ختم دادرسي پرونده
فلاح اشتري و ١١ نفر ديگر
خواستگار ديروز؛ شريك جرم امروز
دومين جلسه دادگاه متهمان مرتضي فلاح اشتري و ١١ نفر ديگر داير بر اخلال در نظام اقتصادي كشور ديروز به رياست قاضي موحد برگزار شد. به گزارش خبرگزاري ميزان، قاضي موحد در ابتداي دومين جلسه دادگاه گفت: «در جلسه دوم تا متهم رديف نهم تفهيم اتهام شدند و اظهارات آنها توسط دادگاه استماع شد. در اين جلسه خانم شيوا شاهينفر به عنوان متهم در جايگاه قرار ميگيرند.» متهم شاهينفر با قرارگيري در جايگاه خود را چنين معرفي كرد: «شيوا شاهينفر، متولد سال ۶۸، فرزند غلامرضا، فاقد سابقه كيفري، داراي مدرك كارشناسي ارشد كشاورزي و متاهل هستم.»
او در آغاز دفاعياتش گفت: «من در سال ۹۱، با آقاي مرادي از طريق دختر همسايه آشنا شدم و اولينبار كه مرا ديد از من خوشش آمد، اما با توجه به اينكه پدر من ارتباطات غير از ازدواج را قبول نميكرد به خواستگاري من آمد، اما در ادامه متوجه شدم متاهل است و رابطهمان قطع شد.» متهم شاهينفر ادامه داد: «من با مريم پژوهمنش كه منشي آقاي مرادي بود، دوست شدم و سالي يكي دو بار از طريق تلفن ارتباط داشتيم. در سال ۹۴ ازدواج كردم و در سال ۹۶ براي تحصيل در مقطع ارشد وارد دانشگاه شدم. اواخر سال ۹۶ بود كه با مريم صحبت ميكرديم به او گفتم همسرم مهندس الكترونيك است و من هم مهندس كشاورزي و دستگاهي اختراع كرديم كه در زمينه كشاورزي فعاليت ميكند. او هم به من گفت كه مهندس دارد شركتي راه مياندازد و شايد بتواند با شما همكاري داشته باشد. با توجه به اينكه آقاي مرادي خواستگار من بود من موضوع را به همسرم گفتم در اولين جلسه آقاي اعلايي و ناييني را ديدم و قرار شد دستگاه را توليد كنم و براي من در سمنان زميني بخرند و سرمايهگذاري كنند. گفتند در سود به صورت پنجاه پنجاه با آقايان شريك ميشويم.»
اين متهم مدعي شد كه «به بهانه اينكه خانه من در كرج است و نميتوانستم هر روز بيايم به من گفتند كه چكها را امضا كني كه هر روز به تو زنگ نزنيم. درمورد سربرگها هم امضا كردم و مدارك مرا گرفتند، هيچوقت به بانك نميرفتم و در دفتر جلوي آقاي ناييني واعلايي سفيد امضا ميكردم و به آنها تحويل ميدادم. ۴ بار براي امضا به آنجا رفتم.»
شاهينفر گفت: «براي من سيم كارتي خريدند و به نام من زدند در بانكها همان شماره را ميدادند سيم كارت به نام من بود اما در اختيار من نبود. سيم كارت را تحويل دادم و نميدانم كه دست چه كسي بود.» او ادامه داد: «دو وكالتنامه از من گرفتند كه يكي به نام آقاي اعلايي بود و ديگري به نام آقاي ناصر نادرشاهي كه گفتند وكيل ما در قشم است و من نخواندم و امضا كردم و به من توضيح ندادند كه موضوع وكالت چيست.»
اين متهم در پاسخ به پرسشهاي متعدد مستشار دادگاه، مدعي شد بهدليل بياطلاعي و اعتماد بيجا چكها را سفيد امضا كرده است و 3 وكالت به مرادي و اعلايي داده است. متهم شاهينفر با تاييد اينكه همهكاره مرادي بوده اما تاكيد كرد كه دستورات را اعلايي به او ميداده است.
در دومين و آخرين جلسه دادگاه رسيدگي به اين پرونده، آخرين دفاعيات متهمان ديگر پرونده نيز اخذ شد و در پايان جلسه دادگاه، وكيل شيوا شاهينفر با حضور در جايگاه، در دفاع از موكل خود توضيحاتي ارايه كرد.
قاضي موحد پاسخ داد كه موكل شما اشاره كردند كه فلاني خواستگار من بوده است و اينجا علاقه طرفين هميشه از منافع مادي فراتر است. گاهي ممكن است شخصي كارهاي سنگيني را انجام دهد تا به آن نتيجهاي كه منشأ آن علاقه يا دلبستگي است، دست يابد. نماينده دادستان هم خطاب به متهم شاهينفر گفت: «به حسب مستندات وزارت اطلاعات در اولين مرحله بازجويي خانم شاهينفر گفتهاند كه من بهخاطر علاقهاي كه به مرادي داشتم اين كارها را انجام دادهام.»
اما متهم مرادي در پاسخ به پرسش قاضي درباره اينكه آيا خواستگار شاهينفر بوده، اين موضوع را رد كرد و گفت كه چنين چيزي نبوده است. مرادي همچنين مدعي شد كه در آن زمان مجرد نبوده است.
متهم شاهينفر در واكنش به اين ادعاهاي مرادي مدعي شد كه شاهد دارد. رييس دادگاه از او پرسيد آيا پيامك هم داريد كه اين متهم پاسخ داد از آن سالها خير اما حتي حلقه هم خريديم. دختر ايشان همسن من است. متهم شاهينفر ادامه داد: «من ۴ سال است كه متاهلم و همسرم را دوست دارم و لزومي ندارم كه با آقايي باشم آرزوي من فقط علمي بود و آرزوي ديگران رفتن بود.» با پايان توضيحات متهم شاهينفر قاضي موحد ختم دادرسي را اعلام كرده و گفت كه حكم در زمان قانوني ابلاغ خواهد شد.