موجب افزايش معماهاي امنيتي شده است. تحليل‌هاي متعددي براي تبيين و تفسير نيت امريكا در ترور يكي از عالي‌ترين مقامات نظامي ايران مطرح مي‌شود كه نيازمند بررسي است. اما تاثير اين ترور ناجوانمردانه بر روي روند كاهش تنش در منطقه از طريق ابتكارات درون منطقه‌اي از جمله پيشنهاد صلح هرمز چيزي است كه مورد نظر اين نوشتار بوده و به نظر مي‌رسد يكي از دستاوردهايي كه امريكا از اين ترور تصور كرده، بستن هر نوع پنجره و ابتكار براي كاهش تنش با ايران است. عربستان و امارات بعد از انفعال واشنگتن در حوادث اخير در حال ارزيابي بودند كه نتيجه آن مي‌توانست منجر به گشايش مجدد ديپلماسي شود. اما اين اقدام اخير چرخه ارزيابي‌ها بر اساس فرضيات سابق را مجددا دچار محاسبات اشتباه خواهد كرد چراكه منجر به احياي مجدد اختلال شناختي و آشفتگي ادراكي بازيگراني همچون عربستان و امارات مي‌شود و نگرش‌هايي كه مي‌تواند توجه به ابتكار و پيشنهاد ايران به عنوان مكانيزمي درون منطقه‌اي براي حل بحران‌ها رادر نظر بگيرند به حاشيه براند.

ادراك و ذهنيت‌ها ما در شكل‌گيري وضعيت جاري خاورميانه نقش بسزايي دارند. حتي اگر بخواهيم به نقش و مداخله مخرب غرب به ويژه امريكا بپردازيم خواهيم ديد كه تمركز آنها بر ذهنيت‌ها و تعميق تعارضات نقش بسزايي دارد. مسابقه براي خريد و فروش تسليحات اساسا ريشه در يك سياست اقناع‌سازي غربي دارد كه تهديد و امنيت را در ذهن و ادراك تصميم‌گيران و حاكمان كشورهاي خريدار سلاح اعم از امارات، عربستان، كويت، قطر و برخي ديگر كشورها بازتعريف مي‌كند تا بتواند ضرورت بهره‌مندي سلاح به عنوان نماد امنيت را تبيين و شرايط موافقت‌نامه‌هاي امنيت دوجانبه را فراهم كند. اين بيان ساده‌اي از رابطه ذهن و رفتارهاي امنيتي بازيگران منطقه است كه نتيجه آن تولد مفهومي به نام خريد امنيت است. در اين فضاي ذهني و شناختي ديگر عرصه‌اي براي مفاهيم مرتبط با گفت‌وگو و ديپلماسي باقي نمي‌ماند و مفهومي همچون تعامل و همكاري از دستور كار خارج مي‌شود.

امروز هيچ نوع ساز وكار جمعي درون‌زا به معناي واقعي در خاورميانه وجود ندارد كه بتواند مجالي براي طرح موضوعات و مشكلات منطقه از طريق ديپلماسي باشد. حتي شوراي همكاري خليج فارس كه مي‌توانست محلي براي ديپلماسي بخشي از كشورهاي عرب خليج فارس باشد به دليل همين اختلال و آشفتگي در ادراك و شناخت اساسا كاركرد خود را از دست داده و به ابزاري توخالي براي حفظ پرستيژ عربستان و امارات تبديل شده است. ابتكارات چندجانبه ديگر نيز جنبه موقتي و موضوعي دارند. استمرار وضعيت منازعه و رقابت امنيتي به هدر رفت منابع و استهلاك منطقه مي‌انجامد و اگر در نقطه‌اي متوقف نشود و هزينه‌هاي توقف آن از سوي همه بازيگران پرداخت نشود قطعا هزينه‌هاي استمرار آن به مراتب چندين برابر است. در اين شرايط ابتكاراتي محدود براي احياي ديپلماسي و عنصر گفت‌وگو كه حلقه مفقوده در ذهنيت‌هاي منطقه است، مطرح مي‌شود كه پويش صلح هرمز از مهم‌ترين آنها به شمار مي‌آيد. ايده جوهري اين پويش همواره توسط ايران مطرح و همواره به عنوان آمادگي براي تعامل با همسايگان پيشنهاد داده شده است. لذا به يك معنا آنچه كه در اين پويش آمده، رويداد جديدي نيست اما بخشي از فروعات ضروري متناسب با شرايط زماني و وضعيت كنوني منطقه جديد است.

اين ابتكار توسط بسياري از بازيگران و كشورهاي منطقه مورد استقبال قرار گرفته، اما آنچه كه اهميت دارد، حمايت بازيگران كليدي و امنيتي منطقه است كه به عنوان عناصر اصلي استمرار منازعه به شمار مي‌آيند. طبيعتا دولت‌ها هيچگاه به مخالفت علني و صريح با ابتكارات ديپلماتيك و چندجانبه نمي‌پردازند اما ميزان عدم همراهي بيانگر مخالفت تلقي مي‌شود. با اين وجود اقدام تروريستي امريكا چالشي براي اين ابتكار ايجاد خواهد كرد. اما صلح طلبي و تمناي ايران براي حل بحران‌هاي منطقه‌اي در اين وضعيت بيش از پيش بايد به نمايش گذاشته شود چراكه حق قطعي و مسلم جمهوري اسلامي ايران براي پاسخ به اقدام تروريستي امريكا توسط قدرت‌هاي رسانه‌اي و ساير بازيگران به تنش‌زايي تفسير مي‌شود. اين در حالي است كه تلاش‌هايي وجود دارد تا اقدام غيرانساني امريكا را به حاشيه برانند و مانع از ديده شدن آن باشند.

بايد در نظر داشت كه همواره تهران آمادگي خود را براي حل معضلات منطقه از طريق گفت‌وگو بيان كرده و ترجيح مي‌دهد تا با ايجاد ابتكاري منطقه‌اي، رابطه با ساير كشورها و بحران‌هاي منطقه‌اي را سامان بدهد. همراهي بسياري از بازيگران منطقه (عراق، تركيه، كويت، قطر و عمان) و برخي قدرت‌هاي جهاني از جمله چين و روسيه براي پيشبرد اين ابتكار مي‌تواند صورت عملي يابد. در صورتي كه كشورهاي ديگر نخواهند با اين ابتكار همراهي كنند، دو راه بيشتر پيش رو ندارند يا ابتكارات امنيتي رقيب و متعارض با ايران را در پيش بگيرند كه منجر به افزايش منازعه و تنش مي‌شود و يا ابتكارات ديپلماتيك رقيب را معرفي كنند كه در اين حالت ناچار هستند مسير ديپلماسي را بگشايند.

به جهت گفتماني مي‌توان دريافت كه ابتكار جمهوري اسلامي ايران كه زمينه ساز بازطراحي منطقه مي‌شود بر چند مفروض تكيه دارد:

1- فروپاشي منطقه در صورت استمرار وضعيت منازعه جاري و تحقق نتيجه باخت – باخت امري قطعي مي‌باشد.

2- هر نوع ابتكاري كه نقش ايران را ناديده بگيرد و يا بر اساس تقابل با آن ايجاد شود محكوم به شكست است.

3- گفت‌وگو و رجوع به ابزار ديپلماسي براي حل تخاصمات و كاهش تعارضات تنها راه‌حل بوده و ايران آمادگي خود را اعلام كرده است.

4- تفكر رقابت ژئوپولتيك و منازعه امنيتي بيش از حد بر منطقه سايه افكنده و ضرورت دارد كه از اين نوع شيوه نگرش خارج شويم.

5- مزاياي همكاري و تعامل به مراتب بيشتر است و امكان رسيدن به مكانيسم‌هاي همكاري حتي در وضعيت‌هاي به‌شدت خصمانه و امنيتي وجود دارد.

مجمع گفت‌و‌گوي تهران كه از پيش برنامه‌ريزي شده بود، زماني برگزار مي‌‌شود كه ايران و عراق داغدار از دست دادن بهترين فرزندان خود هستند. اين مجمع مي‌تواند ضمن حفظ دستوركار سابق خود نقش مخرب امريكا در ايجاد گفت‌وگوهاي صلح و ديپلماسي در منطقه را بيش از پيش تبيين كند و در عين حال كه صلح‌طلبي ايران را به نمايش مي‌گذارد، حق قانوني و شرعي ايران در پاسخ به جنايت اخير امريكا را به درستي تبيين كند.


مجمع گفت‌و‌گوي تهران كه از پيش برنامه‌ريزي شده بود زماني برگزار مي‌شود كه ايران و عراق داغدار از دست دادن بهترين فرزندان خود هستند. اين مجمع مي‌تواند ضمن حفظ دستوركار سابق خود نقش مخرب امريكا در ايجاد گفت‌وگوهاي صلح و ديپلماسي در منطقه را بيش از پيش تبيين كند و در عين حال كه صلح‌طلبي ايران را به نمايش مي‌گذارد، حق قانوني و شرعي ايران در پاسخ به جنايت اخير امريكا را به درستي تبيين كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون