• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4573 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۷ بهمن

كوتاه درباره شاپور جوركش به مناسبت تجديد كتاب «بوطيقاي شعرنو»

تلاش در شناخت جهان واقعي نيما

رسول‌آباديان

 

 

شاپور جوركش، صاحب آثاري چون«بوطيقاي شعر نو: نگاهي ديگر به نظريه و شعر نيما يوشيج»، زندگي، عشق و مرگ از ديدگاه صادق هدايت: نگاهي نو به‌بوف كور و ديگر عاشقانه‌هاي هدايت، نام ديگر دوزخ، هوش سبز، و...» است. كه البته بايد چند ترجمه مباني ادبي همچون «درآمدي تاريخي بر نظريه ادبي از افلاتون تا بارت و دموكراسي و هنر» را به اين پرونده اضافه كرد. اهالي ادبيات جوركش را بيشتر به خاطر شعر بلند«هوش سبز» مي‌شناسند. شعري كه دردوران انتشار توانست نام سراينده‌اش را به عنوان شاعري نوگرا و فرماليست سر زبان‌ها بيندازد: «جنين جن‌زده/جان سبزت را به جنگل اجداد/ به اعصارِ فراموشِ زمين ببر/ پلنگِ پلكت را بر قله‌هاي آغازينِ جهان بِگمار/ رقصِ ياخته‌هاي تنت را/ بر آوارِ كهكشانهاي سوخته/ شيواساز/ دوام سرگشته را بِدر/ بِدم/ مهر گياه را/ در مذابِ حيات/ بيرون بكش مرا از كمرگاهِ كودنِ ميمون/ بيدار كن/ خوابهاي ايمنِ بهشت را/ اجدادت را از غارهاي غارت و خون/ فرا بخوان/در زير آسمانِ شبِ عريان/ پيكرهاي بهيمي‌شان را فراهم آر/ بگو تا هر كدام با هيمه‌اي/ از كوه‌هاي بهمني سرازير شوند/ پرپرِ ققنوسي قلبت را/ به آنان بسپار.....» جوركش علاوه بر توان سرايش شعر و نوشتن داستان، به عنوان منتقدي تيزهوش هم مطرح‌است. نظريه‌هاي ادبي و نوع نگاهش به شعر به‌طور اخص و ديگر شاخه‌هاي ادبي به‌طور اعم، نشان‌دهنده اين نكته است كه او بيش از حوزه‌هاي ديگر بر شعر متمركز است. شعري كه نماينده‌آن دردوران معاصر همان نيماي بزرگ‌است. تلاش جوركش در وانمايي صحيحي از درك شعر نو و جهان ذهني نيمايوشيج مويد اين نگاه است كه او شعر پس از نيما را برداشتي آزاد از آن‌چه او مي‌خواسته ارزيابي مي‌كند. موضوعي كه دركتاب «بوطيقاي شعر نو» به شكلي مفصل مورد تحليل قرار گرفته. جوركش معتقد است كه شعر ساده، شعر خود ارجاع، شعر سپيد، فراسپيد و نامگذاري‌هاي پي‌درپي، خود گوياي آن است كه هر يك در پي گمشده‌اي مي‌گردند تا سامان از هم گسيخته شعر را احيا كنند. او معتقد است كه شعر ما حتي در دهه 40 و 50 هم به سبب گره‌خوردگي كور و ناچار با سياست، شعري نبوده كه در مقياس جهاني حرفي براي گفتن داشته باشد. اگر شعر قرار است دريافت‌هاي تازه بشري را به شكلي خيالين ارايه دهد و در داد و ستد جهاني حتي به اندازه شعر تاگور قابل گفت‌وگو با جهان باشد، بسيار كم است. انگشت‌شمارند شعرهاي دهه 50كه قابليت ترجمان داشته باشند.

چراكه هرچند عرصه شعر خيالين و رويايي‌ ا‌ست، عرصه نظريه‌پردازي شعر كه ديگر خيالي و اختياري نيست. مگر ما چند نظريه‌پرداز بزرگ در زمينه شعر داشته‌ايم؟ نگاه كنيد به نظريه شعر سپيد كه به پشتوانه فريدون رهنما در شعر شاعر ملي شاملو تجلي مي‌يابد، بدون آنكه نظريه نيما را درك كرده باشد. شعري كه در واقع نظريه نيما را -‌ با پشتوانه 40 سال كار- ناديده مي‌گيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون