• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4630 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۶ ارديبهشت

«فاصله‌گذاري» و زمان دراز ِ اجتماعي در كرونا ويروس

اما از بُعد مثبت، يكي از مواردي كه تاكنون بيشترين اجماع را در ميان دانشمندان درباره مبارزه با شيوع آن داشته و در خانواده اين ويروس (ويروس‌هاي تنفسي) نيز ديده مي‌شود، رعايت اصل «فاصله‌گذاري اجتماعي» (social distancing) است. اين ابزار تا زماني كه دارويي مناسب يا واكسني موثر براي اين بيماري پيدا نشود و تا زماني كه امكان تغيير‌يافتن پيوسته شكل و ساختار آن از ميان نرود، بدون ترديد، از ابزارهاي اصلي براي جلوگيري از واگيري و گسترش آن باقي خواهد ماند.
از اين رو ما در چند بخش ابتدا نگاهي تاريخي به موضوع «فاصله‌هاي انساني» مي‌كنيم و سپس موضوع را در موقعيت مدرنيته متاخر بررسي خواهيم كرد.  بحث «فاصله‌گذاري» فيزيكي بين انسان‌ها و گروه‌هاي اجتماعي، همچون فاصله‌گذاري بين انسان‌ها با ساير موجودات زنده و اشياء، از مباحثي است كه بسيار و از زواياي بسيار مختلف مطالعه شده‌اند. در اين‌جا ما با رويكرد ژرژ برودل، تاريخ‌دان بزرگ، يعني نظريه «زمان دراز» (longue durée) درك يك پديده در طول دوراني طولاني از تحولش به آن مي‌پردازيم.
 زماني كه از پيشا تاريخ آغاز شده، در دوران كلاسيك ادامه يافته و به دوران مدرن مي‌رسد. و در اين تحول چند ميليون ساله البته بيشترين تاكيدمان به صورتي منطقي بر مدرنيته متاخر در صد سال اخير است.  موضوع «فاصله» خود به مثابه يك عينيت مادي با دلايل، پي‌آمدها وتبيين اجتماعي و فرهنگي آن با رويكرد تاريخي - تحليلي بررسي مي‌شوند. و در نخستين قدم تحول موضوع را از نخستين اشكال زيستي انسان تا جوامع كشاورز بررسي مي‌كنيم: باستان‌شناسي نشان مي‌دهد كه انسان‌ها در دوراني طولاني از حدود 4 ميليون سال پيش تا ابتداي دوره كشاورزي در 10 هزار سال پيش جمعيتي محدود با پراكندگي زياد داشته‌اند و در گرو‌ه‌هاي بسيار كوچك و بسيار متحرك زندگي مي‌كرده‌اند. بنا بر نظر لوك نورمان تليه (1) در كل دوران شكار و گردآوري، از پارينه‌سنگي تا نوسنگي (كشاورزي) ظرفيت غذايي كره زمين نمي‌توانسته جمعيتي بيشتر از 8 ميليون را با شيوه معيشت شكار (و صيد ماهي) و گردآوري مواد خوراكي، به‌طور ميانگين تامين كند و در زمان آغاز انقلاب كشاورزي به احتمال قوي جمعيت كل كره زمين بين 1 تا 15 ميليون بوده است. اغلب دانشمندان رقم 6 ميليون را مطرح مي‌كنند يا هزار برابر كمتر از امروز. به‌هررو مشخص است كه ما هر اندازه در زمان عقب برويم، انسان‌ها كمتر، عمر آنها كوتاه‌تر و شرايط نابودي‌شان بسيار فراوان‌تر و گستره‌تر بوده است. دليل عمده تغييرات جمعيتي و از ميان رفتن انسان‌ها در اين دوران طولاني شرايط اقليمي، فصول سرماي طولاني، بيماري‌ها و حملات جانوران شكارچي بوده است. به‌هر‌رو تا زمان انقلاب كشاورزي و به باور برخي تا كمي عقب‌تر تا اواخر دوران پارينه سنگي  حدود 50 هزارسال پيش، جمعيت اندك و پراكنده انساني در گروه‌هاي كوچك با عنوان دسته‌ها (band) زندگي مي‌كردند و اين پراكندگي خود عاملي اصلي در نبود بيماري‌هاي اپيدميك بوده است. چون اصولا جمعيت‌هاي بزرگي وجود نداشته. نزديكي گروه‌هاي شكارچي گردآورنده كه خويشاوند نيز بوده‌اند خود ضامني بر ايمن ساختن آنها در برابر يكديگر به شمار مي‌آمده است.  حوزه‌اي درعلم پارينه‌انسان‌شناسي (paleoanthropology) كه بر بيماري‌هاي اين دوره كار مي‌كند، پارينه آسيب‌شناسي (paleopathology) ناميده مي‌شود كه بخش بزرگي از اطلاعات خود را از گورهاي باستاني و به ويژه گورهاي دسته‌جمعي مي‌يابد. فرض بر اين است كه گورهاي فردي گوياي مرگ فردي بوده و گورهاي دسته‌جمعي، همچون امروز، گوياي وجود مرگي سريع و گروهي. بدين ترتيب، اينكه مشاهده شده در گذار از دوران پارينه سنگي به نوسنگي (از حدود 50 تا 10 هزار سال پيش) گورها فردي بوده‌اند، شايد نشان‌دهنده نبود اپيدمي باشد. هر اندازه در دوران نوسنگي پيش رفته‌ايم، اينگونه گورها، بيشتر يافت شده‌اند. بنابراين شايد اين امر را بتوان بدان تفسير كرد كه با كشاورزي ميزان مرگ و ميرهاي جمعي، ناشي از بيماري‌هاي جمعي، قحطي و جنگ بيشترشده‌اند (دقت كنيم كه دليل اصلي جنگ منابع غذايي و به دست آوردن زنان به مثابه عامل اصلي بازتوليد بوده است) . به‌هر‌رو درست پيش از نوسنگي يا موازي با آن و رشد كشاورزي، بدون شك يك انفجار جمعيتي رخ مي‌دهد. تعداد انسان‌ها دايما افزايش مي‌يابد. اكثر باستان‌شناسان معتقدند با ورود به دوران كشاورزي و شكل‌گيري شهرهاي باستاني اپيدمي‌هايي چون طاعون و سل و آنفلوآنزا و جذام و آبله وجود داشته‌اند. اما نخستين اشاره تاريخي مهم از طريق كتاب معروف توسيديد درباره جنگ‌هاي پلوپونز بين اسپارت و آتن و اپيدمي بزرگ طاعون آتن (از 430 پيش از ميلاد تا 426 پيش از ميلاد) به ما رسيده است كه سپس اپيدمي در پهنه روم و بالاخره طاعون بزرگ اروپا در قرن چهاردهم ميلادي، ادامه مي‌يابد (2) . بنابراين فرض بر آن است كه در دوران پيش از كشاورزي كه انسان‌ها فاقد امنيت غذايي بوده‌اند، قابليت بسيار بيشتري براي پراكندگي داشته‌اند و در برابر بيماري‌ها چنين مي‌كرده‌اند و فاصله بين گروه‌ها بيشتر مي‌شده است و البته اين به هيچ روبه آن معنا نيست كه عمر انسان به دليل نبود اپيدمي يا بيماري‌هاي فراگير بيشتر بوده، چون اين انسان‌ها در برابر حوادث طبيعي بسيار شكننده‌تر بودند. افزون بر اين، در مورد وجود اپيدمي‌ها در دوره‌هاي قديمي‌تر نمي‌توان به هيچ رو با قاطعيت نظر داد، زيرا نمي‌توان ميزان تجمع، شيوه‌هاي آن، روابط بيولوژيك در آن زمان را به خوبي شناخت. انقلاب كشاورزي جمعيت انساني را به يك باره بالا مي‌برد. و ده‌ها برابر مي‌كند و نوع تعاملات و فواصل را نيز دگرگون مي‌سازد. انگيزه براي جنگ و تراكم افراد نيز در همين روند، افزايش مي‌يابد. هرچند كه اين تراكم به هر رو با دوران صنعتي قابل مقايسه نيست.  پس در يك نتيجه‌گيري موقت مي‌توانيم بگوييم كه افزايش امنيت غذايي انسان‌ها، به‌طور عام خطرات زيستي آنها را كمتر، عمر متوسط و جمعيت انسان‌ها روي كره زمين بالا مي‌برد، اما دلايل جديدي به جز تهديات اقليمي و بيماري‌ها را براي نابودي و كاهش شديد جمعيت فراهم مي‌كند. از جمله اپيدمي‌ها كه تا ظهور شهرهاي بزرگ در هزاره اول پيش از ميلاد در آتن هنوز شاهدي بر آنها نيست. بشر گونه‌اي است كه شروع به رشد و اشغال و مصرف جهان مي‌كند اما در همان حال چون بمبي ساعتي نابودي احتمالي خود را نيز رقم مي‌زند. 
ادامه دارد... 
استاد انسان‌شناسي دانشگاه تهران 
اعتماد 7 ارديبهشت 1399 
1-Tellier, Luc-Normand, 2009, Urban World History: An Economic and Geographical Perspective, Québec, Presses Universitaires de Québec, p. 26.
2- Cartwright , Frederick C., 2014, Disease and History by, Sutton Publishing,. 2014.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون