• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4562 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۲۴ دي

برخيز و اول بكش (348) فصل سي و يكم -شورش در واحد 8200

همه را بكشيد

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

در دوران چالش در قلمروهاي اشغالي، چندين روش مختلف و متفاوت گرس ويدو مورد استفاده قرار گرفت، براي مردان مسلح كه از پناهگاه‌شان خارج شوند و خودشان را در معرض آتش از سمت يك تك تيرانداز قرار دهند، طعمه مي‌گذاشتند. در يكي از اين عمليات‌ها، يك نيروي اسراييلي، رفيق تروريست‌ها را در خيابان يك محله باز دستگير مي‌كرد. اين كار مردان مسلح را وادار مي‌كرد تا بيرون بيايند و به نيرو حمله كنند. در يك عمليات ديگر، يك خودروي زره‌پوش با يك بلندگو كه به زبان عربي شعارهاي چالش‌برانگيزي مانند «كجا هستند قهرمانان بزرگ عزالدين قسام؟ چرا بيرون نمي‌آييد و مبارزه نمي‌كنيد؟ آيا شما مرد هستيد؟» در يك خيابان بالا و پايين مي‌رفت. يا شعار تحريك‌آميزتر كه «تمام جهاد مسخره است» و... البته شعارها براي چاپ مناسب نبود. تعجب‌آور اينكه اين روش به خوبي كار كرد. مردان مسلح بيرون مي‌آمدند تا به خودرو شليك كنند و زندگي‌شان هم توسط يك تك تيرانداز از گرس ويدو كه در يك آپارتمان نزديك به آنجا پنهان بود پايان مي‌پذيرفت.

عمليات «گرس ويدو- بيوه خياباني» ‌ده‌ها مرد مسلح را از تمامي سازمان‌هاي فلسطيني كشت. از نقطه نظر نظامي، اين سيستم كار كرد و ‌اي‌دي‌اف آزادي عمل نسبي را در خيابان‌هاي شهرهاي فلسطين كسب كرد. هر چند كه قانوني بودن اين عمليات جاي بحث دارد.

در تابستان سال 2002، شين بت و همتايان‌شان قادر شدند تا بيش از 80درصد حملات را قبل از آنكه به حملات مرگبار تبديل شوند متوقف كنند. كشتن‌هاي هدفمند به وضوح زندگي خيلي‌ها را نجات داد، اما هرچند كه روند آمارها آزار‌دهنده بود: تعداد حملات افزايش يافته بود. فلسطيني‌ها به جاي آنكه از هم پاشيده شوند، حمله‌كنندگان‌شان بيشتر و بيشتر مي‌شدند. اين به معناي آن بود كه اسراييل مجبور بود روي اهداف بيشتري متمركز شود. اما اين ترس بيشتري هم دربر داشت كه گروه‌هاي تروريستي در طول زمان از هر شكست درس بياموزند و باهوش‌تر و سرسخت‌تر شوند كه منجر به تنش‌هاي بي‌پايان در يك جنگ بالقوه بي‌پايان هم شود.

يك مقام ارشد شين بت از آن دوره گفت: «ما احساس كرديم كه از نقطه نظر آنها، تقريبا نزديك به يك سال، شايد هم كمي بيشتر، به آنها مشتي زده بوديم كه در كل كارهاي‌مان نزده بوديم.» اين نگراني منجر به يك نقشه تازه‌اي با نام رمز «چيدن شقايق‌ها» شد. با آنكه اسراييل تقريبا اظهار كرده بود كه هر عضو از آن سازمان‌هايي (را كه زده است) بخشي از «رهبري سازمان‌ها»، بوده‌اند اما تقريبا هرگز رهبران سياسي را نزد. اما اين دليل‌آوري ارتقا يافت. سپهبد زووي فاركاش، رييس آمان گفت: «در حماس بين رده‌هاي سياسي و نظامي تمايزي وجود ندارد. رهبراني كه سياسي نام دارند در هر چيزي مداخله مي‌كنند. آنها سياست را مي‌ريزند و دستوراتي درباره اينكه چه زماني حملات صورت گيرد و چه زماني متوقف شوند هم صادر مي‌كنند.» در اصل، ادامه بحث به اين صورت است، تنها نكته‌اي كه در آن اظهار مي‌شود شاخه سياسي بود. در واقع ساختن يك موقعيت بين‌المللي و دادن تامين به رهبران مشخص در مقابل ترور بود. زووي فاركاش گفت: «ما مجبور بوديم يك بازدارندگي روشن و واضح بسازيم. هيچ چيزي به عنوان يك رده سياسي وجود ندارد كه ما با آن نخواهيم در ارتباط باشيم.»

حالا هر كدام از رهبران حماس و جهاد اسلامي فلسطين يك هدف بودند. نقشه اين بود كه همه آنها را بكشيد.

پايان فصل سي‌ويكم

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون