• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4610 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۶ اسفند

تئاتر باخت - باخت است

در اين حين و بين از سال 90 تئاتر خصوصي با هدف حمايت از تئاتر پايه، كارگاهي، پيشرو و فرهنگساز به‌طور جدي در ميان يك دنيا نگراني پا به عرصه حيات دوباره گذاشت، آن هم پس از 50 و چند سال و بسيار پرشتاب اتفاقي اعجاب‌آور را به وجود آورد. اما اداره كوچك شده كل هنرهاي نمايشي ديگر حتي قدرت حمايت و هدايت سالن‌هاي خود را نيز نداشت چه برسد به سامان‌بخشي و حمايت از اين تماشاخانه‌هاي خصوصي. در اين وضعيت با يك حركت اشتباه از سوي نمي‌دانمان كجا! مديري آورده شد را كه گويا در تلويزيون منشا اتفاق‌هاي خوبي بوده به صدر كرسي رياست هنرهاي نمايشي نشست. يك سال و هفت ماه هم آن گونه سپري شد و سپس مدير قبل از كرمي فقط به‌وسيله حسن خلق و ادب و احترامش و باز بدون حمايت مادي اما با حمايت‌هاي معنوي قدرتمند با پشتوانه‌هاي سياسي، تماشاخانه‌ها و تئاتر به مسير خود در اوضاعي به ظاهر آرام ادامه داد. مدير اسبق تماشاخانه‌هاي خصوصي را واجد يك صنف كرد و همچنين مدتي گذشت به تاسيس پرشتاب موسسه‌هاي تك‌منظوره كه توان اجراي نمايش را داشته باشند اما باز بدون حمايت مادي و گرفتن مجوزهاي لازم از برخي مكان‌ها نيز دچار مشكل اساسي مي‌نمود و هنوز نيز مي‌نمايد. اما كشتي پر از فارغ‌التحصيل و علاقه‌مند به تئاتر با فراموش كردن اجباري مشكلات عديده به همين نيز دل خوش كردند. در اين شرايط هنگام حضور شهرام كرمي خرگوشي براي از آستين بيرون آمدن يا عصايي براي تبديل به دسته گل شدن وجود نداشت. شهرام كرمي فقط يك راه داشت؛ بالا بردن اعتبارات مديريتي-اقتصادي تئاتر. به يك‌باره وزير وقت با اعلام صورت هزينه تئاتر
يك سال وزارتخانه همگان را متوجه موسسات ناآشنايي كرد كه دوسوم بودجه تئاتر سال را مي‌بلعند.
 در همين ميان سيل نگاه‌هاي شماتت‌آميز بالا گرفت. در يك اقدام عجيب، قوه قضاييه يك كارگردان را براي استفاده از يك موسيقي مطربي قديمي همراه با تصاويري يك دقيقه‌اي از چند حركت رقص‌گونه به عنوان تيزر تبليغي به همراه رياست تئاتر‌شهر براي يك شب راهي بازداشتگاه و زندان كرد! اين در حالي بود كه بيش از اينها سال‌هاست كه در سينما اين اتفاق‌ها بوده و هست و تعدد مخاطب سينما كجا و تعدد مخاطب تئاتر كجا! بعد مدام شنيده مي‌شد كه ديروز شهرام كرمي دادسرا بوده! فردا شهرام كرمي دادسرا خواهد بود! امروز از صبح شهرام كرمي رفته دادسرا! به‌ناگاه تعدادي از كارگردانان و نويسندگان نيز به دادسرا احضار شدند. بعضي از آنها به دادسراي فرهنگ و رسانه هم نه، بلكه به دادسراي مفاسد اجتماعي!
در همين بين رياست شوراي نظارت نيز مدام درگير احضار و احضاريه و دادسرا بود. احضار‌شدگان تا مي‌فهميدند كه عصر بايد به دادسرا بروند نگراني‌شان بيشتر مي‌شد، چون گويا ساعت اداري تمام مي‌شد و پس از تفهيم اتهام بايد راهي بازداشتگاه مي‌شدند تا روز بعد! البته اين مخمصه فقط براي دو نفر به وجود آمد. همه در اداره كل هنرهاي نمايشي سند به دست شده بودند براي وثيقه. مدام شنيده مي‌شد كه فلان ناظر فيلم‌هاي تئاتر سال قبل را ديده و هر اجرايي را كه به نظرش سياه‌نمايي دارد مورد مواخذه قرار مي‌دهد. شهرام كرمي كورتون مي‌زد تا هيجان‌ها و نگراني‌هايش را كنترل كند. حمله‌ها يكي پس از ديگري‌! رياست شوراي نظارت قرباني اين جو شد تا آرامش برگردد. شوراي نظارت مجبور شد دوباره متن خواني را كه رويه‌اي غير‌تئاتري و اشتباه است فقط به دليل موارد امنيتي، از سر گيرد. چند نفر از زبدگان اداره كل هنرهاي نمايشي به‌دليل نگراني از اين اوضاع كنار كشيدند و كرمي تنهاتر شد. تبليغات تئاتر كه از يك هفته قبل از نمايش آغاز مي‌شد، حالا بايد مستقيما از وزارتخانه مجوز بگيرند و خدا را شكر كه نسيمي متعادل وزيد و رياست تازه قوه قضاييه راي به تبرئه اين عزيزان داد آن هم با حكمي اميدواركننده كه نگاه قوه قضاييه را در اين خصوص كارشناسانه و كافي براي مسائل هنري ندانست ... تئاتر دوباره سعي كرد به فرامين شوراي عالي انقلاب فرهنگي پناه ببرد. اما مصوبه‌هاي اين شورا بسيار كلي و داراي خوانش‌ها و تفاسير گوناگون بود و نمي‌توانست جلوي اين حملات را بگيرد. ميزان مبالغ حمايتي در اين دو سال بسيار اندك شد، به صورتي كه مثلا جشنواره فجر سال نود و هشت با بودجه‌اي كمتر از سال نود برگزار شد. دلار بي‌نهايت بالا رفت و به 6 برابر رسيد. سپس آمد تا رسيد به 5 برابر. هيچ پولي براي تئاتر استان‌ها وجود نداشت. از طرفي اداره كل هنرهاي نمايشي ديگر اقتدار مركز هنرهاي نمايشي قبل را نداشت كه مراقب سخت‌گيري‌هاي متعصبانه ادارات استان‌ها باشد. به ناگاه مورد مربوط به ماليات پيش آمد و سيستمي كه هيچ‌گاه به تئاتر كمك‌ به اندازه‌اي نكرده مدعي گرفتن ماليات از هنرمندان شد. يعني براي نيم‌درصد هنرمندان كه مبالغ بالايي مي‌گيرند، نود و نه و نيم درصد را به امواج بلاكش درياي ماليات انداختن و رها كردن. با اين حال اكنون ما در تاريخي‌ترين زمان ممكن براي ادامه حيات تئاتر ايستاده‌ايم. آيا كرونا را مي‌توان به يك فرصت براي حمايت همه‌جانبه از تئاتر تبديل كرد؟ ورشكستگي تئاتر در آبان‌ ماه نود و هشت و بي‌تدبيري حوزه وزارتي تا كرونا و تعطيلي شايد دو و نيم ماهه تئاتر كه اگر باز هم تمهيدات حمايتي براي هنرمندان و تماشاخانه‌ها ايجاد نشود به معناي به گل نشستن قطعي تماشاخانه‌هاي خصوصي و فقر مسلم بسياري از هنرمندان تئاتر خواهد بود. شهرام كرمي مجبور شد كورتون‌هايش را قطع كند وگرنه كرونا او را مي‌بلعيد. كرونا ويروسي است كه خواهد توانست تئاتر را به ورشكستگي كامل برساند. كرونا ويروسي است كه اين همه تلاش صادقانه تئاتر را تا ارديبهشت ماه به خاكستر خواهد نشاند. هر چند بهار يك طرز تلقي نيست. قطعا نسيم خوش بهار ذهن‌هاي متعصب و خواب را دوباره همچون خاك زنده و بيدار خواهد كرد. كشور نياز به ديالوگ دارد. تئاتر تنها مسير ديالوگ است. تئاتر تاكنون باخت باخت بوده است. اميد كه بشود روي آينده خوش ديد و خوب حساب كرد. شهرام كرمي استعفا داد. كرونا را جدي بگيريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون