• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4639 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۶ ارديبهشت

طرح‌هاي شهري چه نقشي در توليد آسيب اجتماعي دارند؟

بلاتكليفي زيستن در پروييت ايگو

سپيده موسوي

 

ساعت ۳ بعدازظهر ۱۶ مارس سال ۱۹۷۲. اين ساعت، ساعت پايان معماري و شهرسازي مدرن عنوان شده است. روياي خانه‌هاي قوطي ‌كبريتي كه قرار بود، ماشين‌هايي براي زندگي باشند در ساعت ۳ بعدازظهر با بمب‌گذاري و تخريب «پروييت ايگو» بود. آنجا شهركي بود با ساختمان‌هاي بلند و افراشته و دقيقا بر مبناي دستورالعمل‌هاي مدرن مسكن ساخته شده بود. ساختماني كه مثل برخي از طرح‌هاي امروز ما، پاسخ شهرسازي روز بود براي مشكلات ناشي از افزايش جمعيت و كمبود مسكن كه زنان سرپرست خانوار، معتادان، دزدها، آدمكش‌ها و تمام سياهي طبقات فرودست در اين مجتمع مسكوني و ميان ديوارهاي بي‌روح آن زندگي مي‌كردند. علت انفجار اين مجتمع مسكوني، بالا رفتن جرم و جنايت در اين محل بود اما محققان اذعان داشتند كه بالا رفتن جرم و جنايت در پروييت ايگو، ناشي از گردهمايي مجرمان نبود بلكه اين نحوه معماري و شهرسازي اين مجتمع بود كه فضايي مناسب را براي شكل‌گيري بزه تعريف كرده بود. طراح آن ساختمان‌ها، مينورو ياماساكي همان طراح برج‌هاي دوقلوي تجارت جهاني بود و طراحي اين مجتمع مسكوني در سال ۱۹۵۱ براي او جايزه انجمن معماران امريكايي را هم همراه داشت. اين مجتمع قرار نبود محل زندگي فرودستان جامعه و محل بازتوليد بزه شود اما با گذر زمان، ساكنان اوليه به سرعت خانه‌هاي كم‌فروغ و بي‌روح اين مجتمع را ترك كردند. با رفتن ساكنان اوليه و پايين‌ آمدن تقاضا براي اين مجتمع، قيمت خانه‌ها كاهش يافت و به تدريج جنس ديگري از انسان‌ها در اين مجتمع مسكوني ساكن شدند. همراه با اين مساله، عدم رعايت حريم فضايي، عدم پاسخگويي به ابتدايي‌ترين نيازهاي ساكنان، فضايي را كاملا بيگانه با ذات انسان پديد آورد و به تدريج و با گردهمايي افراد، كلوني‌هاي متعددي از خلاف و نابه‌هنجاري در دل اين مجتمع مسكوني شكل گرفت تا اينكه دولت وقت محلي چاره‌اي جز انفجار اين مجتمع مسكوني نيافت... .
 نگاهي به تجربه پروييت ايگو سال‌ها پيش از اين نشان داده است كه دليل جرم‌خيز بودن يك محله لزوما حضور افراد بزهكار در آن نيست، اگر منطقه يا بخشي از شهر فضاي بي‌دفاع دارد، جرم‌خيز است و ساكنانش در فقر و فلاكت به سر مي‌برند به اين دليل نيست كه از سر اتفاق و خواست از پيش‌ تعيين شده، جانيان در آن محل كنار هم گرد آمده باشند بلكه ويژگي‌هاي اجتماعي فضا اين بستر را از پيش براي گردهمايي به وجود آورده است. اگر حالا خاورشهر گردابي براي دفن جنازه‌ها بدل شده است، اگر هرندي و فرحزاد آغوش خود را براي معتاداني كه به اصرار «متجاهر» خوانده مي‌شوند، گشوده است پيش از بزهكاران اين تصميمات مديريت شهري بوده است كه چنين فضايي را براي توليد و بازتوليد جرم و جنايت شكل داده است. 
فضاي بي‌دفاع و پروژه‌هاي نيمه‌ تمام
خاورشهر نمونه‌اي از ده‌ها شهرك حاشيه تهران است، شهرك‌هايي كه يا روزگاري براي خود بروبيايي داشتند يا ماحصل تفكرات نوين مديريت شهري هستند كه تلاش دارند تا قشر فرودست را تا جاي ممكن از مركز شهر دور كنند تا ساكنان طبقه متوسط در گشت‌و‌گذارهاي خود پلشتي‌هاي شهر را به چشم نبينند. پروژه‌هاي ناتمام كه طبق آخرين گفته محسن هاشمي، رييس شوراي شهر تهران در روزهاي پاياني سال ۱۳۹۸ در صحن علني شوراي شهر اعلام كرده بود كه ۷۰ پروژه نيمه‌تمام از دوره پيشين مديريت شهري باقي مانده است كه اين پروژه‌ها بين ۲۰ تا ۹۰ درصد پيشرفت داشته‌اند. هاشمي در خلال اشاره به اين پروژه‌ها اعلام كرده بود كه ناتمام ماندن اين پروژه‌ها مشكلات متعددي را براي محله‌ها به وجود آورده است. تهران به عنوان يك مجتمع ساخت و ساز بزرگ و نيمه‌تمام در سايه ابرپروژه‌ها و مجتمع‌هاي مسكوني متعددش در حاشيه، فضاي قابل دفاعي را به شهروندانش ارايه نمي‌دهد. علاوه بر خاورشهر و مصائب آن، بوستان زندگي در هرندي، مجتمع مسكوني مرواريد و مسكن مهر 3 نمونه شاخص از تصميم‌گيري‌هاي كلان مديريت شهري است كه نتيجه با شعار هزاران كيلومتر فاصله دارد. رشد فضاهاي غيرقابل دفاع در كنار رشد حاشيه‌نشيني و پروژه‌هاي ناتمام، معجوني از آسيب‌هاي اجتماعي را براي شهر تهران به وجود آورده و خواهند آورد كه گرچه تمام اين پروژه‌ها عامدانه با فاصله قابل‌ توجهي از مركز شهر تهران پيگيري شده‌اند اما عواقب و نتايج آنها در مركز شهر نيز قابل مشاهده خواهد بود. 
مرگ بوستان زندگي
«قرار است فضاهاي بي‌دفاع شهري در قلب تهران كه عموما محلي براي بروز جرايمي مانند زورگيري و كيف‌قاپي يا مكاني براي تجمع معتادان و كارتن‌خواب‌هاست به محلي براي كاهش مشكلات محله تبديل شود.» اراضي‌ رها ‌شده، پل‌هاي عابر پياده‌اي كه در حصار تابلوهاي تبليغاتي پنهان شده‌اند، خانه‌هايي كه در دام طرح‌هاي شهري يكي در ميان تخريب شده و فضاي بايري از آنها بجا مانده است، اينها تنها گوشه‌اي از فضاهاي بي‌دفاع متعدد شهري تهران است كه به گفته افشين خدامي، معاون امور شهري و محيط‌زيست شهرداري منطقه ۶ در سال ۱۳۹۶ قرار بود، نورپردازي شوند و از اين مكان‌ها به عنوان محل‌هايي براي پدافند غيرعامل در وقوع بحران‌هايي مثل زلزله ياد شود. اين اتفاق همراه با ساير برنامه‌هاي شهري كه عموما براي فضاهاي بي‌دفاع صورت مي‌گيرد، هنوز به مرحله عمل نرسيده است. سال ۱۳۹۳ بود كه مديرعامل وقت سازمان رفاه، خدمات و مشاركت‌هاي اجتماعي شهرداري تهران از نقشه GIS شناسايي و بهسازي فضاهاي بي‌دفاع شهري خبر داد. حسين زارع در رونمايي از اين سامانه گفته بود كه تا آن زمان حدود ۴ هزار و ۹۰۰ فضاي بي‌دفاع شهري در تهران شناسايي شده و ۳۳ درصد از فضاهاي بي‌دفاع شهري تهران مربوط به غياب مالكان در فضاست. نكته جالب توجه در اين گزارش، اشاره مديرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشاركت‌هاي اجتماعي شهرداري تهران به حضور بيشترين فضاهاي بي‌دفاع شهري در مناطق جنوبي تهران بود. بخشي از اين فضاهاي بي‌دفاع شهري براي مثال در محله هرندي، پاتوق معتادان است كه هر چند سال يك‌ بار با عنوان‌هايي مثل «پاكسازي معتادان متجاهر» صورت مساله يك ‌بار ديگر از نو پاك مي‌شود. بوستان هرندي يكي از پروژه‌هاي دوران تصدي محمدباقر قاليباف بر سكان شهرداري بود كه از سال ۹۴ كليد خورد. طرحي كه در خبرها با عنوان «پاك‌سازي 6‌ ماهه تهران از حضور معتادان» از پارك هرندي و پارك خواجوي‌كرماني، پاتوقي براي معتادان ساخت. تخريب بخش اعظمي از خانه‌هاي قديمي هرندي براي احداث اين بوستان در ۲۰ هكتار، فضاهاي بي‌دفاع متعددي را در اين بخش شهر براي حضور فعال‌تر معتادان فراهم كرد. حالا اگر گذرتان به محله هرندي بخورد، پاركي با حصارهاي افراشته و سردري اشرافي و بسته در تضاد با بافت محله جاخوش كرده است و معتادان يا به پارك‌هاي مجاور نقل مكان كرده‌اند يا در كنار سيم و حصار خوش‌رنگ و لعاب آن به خوابي عميق فرو رفته‌اند. «بوستان زندگي» نمونه‌اي تمام عيار از ساير طرح‌هاي ضربتي شهرداري است كه با هدف جمع‌آوري پلشتي‌هاي شهر و جارو كردن آنها به نقاطي خارج از مركز در جنوب شهر حالا خاك مي‌خورد. «بوستان زندگي» قرار بود، نبض حيات محله هرندي باشد. عابد ملكي، شهردار سابق منطقه ۱۲ در فروردين ۹۶ و وقتي فاز اول بوستان به بهره‌برداري رسيده بود، گفته بود كه تا شهريور ماه درياچه ساحلي و تا پايان سال ۹۶ ساختمان كودك بوستان به بهره‌برداري خواهد رسيد. حالا اما سرنوشت بوستان زندگي نيز به ساير پروژه‌هاي ناتمام شهرداري گره خورده است كه شهر را مثله مي‌كند، چند خانه را تخريب و بي‌دفاعي فضاي زيست مردم را بيش از پيش مي‌كند، نمونه ديگري از اين اقدام در شهرك مرواريد قابل توجه است.
مجتمع مرواريد: فاجعه ‌شهرسازي
«اين شهرك فاجعه شهرسازي است.» زهرا نژادبهرام، عضو شوراي شهر تهران روز يكشنبه ۱۴ ارديبهشت سال ۱۳۹۹ در جلسه شوراي شهر با ابراز تاسف از وضعيت شهرك مرواريد به شهردار تهران تذكر داد. شهرك مرواريد در منطقه ۲۲ تهران در دوره مديريت قبلي شهرداري با شعار تبديل ‌شدن به يكي از مدرن‌ترين شهرك‌هاي ايران ساخته شد و با توافق با حاكميت از محل ۷۰ درصد سهم شهرداري نيز براي ساخت‌و‌ساز استفاده كرد. نژادبهرام پيش از اين تذكر در آذر ماه سال گذشته نيز در تشريح جزييات ديدار خود از شهرك مرواريد اشاره كرده بود كه در اين شهرك نزديك به ۸۰ برج بارگذاري شده يا در دست احداث است. به گفته اين عضو شوراي شهر در شهرك مرواريد، سكونت ۳۰ هزار خانوار پيش‌بيني و قرار است اين حجم بالاي خانوار در برج‌هاي ۲۵ طبقه و در فاصله 10 ‌متري از هم زندگي‌ كنند. حالا پس از گذشت چند ماه، نژادبهرام از حضور ۵۹ بلوك مسكوني ۲۰ الي ۳۰ طبقه كه برخي از آنها فاصله ۶ متري با هم دارند، خبر مي‌دهد و مي‌گويد:«موضوع آنجايي تاسف‌بارتر مي‌شود كه بدانيد براي اين پروژه كه متشكل از برج‌هاي بلندمرتبه و متراكم است حتي شبكه معابر مصوب و ملاك عملي وجود ندارد. حالا با يك حساب سرانگشتي و با لحاظ ميانگين ۲۵ طبقه براي هر يك از برج‌هاي مسكوني و ۱۰ واحد در هر طبقه و در نظر گرفتن سرانه خانوار 4 نفره براي هر واحد مي‌بينيم كه ۵۶ هزار نفر در اين شهرك ساكن خواهند شد در حالي كه شهرك مذكور از حداقلي‌ترين سرانه‌هاي خدماتي نيز برخوردار نيست.» 
در حاشيه
مسكن مهر يكي از پرمناقشه‌ترين طرح‌هاي دولت براي ارايه حداقل سرپناه به شهروندان بوده است. مجموعه‌ آپارتمان‌هايي كه عموما با فاصله قابل ‌توجهي از مركز شهر با حداقل امكانات رفاهي و با صفرترين امكانات تفريحي ساخته مي‌شدند، يكي از راهكارهاي برقراري عدالت در حوزه مسكن بود، عدالتي كه حتي روي كاغذ نيز در تناقض با مفهوم خود قرار مي‌گرفت. ساخت اين مسكن كه به‌ زعم برخي گزارش‌هاي رسمي منجر به استقراض دولت به بانك مركزي، چاپ پول بدون پشتوانه و افزايش شديد تورم شد، عموما حجم بسيار عظيمي از سرمايه ملي را در حاشيه‌ شهرها انباشت تا جايي كه عباس آخوندي، وزير وقت راه و شهرسازي دولت يازدهم با اشاره به مشكلات پرشمار چنين رويكردي در شهرسازي گفته بود:«دولت يازدهم در حال حاضر وارث ۱۷۰ هزار واحد مسكوني مسكن مهر است كه متقاضي ندارد.» طبق آمار بانكي موجود در دولت قبل ٤٧ هزار ميليارد تومان تسهيلات مالي براي ساخت اين واحد‌ها اخذ شده بود. در اين شرايط به گفته آخوندي «به دليل اينكه بخش اعظمي از تسهيلات مالي دريافت شده بود در نتيجه مجبور بوديم با جلب اعتماد مردم ساخت‌وساز كنيم. يعني كل اعتباراتي كه توانستيم از بانك دريافت كنيم، تنها ۷ هزار و ۵۰۰ ميليارد تومان بود.» به ‌رغم اينكه تيغ تند انتقاد از جانمايي، امكانات، نحوه ساخت‌و‌ساز و شيوه معماري اين مسكن، مسائل مالي، نحوه واگذاري و هزار و يك مساله ديگر در اين طرح عظيم شهري هرگز رنگ مثبتي به خود نديده است با اين حال همچنان شهرسازي كشور از آسيب‌هاي اين طرح در رنج است. ايسنا در آذر ماه سال گذشته و طي گفت‌وگويي با محمد اسلامي، وزير راه و شهرسازي نوشته بود كه اين مسوول دولت از بيان آخرين وضعيت اين پروژه امتناع مي‌كند. محمد اسلامي در ۲ آذر قول اتمام پرونده مسكن مهر را تا پايان سال داده بود اما در همان زمان نيز اين قول رنگي از واقعيت نداشت. به گفته اسلامي تا آذر سال ۹۸ و از ميان ۵۰۰ هزار واحد باقي‌مانده مسكن مهر تنها ۱۴۰ هزار واحد تحويل داده شده بود. به گزارش ايسنا تا پيش از شيوع كرونا از حدود ۲ ميليون و ۲۰۰ هزار واحد در قالب اين طرح حدود ۳۶۰ هزار واحد هنوز به متقاضيان ارايه نشده بودند و تمامي آنها حداقل در يكي از زيرساخت‌ها يا انشعابات مثل دسترسي به آب، گاز، برق مشكل داشتند. علاوه بر اين طبق آخرين اخباري كه از طرح شكست‌خورده مسكن مهر منتشر شده هنوز بسياري از واحدهاي مسكن مهر فاقد زيرساخت‌هاي لازم براي زندگي است و بسياري از واحدها حتي با وجود داشتن متقاضي خالي از سكنه است. تعداد زيادي از واحدها در پرديس، پرند و هشتگرد توسط دلالان خريداري شده‌اند؛ دلالاني كه به گفته مديرعامل عمران پرند بعد از فروكش كردن بازار مسكن، تمايلي به پرداخت سهم آورده نشان نمي‌دهند. كمبود تسهيلات رفاهي، استقرار در حاشيه شهر، ناتمام بودن و تمام مسائلي كه در مسكن‌مهرها، خاورشهرها و هرندي‌ها تكرار مي‌شود كه صرفا به دليل اشتباه‌هاي شهرسازي، محلات مناسبي را براي شكل‌گيري انواع آسيب‌هاي اجتماعي مهيا مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون